01-31-2013, 11:48 AM
نقل قول:درست نخواندم (:یعنی چی با این همه تفسیرهایی که از خودت کردی نباید کم دقتی کنی:))
فرنود هم پیشتر گفتهایم از آروین میاید، پس همان هم سرانجام "خودگواهه"، نمونه: فزود دوستیزگر ناشدنی است.
بسیار خوب، از کجا این مهاد فرنودین آمده؟ از آسمان که در دامن ما نیافتاده (: هر چه تاکنون آروینیدهایم در آن دوستیزگر با هم نیامدهاند —> فزود دوستیزگر نشود.
پس رویهمرفته همه چیز در پایهای ترین تراز خود به حس کردن یا همان سُهش میرسد.
نه نیست،چیز بدیهی میتونه خودگواه باشه میتونه نباشه.
یکی دیگه از مهمترین تفاوت چیزهای بدیهی و خودگواه این هست که چیزهای خودگواه در مورد "وجود" ولی چیزهای بدیهی در مورد "درستی" هم گاهی هستند.
اگر برای همه ما استفاده از خشونت یک چیز پذیرفتنی بود،مجاز بودن خشونت یک چیز بدیهی میشد.در صورتی که مجاز بودن ارتباطی به یک مسئله وجودی نداره.
یک نکته دیگه هم اینه که گاهی ما بدیهیات رو تعریف میکنیم،مثل"a + b = b + a "
نقل قول:خودآگاه چگونه ارزش باشد؟ خودآگاهی یک پدیده است که بهمین ریخت "پدید آمده"، ولی چه پیوندی به سیستم ارزشدهی یا ارزشبینی دارد؟هرچیزی در نهایت یک پدیده هست که نتیجه طبیعته.مسئله اینجاست برای اینکه چه چیز رو بدیهی در نظر بگیریم اختلاف نظر وجود داره،دلایلی که من برای ارزش مند بودن خودآگاهی گفتم خلاصش در چند پست اول تاپیه،اگر در نهایت اونها پذیرفتنی بود نیازی نیست فرض کنیم ارزشمند بودن خوداگاهی بدیهیه.
نقل قول:ببینید در هر راژمانی شما یک شماری بُنداشت (axioms) دارید که اینها را میپذیرید، سپس روی اینها میفرنایید (فرنودن) و به فربین (theorem)به نکته خیلی خوبی اشاره کردی:)پاسخ من اینه:
های بالاتر میرسید. به اینها میگوییم بنداشتگان یا همان axiomatic، گردآیهای از بُنداشتهای ما که فربینهای بالاتر از آن میبرآیند و میبرخیزند.
من نمیدانم چرا همین رویکردی که اینجا درباره "اخلاقیات" میبینیم از شما و راسل میبینیم را بگوییم در گوارا بودن آب نمیبینیم؟ آیا جایی
ثابت شده که آب گوارا است؟ چگونه میتوانیم اثبات کنیم آب گواراست؟ آیا سرانجام از یک تراز به پایینتر نمیپذیریم که این گوارایی یک ارزش بُنداشتیک است؟
بهمین ریخت، ما اخلاقیات [فرازیستی] را تا پایینترین و سادهترین (بیاری تیغ اُکام) چهرهی خود درآورده و گفتیم: فرازیست + بهزیوی = اخلاقیات فرازیستی
هیچکس هم هنوز لغزشی در این نشان نداده، تنها دشواریای که تا اینجا گرفته شد اینه که چرا این دو ارزش
هستند، ما هم گفتیم اینها بُنداشت هستند، اگر کسی اینها را میخواهد نپذیرد، خوب دیگر از دست من کاری برنمیاید.
به این میماند که کسی فرنود را نپذیرد، ما بخواهیم با فرنود به او بگوییم که نه این کارو بکن خوبه (:
لغزش دیگری بود؟
نقل قول:بدیهات چیزهایی هستند که اونقدر شفاف و همه گیر و ساده هستند که نیازی به استدلال اضافه ندارند(این سه شرط خیلی مهم هستند و هرکدوم که حاضر نباشند دیگه یک چیز بدیهی نیست)گوارایی آب یک چیز شفاف، همه گیر و ساده هست و هیچ نیازی به استدلال اضافه نداره ولی آیا مفهومی مثل فرازیست ژن یا کیفیت زندگی یا حتی خودآگاهی دارای این ویژگی هاست!؟:)
نقل قول:پ.ن.thanks :)
توجیه کردن = روشنگری
توجیه کردن به چم پوشاندن = درست نمایاندن، درستنمایی کردن
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-