12-12-2010, 06:51 PM
مهربد نوشته: بحث ما روشن است: زن و مرد نه مغزی مانند یکدیگر دارند و نه شیوه فکر کردنی مانند یکدیگر و نه انگیزههایی مانند یکدیگر. تعریف ریاضی آن: اختلاف میانگین میان همجنسهای هر گروه کوچکتر از اختلاف میانگین میان دگرجنسهای دو گروه میباشد.
همه اینها را که رد کردیم از دم .
مهربد نوشته: بیربط سخن شما است. ما از تفاوت سخن گفتیم و یکی از نمودهای تفاوت آناتومی گوناگون است.
همان طور که هزار بار برایتان نوشتیم عملکرد یک نرم افزار ربطی به سخت افزارش ندارد .
مهربد نوشته: کاری که شما انجام دادید سفسته است. مانند این است که از یک مسلمان بپرسیم آیا اسلام مایه فساد جامعه است؟ و فرد مسلمان برای ما از چند مشاهیر مسلمان که آدمهای خوبی بودهاند نام ببرد و بگوید خیر نیست, چون اینها هم بودهاند! روشن است که شمار زنان در چندی از رشتههای دانشیک (فیزیک، ریاضیات، منطق) و حتی فلسفه در تاریخ از شما مردان بسیار کمتر بوده است و امروز نیز همچنان بسیار کمتر است. اگر برخلاف این میگویید، برای ما نمونههای آماری بیاورید که سخن شما را اثبات کند.
همان طور که پیشتر گفتم شما دارید تعمیم به کل میدهید .
مهربد نوشته: ما از شما خواستیم نقش این زن را بیاورید نه نقش زنهایی که در پروژه منهتان بودهاند. شما نه تنها نگفتید این زن چه نقشی داشته است که حتی نگفتید اینهایی که آوردید چه نقشی داشتهاند که سخن شما را ناوابسته و بیربط میکند.
Manhattan Project women
البته گویا شما هنوز فکر میکنید بمب اتم را یک نفر به اسم آلبرت آینشتاین ساخته !
مهربد نوشته: شگفتا، بایستی اینجا درس نوروساینس هم بدهیم؟ روشن است که بزرگتر کوچکتر بودن هر بخش از مغز روی شیوه فکر کردن تاثیرگذار است! آیا در این زمینه نیاز به ریفرنس دارید!؟
بزرگتر یا کوچکتر بودن یک لایه که تنها محافظت نورون های عصبی را بر عهده دارد ربطی به تعداد آنها و عملکردشان ندارد .
جسم پینهای - ویکیپدیا
Corpus callosum - Wikipedia, the free encyclopedia
مهربد نوشته: که روشن شد هوادار اشتباه کردند و سخن ما همچنان بحث زیادی درش هست.
خیر روشن نشد - شما تنها از هوادار ریفرنس خواستید و بس چیزی را روشن نکردید .
مهربد نوشته: خیر، این نرمافزار که میگویید در خود نورونها و شیوه کنش و واکنش آنها نهفته است و هر دگرگونی در این نورونها و یا شیوه کنش و واکنش آنها با یکدیگر، روی شخصیت و روان کس تاثیر مستقیم دارد. ذهنیت و روان یک آدم بسادگی با در آوردن یا دستکاری کردن همین بخشهای مغزی دستخوش تغییرات است و این بسادگی، پوچ بودن سخن شما در جدا بودن ذهن و رفتار بشر از ساختار مغزی خویش را نشان میدهد. به بیان دیگر، بخشی از مغز را تحریک کنید و شخصیت فرد دگرگون میشود. بخشی از مغز را بزرگ کنید و فرد باهوش یا خنگ میشود و الخ. تا اینجا هم گمان میکردیم با ماتریالیستها سرگرم گفتمان هستیم، گویا اکنون برای اثبات یکی بودن زن و مرد میخواهید دستآویز ذهن و روح! و فراتَن هم بشوید!
روح نمنه ؟ مغز انسان یک نرم افزار دارد که ما آن را با نام ذهن میشناسیم . همان طور که شما سیستم عامل پی سی خودتون رو با نان ویندوز یا لینوکس و .. میشناسید .
در ضمن دگرگونی در این نورون ها در رفتار فرت تاثیر نمیگذارد ، بلکه تغییر اطلاعات ذخیره شده بر روی آنها بر رفتار فرد تاثیر میگذارد و مختل کردن کار نورون ها تنها دسترسی به بخشی از اطلاعات را مختل میکند و این ربطی به کارکرد کلی سیستم ندارد .
مهربد نوشته: ولی آنچه روشن است این است که بخشی از مغز مردها برای چنین فعالیتهایی بهینهتر بوده و بخش دیگری از مغز زنان برای فعالیتهای دیگر مانند روابط اجتماعی، مهارتهای رفتار خوانی و .. در روند فرگشت بهینه شده است.
