02-08-2013, 06:45 PM
Sotude نوشته: خب از همان نخست می گفتی نگرت چیست!!! چرا می پیچانی؟! :)
یهویی اومدی می گی باریک بینی نداری. سپس میگویی ژ با ژ برابر نیست!!
می گمانم اگر انگلیش بسخنیم بهتر نگر همدیگر را درمی یابیم!!!!! :)
دارم بر روی دبیره ی سپارشی (سفارشی شده) خودم می کارم (کار می کنم!!)
خودم بیشتر دوست دارم نویسه ای که برای "ذ" از آن می بهریم (بهره م بریم)، از نگر ریخت با "د" همسان باشد. زیرا واژه های بسیاری داریم که "د" باشنده در آن ها با گذر زمان به "ذ" دگریده شده و وارون.
کنون اندیشه ات را از این سخن ها بِرَهان (رها کن، ول کن)، بوی گل و سوسن یاسمن آمد!! :)
کاریدن پیشتر گرفته شده: کاشتن —> کار.
یک کارواژه برای to work مینیازیم (:
باریکبینی (=دقت) نداری دیگر، برایت واژه «مانند» را آبی کردهام دیگر ستوده! واژه "یکسان" که چم برابری با "مانند" ندارد!
بوی گل و سوسن یاسمن چیه دیگر؟ بهار را میگویی؟
من که اینجا امروز چند ساعتی بیرون بودم، برف و کوران و تندباد و اینها بود و انگار نمیخواد کوتاهم بیاد!!
.Unexpected places give you unexpected returns