11-23-2012, 10:18 PM
شب جمعه ابولاشی به خانه امام وارد شد و با دو دست بر سر و صورت خود میزد و با فریادِ خاک بر سرمان شد ، خاک بر سرمان شد ، امام را صدا زد . امام با مو های ژولیده و کمر خمیده از اتاق سوسن خارج شد و فرمود : چه شده است ای ملعون که شب جمعه اینچنین بر ما وارد می شوی؟
ابولاشی گفت: خلیفه عباسی میگوید یا بیعت کنید یا حمله می کنیم ، چه خاکی بر سرمان بریزیم؟
امام که حال حرف زدن نداشت ، به آهستگی فرمود: بیعت کنید تا بره پی کارش ... و با عجله به اتاق سوسن برگشت!
امام نقی و سیرت حَسَنی
********************************************
روزی حسنین بر امام نقی(ع) وارد شدن و پرسیدند: یا ابن التق، در مقایسه دو تاکتیکِ متفاوت با ظالمان، جنگِ حسین بهتر بود یا صلحِ حسن؟
نقی(ع) در جواب فرمود: نه جنگِ حسین و نه صلحِ حسن. چیزی فی مابین این دو؛ تاکتیکی مثلِ اسهالِ زین العابدین که نه جنگ کرد و نه صلح!
ابولاشی گفت: خلیفه عباسی میگوید یا بیعت کنید یا حمله می کنیم ، چه خاکی بر سرمان بریزیم؟
امام که حال حرف زدن نداشت ، به آهستگی فرمود: بیعت کنید تا بره پی کارش ... و با عجله به اتاق سوسن برگشت!
امام نقی و سیرت حَسَنی
********************************************
روزی حسنین بر امام نقی(ع) وارد شدن و پرسیدند: یا ابن التق، در مقایسه دو تاکتیکِ متفاوت با ظالمان، جنگِ حسین بهتر بود یا صلحِ حسن؟
نقی(ع) در جواب فرمود: نه جنگِ حسین و نه صلحِ حسن. چیزی فی مابین این دو؛ تاکتیکی مثلِ اسهالِ زین العابدین که نه جنگ کرد و نه صلح!
یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!
"فریدون فرخزاد"