همان طور که گفتیم این فرض شما مردود است ، به گفته ساده تر شما دچار مغلطه آماری شده اید بدون در نظر گرفتن شرایط و پیشینه تاریخی و محیط رشد و هزار یک پارامتر دیگر و فقط به بیشتر یا کمتر بودن بسنده کرده اید و از آن به نتیجه دلخواه خود رسیده اید . شما دین باوران هم نسبت به ناباوران بیشتر است - پس آیا دین درست است ؟
مهربد نوشته: و بفرمایید این چه پیوندی به گفتگوی ما داشت؟ روشن است که مغز زن و مرد که هیچ, مغز میمون و سگ و گربه نیز با روشهای متداول امروزین مانند EEG و MRI قابلیت خوانده شدن و احیانا دیکد شدن را دارا هستند. این چه پیوندی به یکی بودن مغز ایشان دارد؟ سیستم عامل یکی است، نرمافزارهایی که روی آن اجرا شدهاند گوناگون هستند. نرمافزارهای مغز یک مرد با نرمافزارهای مغز یک زن دگرسانی بسیار دارد.
خیر ، شیوه عملکرد مغز جانوران به طور کلی با هم فرق دارد و برای دیکد کردن اطلاعات مغز مثلن سگ ، نمیتوان از شیوه دیکد کردن اطلاعات مغز یک عقاب استفاده کرد ولی در مورد انسان این داستان یک سان است .
و اما در مورد نرم افزار های گوناگون : دقیقن با شما همنظرم - و آن نرم افزار های گوناگون که روی مغز انسانهای مختلف نصب شده اند همان آموزه هایی است که از محیط رشدشان دریافت کرده اند .
مهربد نوشته: این تنها نگره و تئوری شما است که هیچ دردی را دوا نمیکند، چرا که توضیح نمیدهد اگر اینگونه است پس چرا 99% همبودهای کنونی و همبودهایی که در تاریخ داشتهایم همواره همینگونه بودهاند.
در مورد جوامع کنونی که نشان داده شده هر چه حقوق و آزادی های زنان بیشتر شده ، شمارشان هم در این زمینه بیشتر شده پس نظر شما مردود است . در مورد جوامع قدیمی تر هم که روشن است چرا - جامعه مرد سالار و زن ستیز .
مهربد نوشته: و از روی شانس و تصادف محض، این محیطهای زندگی در 99% موارد همواره همینگونه مردانه/زنانه درست میشوند؟
اینها همه بر میگردید به جوامع نخستین که مهاجرت و کوچ و ... آنها را در زمین پراکنده کرده و برخی رفتار ها در تمام جوامع و فرهنگ ها تقریبن مانند یکدیگر است ، چون سرچشمه اش یک چیز مشخص و ثابت بوده .
ولی همان طور که گفتم از زمانی که آزادی های لازم به زنان داده شده و حق و حقوق برابر با مردان (در جوامع پیشرفته) پیدا کرده اند آماری که مد نظر شماست به شدت در حال دگرگونی است و هر روز بر شمار زنان نخبه و ریاضی دان و فیزیک دان و ... اضافه میشود . فراموش نکنیم که تا همین 150 سال پیش مردم خودشان را به دست پزشک زن نمیسپاردند و یا زنان دانشمند را به شدت مورد تمسخر قرار میدادند و همه مدله راه پیشرفتشان را سد میکردند ولی آن دسته که باهوش تر و با پشتکار بیشتر بودند موفق شدند مانند ماری کوری .
مهربد نوشته: آیا شما میگویید که زنان به اندازه مردان برای همخوابی و سکس با جنس دیگر انگیزه دارند؟خیر ، بلکه میگویم هر فردی در این رابطه انگیزه خودش را دارد و رفتار های جنسی هر فرد با فرد دیگر متفات است و البته نمودار و آمار مشخصی هم تا جایی که من میدانم موجود نیست .
مهربد نوشته: سخن شما در سود بردن از transsexual ها برای نشان دادن برابری زن و مرد سراسر ناوابسته است. روشن است که یک transsexual مغزی زنانه/مردانه دارد و یا بخشی از مغز که مسئولیت جنسیتشناسی کس را به عهده دارد در کپی ژنتیکی خراب شده است و وی خود را در بدن مردانه یا زنانه زندانی میبیند.
خیر ، برای شما مثال هم زدیم - اگر یک پسربچه در خانواده ای که پدر فوت شده و باقی افراد خانواده زن هستند بزرگ شود و با پسران دیگر ارتباط کمتری داشته باشد رفتار و علایق دخترانه پیدا میکند . بحث بر سر آموزش است .
یک نوزاد زمانی که به دنیا می آید مانند یک کامپیوتری است که فقط یک BIOS و یک سیستم عامل بسیار ساده بر روی آن نصب است و در روند رشد و برخورد و آموزش و ... شخصیت و رفتارش شکل میگیرد .
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری