12-04-2012, 08:48 PM
Russell نوشته: سیستم خوشی ممکن است توضیحات فرگشتی داشته باشد ولی چطور خوشی خوب است و آنوقت خوبی خودش را از بقا میگیرد؟؟؟؟!!!!!!!
بسیاری چیزها برای بقا هستند که خوشی آور نیستند (داروی تلخ) بسیاری چیزها برای بقای خود یا بقای ژن هستند که خوشی آور نیستند مانند زنده ماندن در بردگی یا زنی که هر سال باردار میشود و حداکثر تولید مثل را دارد.
بالاخره اینها یا خودشان در خودشان خوب هستند یا زنجیره بجایی میرسد که یکچیزی در خودش خوبست یا این زنجیره لنگ در هوا میماند.در همه حالتها معلوم نمیشود که چرا "دوستی" نمیشود خوب باشد و ما سخنمان خیالی میشود ولی "سود" خوب است.
من که از آغاز گفتم، هیچ چیزی به خودی خود خوب نیست بجز "زیستن". پس هر چیزی که در راستای زیستن باشد خوب است.
بیشتر زمانها چیزهایی که در راستای زیستن و فرازیست ما هستند خوشیآورند، گاه هم خوشیآور نیستند مانند داروی تلخ.
پس سود هر چیز را میتوان در دو چیز دید: بالابردن شانس فرازیست (survival) + بالابردن هوتاد (کیفیت) زیستن
بهمین ریخت، بیشتر زمانها چیزهایی که برای شخص ما خوب هستند، برای ژن ما هم خوب هستند، ولی گاه اینجور نیست و وارونه.
اینها هم پیوند چندانی به فرهشت جستار ندارند، شما گفتی:
کسی که برای خودش میخواهیم = دوست
بفرمایید برای که ما چگونه کسی را برای خودش میتوانیم بخواهیم؟ اگر نمیتوانیم، پس تعریف نادرست است، اگر میتوانیم، پس نمونه برشمارید.
Russell نوشته: بالاخره اینها یا خودشان در خودشان خوب هستند یا زنجیره بجایی میرسد که یکچیزی در خودش خوبست یا این زنجیره لنگ در هوا میماند.در همه حالتها معلوم نمیشود که چرا "دوستی" نمیشود خوب باشد و ما سخنمان خیالی میشود ولی "سود" خوب است.
زنجیره جایی به پایان میرسد که در راستای فرازیست یا هوتاد زندگی (کیفیت زندگی) ما باشد.
اکنون چرا ما باید یکی را برای خودش بخواهیم و بگوییم دوست، ولی 6 میلیارد و خوردهای آدم دیگر را برای خودشان نخواهیم و نگوییم دوست؟
.Unexpected places give you unexpected returns