02-08-2013, 09:21 PM
Mehrbod نوشته: نون زمان و انگیزه شد میخوانم، ولی در فرنودسار (logic) که نیازی به بُنمایه و بازبُرد (reference) نیست!
فرنودِ روالمندی را من گفتم، اکنون بیا و این را هم بگو خواندیم، میخواهد فرنود را بدگراند یا چه؟ (:
اگر پژوهش را می خواندی، چیزهایی (هرچند کم) دستگیرت می شد!
دو هومان (فرهیخته!) با نگرها و دیدگاه های گوناگون، هنگامی که می خواهند با هم بگفتمانند، نخست به دنبال یک نگر همسان (مشترک) در یکدیگر می گردند و سپس کم کم به جلو رفته و نگرهای یکدیگر را می همپوشانند (همپوشانی می کنند). آنگاه من و شما که از بُن (از اساس) درباره ی ناروالی و یا روالمندی برخی از کارواژه های پارسیک دگررای (دگرنگر!! متفاوت الرأی) هستیم، داریم بر سرو کله ی هم می زنیم!! شما همانند استاد صادقی (که درون این پژوهش، هم نامش و هم نگره هایش آمده) می باورید که در زبان پاریک تنها دو کارواژه ی "بودن" و "دیدن" ناروالمند هستند (شما پا را هتا فراتر گذاشته و می گویید تنها کارواژه ی ناروالمند پارسیک، "بودن" است!!!!!!) و برخی زبانشناسان دیگر همچون لازار و هندرسون می باورند که هرگاه واج های یک کارواژه ها در فرآیند ساخت بن ها، بدگرند، آن ها ناروالمند هستند که این، نگر بیشینه ی زبانشناسان (و همچنین پارسیک دوستان ناتندرو ست!). اگر بخواهیم سخن شما را که برای نمونه درباره ی روالمندی کارواژگانی که با "-udan" می پایانند، بپذیریم، می بایست کارواژگانی همچون "...,(get (got/gotten) , forget(forgot, forgotten), stand (stood, stood), understand (understood, understood " را روالمند بدانیم و آنها را ار سیاهه ی کارواژگان ناروالمند انگلیش بزداییم (با این که خود انگلیش زبانان این کار را نکرده اند!!)؛ چرا که از نگر شما برای نمونه هر واژه ای که با udan می پایاند، برای ساخت بن کنون باید "او" باشنده در آن را به "آی" بدگرانیم. کنون اگر بخواهیم انگلیش را به جای پارسیک بیانگاریم، (از نگر شما) باید بگوییم همه ی کارواژگانی که با stand می پایانند روالمند هستند و همه ی کارواژگانی که با get می پایانند روالمند هستند، چرا؟! چون get می شود got و stand هم می شود stood !! شما این دِگَرِش(تغییر) واج را (در پارسیک) یا نمی بینید یا نمی خواهید ببینید (که به نگر من دومی درست تر است!). اگر اندکی از تندروی و تعصب خود در پارسیک دوستی بکاهید (همچنانکه که پیشتر گفته بودید: من پارسیو می پرستم!)، به همنگری های خوبی خواهیم رسید دوست من!! چه اینکه هموندان بسیاری در این انجمن هستند که دینداران و مسلمانان را (به شوندهای گوناگون همچون تندروی و ...) مسخره می کنند ولی من می بینم برخی از آنها در تندروی از سلفی ها و وهابی ها هم پیشی گرفته اند!!
تازه دارم به این زبانزد می باورم که: "ایرانی ها حد وسط و تعادل ندارند!! یا از این ور بوم می افتند، یا از اون بوم"!!
پس از ویرایش:
نمونه ای از دگرش واج در کارواژه ها:
Amudan --> Amud --Amaay
AAludan --> AAlud --> AAlaay
Didan --> Did --> Bin
Goftan --> Goft --> Guy
Gashtan --> Gasht --> Gard
Frukhtan --> Frukht --> Frush
و ...
نمونه ای از کارواژگانی که هیچ دگرشی در بن زمان گذشته و کنون آنها نمی انجامد:
AAlaayidan --> AAlaayid --> AAlaay
AAmaayidan --> AAmaayid --> AAmaay
Guyidan --> Guyid --> Guy
Sokhanidan --> Sokhanid --> Sokhan
Khwordan --> Khword --> Khwor
Gomaar(i)dan --> Gomaar(i)d --> Gomaar
Gardidan --> Gardid --> Gard
Tavaanidan --> Tavaanid --> Tavaan
Tavaanestan --> Tavaanest --> Tavaan
و ...
,Living in a world which everybody is a sheep or a wolf
...!I'd rather be a shepherd
!Let them shred one-another! ... I do play my own flute
...!I'd rather be a shepherd
!Let them shred one-another! ... I do play my own flute