09-26-2012, 09:15 PM
شوهرش را نزد امام نقی (ع) آورده و عارض شد: "یابن رسودولّا! من همواره خواستۀ شوهرم را ولو در پشت شتر اجابت میکنم، اما او همچنان چشمانش به دنبال تفخیذ اطفال و دکتربازی با کودکان است. شما نصیحتش کنید تا دست از رفتارهای پدوفیلی بردارد."
امام لحظه ای تأمل کرده و فرمودند: "فردا بیایید تا نصیحت کنم."
صحابه علّت این تاخیر را جویا شدند. امام فرمودند: "امروز صبح در منزل لایشه* بودم، درست نبود نصیحت کنم"، سپس با نگاهی معصومانه ادامه دادند: "رطب خورده کِی منع رطب کند؟!"
امام لحظه ای تأمل کرده و فرمودند: "فردا بیایید تا نصیحت کنم."
صحابه علّت این تاخیر را جویا شدند. امام فرمودند: "امروز صبح در منزل لایشه* بودم، درست نبود نصیحت کنم"، سپس با نگاهی معصومانه ادامه دادند: "رطب خورده کِی منع رطب کند؟!"
.Unexpected places give you unexpected returns