12-04-2012, 08:29 PM
Mehrbod نوشته: خوب اینها را شما "گفتی" راسل جان، فرنود درست بودنش نیست.یعنی چه؟!
تعریف باید برپایهی فربود (=واقعیت) باشد یا نه؟ نمیشود که از ما خودمان بگوییم "کسی که او را برای خودش میخواهیم = دوست" و سپس بگوییم، "اینکه دیگر میشود کسی را به خاطر خودش خواست یا نه ناوابسته = irrelevant است"!!
اگر چنین چیزی "ناشدنی است"، پس تعریف هم نادرست است دیگر.
اینکه دیگر میان تعریف دوستی و یک تعریف دیگر همپوشانی داریم، فرنود نادرست بودن آن نمیشود.
یعنی هری پاتر را نمیتوان تعریف کرد چون وجود ندارد؟!!!!!!!!!!!
مثلا کسی اختیار (با تعریف لیبترین) را تعریف کند و در مورد چگونگیش و خوبی و بدیش و... بحث کند خطا میکند چون مثلا بعد از بحث ممکن است معلوم شود چنین چیزی وجود خارجی ندارد
کسی که جان خود یا رفاه خودش را برای نجات دوستش (شریک تجاریش!!) هم فدا میکند نباید با این حساب وجود خارجی داشته باشد.
Mehrbod نوشته: من گفتم بر پایه تعریف جهانگستر، کمابیش همه پیوندها بر پایهی سودخواهی دوسویه هستند،
برخی شدت بیشتری دارند (خانواده، دوست) برخی شدت کمتر (آشنا، هممیهن)، ولی این سودخواهی پایهی همه آنها را پی میریزد.
Russell نوشته: این اشتباه بخاطر اشتباه گرفتن Psychological Alturism با Biological Alturism است.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound