02-08-2013, 07:23 PM
Sotude نوشته: اتفاقا با آگاهی سره (کامل)، کارواژه ی "کاریدن" را بهریدم (بهره بردم). در بسیاری از زبان ها، کارواژه هایی داریم که دو (هتا بیشتر!) چم مانند هم (هتا دگرسان با هم) دارند!!!
نمونه ی خوب آن واژه ی sound که از آن کارواژه ی to sound هم ساخته شده::to soundخود من تا چندسال پیش می گمانیدم !sounds great به چم "سداهای خوبیه"1 است ولی پس از اندک زمانی دریافتم این گزاره، کوتاه شده ی It sounds great می باشد به چم "(چیز، انگاره،ایده) (بسیار) خوبی به نگر می آید" می باشد.
چم اول: به نگر رسیدن
چم دوم: سداییدن (سدا دادن)
چم سوم: واگوییدن، واگفتن، واخواندن (pronounce)
چم چهارم: سدا ساختن
و...
به گفته ی خودت چه دشواری ای دارد؟!! از خود گزاره و فرداشت (مفهوم؟) آن می توان دریافت که نویسنده/گویند کدام چم را درنگریده است!! داستان، همان داستان "شیر" اسن که پبشتر درباره ی آن سحنیدیم!
شگفت است!! شما بوی گل و سوسن و یاسن را نمی سهید؟!!! :e057:
با همه اینها «کاشتن» هم کم کاربرد نیست، یک کارواژه دیگر خواستنیتره، کاریدن به دل من نمینشیند.
من ایران نیستم اگر گل و سوسن و یاسمن و اینها را میگویی
جدای اینها، اگر پارسیگویی واپسین پست این جستارو دریاب: پادشکنندگی - Antifragility - صفحه 2
.Unexpected places give you unexpected returns