01-30-2013, 11:36 AM
نقل قول:با این تعریف، چه چیزی "بُنداشتیک" هست؟ برای نمونه، آبی بودن آسمان بنداشتیکه، یا تنها برای ما آدمها بنداشتیکه؟واژه "خودگواه" رو ساختم که دیگه معادل "پنداشتیک" یا بدیهی در نظر نگیریمش :)
خودگواه میشه چیزهای حسی،یعنی چیزهایی که دلیلشون=وجودشون هست،در مقابل چیزهای پنداشتیک چیزهایی هستند که به دلیل نیازی ندارند چون همه(با تقریب) میپذیرند ولی حسی نیستند(مثل منطق)اگر بخش قابل توجهی از انسان ها منطق رو نمیپذیرفتند؛منطق چیز بدیهی نبود.
نقل قول:این ارزشها برای "ادمهای خودآگاه" هستند آندد جان! کسی که خودآگاه نیست اخلاقیات میخواهد چکار؟خب این مشخص هست که ما داریم در مورد اخلاقیات انسانی صحبت میکنیم که موجوداتی خودآگاه هستند ولی تفاوتش در اینه که خودآگاهی اینجا به صورت مستقیم وارد نشده وقتی مستقیم وارد نشه تشخیص اینکه چرا یک چیز اخلاقی هست هم مشکل میشه.
نقل قول:فَردید تنها نژآد آدم + بهزیوی آدمه، اگر با جانداران نیک و خوب برخورد میکنیم، برای اینکه که در برآیند هماگمن میگم این معیارها مثل فرازیست ژن و افزایش کیفیت زندگی انسان ها خودش میتونه با یک معیار دیگه ارزش یابی بشه که همون خودآگاهیه.یعنی خود آگاهی رو نه فقط به عنوان بستر اخلاقی بلکه به عنوان عامل توجیه کننده در نظر بگیریم.
باز داریم در راستای ژن خودمان پیش میرویم، اگرنه جانوران و جاندارانی که برای ما سودی نداشته باشند
و هتا آسیبرسان باشند، روشنه و بنداشتیکه که نگه داشتنشون "اخلاقی" نیست. نگهداشتن ویروس hepatitis اخلاقی نیست!
ارزشهای نامبرده بر پایهی مهاد فرابرنهادگی (supervenience) بدست میایند، ریزگان با اندرکنش با یکدیگر
راژمان (râžmân = system) های پیچیدهتری را پدید میآورند که هوتادینوار (qualitatively) از ریزگان سازندهی خود دگرسان میباشند.
نمونهای که پیشتر نامبردهایم، یک میلیون مولکول آب تنها یک میلیون مولکول آب هستند، ولی زمانیکه با
یکدیگر میاندرکنند به چیزی آبگون بنام آب میرسیم که هوتادینوار دگرسان از آب است و ویژگیهایی دارد که تنها و تنها روی آب کارساز هستند.
بهمین ریخت، زمانیکه به چهار تریلیون یاخته پروانهی اندرکنش با یکدیگر میدهیم، به چیزی به نام "آدم"
میرسیم که از یاختگان خود فراتر رفته: با برنهادن (رویهم گذاشنت) به چیزی فراتر میرسید —> فرابرنهادگی
باز بهمینسان، زمانیکه به چند هزار و فراتر پروانهی اندرکنش میدهیم، به چیزی بنام "بشریت" میرسیم که ویژگیهایی دارد که تنها در تراز بشریت کار میکنند، یکی از آنها اخلاقیات فرازیستی باشد.
اخلاقیات فرازیستی برای آدمی که تک و تنها در یک آبخوست دورافتاده بی هیچ جک و جانوری میزیود هستش ندارد، برای یاختگان همین آدم نیز هستش ندارد.
نکته:"توجیه"به پارسی چی میشه؟:))
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-