12-28-2012, 02:12 PM
iranbanoo نوشته: فکر میکنم تا اینجا روال بحث به گونه ای پیش میرود که من مدام از خودم و سخنانم دفاع کنم و اتهام ها را رد!ما که تا اینجا برعکس آنرا دیده ایم،من تا اینجا چندین بار گفته ام که محیط هم میتواند موثر باشد و باز شما همینجور میگویید که ما میگوییم نیست،در یک خصیصه میتواد چند عامل موثر باشد،ما اثر عوامل دیگرا انکار نکردیم بلکه بر موثر بودن غیر قابل نادیده گرفتن یک عامل تاکید کردیم،برعکسش شما عامل بیولوژیکی را بکل انکار میکنید و به آنکه میرسد انسانها مختار میشوند !!
چطور است موقع اثر محیط و فرهنگ انسانها مختار نیستند و اثر دارد ولی وقتی صحبت از طبیعت میشود مختار میشوند؟
iranbanoo نوشته: راسل عزیز من به هیچ وجه جنبه ی اخلاقی را اشاره نمیکنم.تنها از موقعیت هایی میگویم که در شرایط نرمال هر دو جنس میتوانند به یک نسبت ابراز وجود کنند.نه به روش یکسان!قسمتهای اول بلد شده گفتمان سرزنش اخلاقی شماست در حالی که جمله هایی که زیرشان خط کشیده شده گزاره هایی فکچوال هستند درباره اینکه آنچه هست.
این مسئله را شاید با مثال های عینی نیز بتوان اثبات کرد.مسائل روانشناسی نیز خود متاثر از مسائل اجتماعی و فرهنگی است.بنا بر این من نه تنها به ان بی توجه نیستم که اتفاقا بر ان تاکید دارم.
مشکل شما این است که این عطش کامجویی مردان از زنان را محصول طبیعی و غریز جنس مرد میدانید و ذاتا زن را موجودی میپندارید که این تمایلات را با این شدت ندارد و اصولا زن دوست دارد هر ان زمان که مرد مورد خواستش او را مفعول قرار دهد پذیرای سکس است.در حالی که ذهن زن نیز همان قدر که مرد به سکس مشغول است درگیر است منتهی سرکوب گر های اجتماعی و فرهنگی به او اجازه ی طغیان نمیدهد.
گزاره هایی که درباره آنچه هست گفته میشوند نیازمند تایید توسط علم هستند نه نتجه شدن از گزاره اخلاقی.من حرفی با ابراز وجود بانوان ندارم همینجاست که میگویم دو حوزه جدای اخلاق و روانشناسی را با هم قاطی میکنید.
نظر اخلاقی من هم اینستت هر کسی چه مرد و زن آزاد است هر مقدار و هرجور که دوست دارد رابطه جنسی برقرار کند.
این یک مساله است،حالا اینکه زن و مرد چقدر گرایش به سکس بی قید و بند و یا کلا گرایش به سکس نشان میدهند چیز دیگریست.در اینجا عامل محیط هم میتواند اثر داشته باشد (دقت کنید که من منکر تاثیر محیط نبوده و نیستم) در میزان فعلیت این گرایش ولی تغییری در وجود خود این گرایش ندارد.اینکه شما میگویید اگر مردسالاری را برداریم همه با هم برابر هستند یک ادعاست که نیاز به اثبات به روش علمی دارد و توجه کنید که معنی مستقیمش اینست که اثر طبیعت انسان اینجا صفر است.معنیش اینست که تنها و تنها و تنها محیط موثر است در گرایش به سکس و بی قید و بندی در انتخاب شریک جنسی در انسانها.این ادعا ادعایی بسیار بزرگیست (چرا که یک عامل همیشه مهم بنام طبیعت و وراثت و بیولوژی را بکل منکر میشود) و مدارک بهمان بزرگی هم طلب میکند.
iranbanoo نوشته: پژوهش های مرد شناسانه به دست امده نشان میدهد که قوت غریزه ی جنسی مردان به نگرش ها و ارزش های فرهنگی بستگی دارد.باربارا تونردر یکی از پژوهش ها نشان میدهد که در میان یکی از اقوام گینه ی نو این قوت ها به حدی از برابری قرار دارد که حتی فرایندی به نام تجاوز ذاتا ناشناخته است!در حالیکه در بسیاری از جوامع یکی از اشکال کنترل اجتماعیست.متاسفانه کتاب هایم همراهم نیست وگرنه شرح بسیاری از این تعیین رفتار ها ی جنسی را میتوانستم عنوان کنم.به هر سو انچه که به نظر من در دیدگاه شما دیده نمیشود توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی و...است که به خودی خود عامل قدرتمندی در جهت دهی به نگرش های جنسی و رفتارهای جنسی است.خوب رسیدیم به اصل داستان،ما وقتی میگوییم این سخنان غیر علمیست همینجاها را میگوییم.و این خانم باربارا بطور بسیار تصادفی فمینیست نیستند؟
iranbanoo نوشته: خوب اگر منسوخ شده باشد که به نفع موضع من است:)))ای بابا چرا شما اینطور نگاه میکنید،این مطلب بنظر من عجیب بود و بعدش هم گفتم توضیح فرگشتیک آن امروز وجود دارد مساله نفع و امتیاز و اینها نبود.
چون من در پی این بودم که غرایز جنسی باز پس زده شدند اما مجبور شدم اقرار کنم که مظاهر آن باقی مانده اند.اما با این اوصاف ه شما میگویید گویا تسلط نسل بشر بر انچه که به نام غریزه میشناسیم بیش از ان است که من میپنداشتم:)))
باز هم من متوجه نمیشوم چطور غریزه جنسی امروزه کاهش یافته،در امروز سکس و لذتهای مرتبط با آن بطور مستقیم و غیر مستقیم بیش از هر زمان دیگریست،حرف از باز ماندن و باقی ماندن نیست بلکه حرف از انفجار آنست.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound