11-26-2010, 07:56 PM
خُب، تنها یک روایت است. معمولاً طبری روایتهای مختلفی را نقل میکند و گاهی خودش میگوید مثلاً، من روایت دوم را قبول دارم. گاهی نظری نمیدهد. آن روایتی که از آن منبع آوردم به نظر صحیح میآید و این زیاد نه.
این را نیز فراموش نکنیم که هیچ شاهدی (تا جایی که من میدانم) وجود ندارد که تورات و انجیل در دسترس عربها (چه یهودی و چه مسیحی) بوده باشد. اکثر آن یهودیان و مسیحیان شناختشان از دینشان بر اساس شایعات و شنیدهها بوده است. بهقول خود قرآن، «در بین آنان نیز امّیونی بودهاند که از کتاب (= تورات) جز بربافتهها و شنیدههایی نمیدانستند. ...»
در دانشنامه کاتولیک، ذیل مدخل عربیا چنین آمده است:
این را نیز فراموش نکنیم که هیچ شاهدی (تا جایی که من میدانم) وجود ندارد که تورات و انجیل در دسترس عربها (چه یهودی و چه مسیحی) بوده باشد. اکثر آن یهودیان و مسیحیان شناختشان از دینشان بر اساس شایعات و شنیدهها بوده است. بهقول خود قرآن، «در بین آنان نیز امّیونی بودهاند که از کتاب (= تورات) جز بربافتهها و شنیدههایی نمیدانستند. ...»
در دانشنامه کاتولیک، ذیل مدخل عربیا چنین آمده است:
آن قسمت از سرزمین عربستان که مجاور مرزهای سوریه بود به سرزمین “مادر کفر و ارتداد” (mother of heresies) مشهور بود. آزادیهای سیاسی و مذهبیای که در میان قبایل عرب در جریان بودند در را برای ورود انواع آموزهها، انحرافات و ارتدادها گشوده گذارده بودند. … همانندِ یهودیان عرب، مسیحیان عربِ در آستانهی ظهور محمد و تا اندکی پس از او نیز، هیچگاه بهشکل منضبط، اهمیت چندانی برای انجام مراسم ِ عبادی و احکام دینیشان قائل نبودند. کلاً، عربهای پیش از اسلام به بیتفاوتی نسبت به اعتقادات و احکام مذهبی مشهور بودند. هر دین و مذهبی، تا جایی که برای احساسات و تفکراتِ آنها محدودیتی ایجاد نمیکرد، در میان اعراب پذیرفته میشد. …
… آنچه دربارهی مسیحیان عرب به نظر عجیب میآید آن است که آنها با اینکه در میان خود کشیشها و راهبان و کلیساهایی داشتند، و حتی در میانشان عقایدِ خاصی منحرف و موجبِ ارتداد تلقی میگشت، اما کوچکترین تلاشی در جهتِ ترجمهی کتابهای عهدقدیم یا عهدجدید نکردند؛ و یا، اگرهم کرده باشند، چنان بوده که هیچ ذکر یا اثری از آن به ما نرسیده است. مشابهِ همین واقعیت در موردِ یهودیان یمن نیز صادق است.
منبع: http://nabard.wordpress.com/2010/03/04/404 … آنچه دربارهی مسیحیان عرب به نظر عجیب میآید آن است که آنها با اینکه در میان خود کشیشها و راهبان و کلیساهایی داشتند، و حتی در میانشان عقایدِ خاصی منحرف و موجبِ ارتداد تلقی میگشت، اما کوچکترین تلاشی در جهتِ ترجمهی کتابهای عهدقدیم یا عهدجدید نکردند؛ و یا، اگرهم کرده باشند، چنان بوده که هیچ ذکر یا اثری از آن به ما نرسیده است. مشابهِ همین واقعیت در موردِ یهودیان یمن نیز صادق است.
[INDENT]آنچه مقدّس است، به سگان مدهید و مرواریدهای خود را پیش خوکان میندازید، مبادا آنها را پایمال کنند و برگردند و شما را بِدَرند. (متی ۷ : ۶)
فرزندان این عصر در مناسبات خود با همعصران خویش از فرزندان نور عاقلترند. (لوقا ۱۶ : ۹)
(ترجمهیِ هزارهیِ نو)
[/INDENT]وبلاگِ من: پژوهشهای شاهپور برنابا جوینده
فرزندان این عصر در مناسبات خود با همعصران خویش از فرزندان نور عاقلترند. (لوقا ۱۶ : ۹)
(ترجمهیِ هزارهیِ نو)