[Anarchy]

در کتاب خاطرات مادر فرح از قول همین شخص نوشته که شاه مغز بچه گانه ای داشت! یکی از بزرگترین آرزوهاش این بود که یک مزرعه در آمریکا داشته باشه و گاوچرونی کنه! این فکر وقتی به سرش زد که فیلم های جان وین و استیو مک کوئین زیاد نگاه میکرد! یا موقع تماشای فیلم در دربار میرفت از محوطه کاخ خرچنگ و قورباغه تو یک کیسه پلاستیک جمع میکرد می آورد زیر پای زنان و دخترهای دربار ول میکرد و میخندید! شیرین کاری میکرد! همه ی درباریان در صورت قضیه غش غش از این همه بامزه بازی شاهنشاه میخندیدند اما در بیرون یک فکر دیگر میکردند!! به همچین کسی میشه گفت سیاستمدار؟ میشه گفت شاه؟ کوچکترین تصمیم اجرایی هم که میخواست بگیره باید زیر نظر اشرف انجام میشد! همه کاره دفترش هم که فردوست بود! احتمالا خودش نقش لولو سر خرمن رو بازی میکرده!

با بقیه حرفات تا حدی موافقم اما فرح اعلام کرد که مادر من هیچ گاه کتابی ننوشته و این کتاب جعلی هست!! میگن به احتمال زیاد این کتاب رو اسکندر دلدم از مورخین خاصه ولایت فقیه نوشته....
اینجا و اینجا رو ببین!!!