09-16-2012, 01:29 PM
Ouroboros نوشته: به نظر شما ناخودآگاه چیزیست اثباتشده؟ چگونه، کجا و توسط چه کسی اثبات شده؟ به راستی همان اهمیتی را دارد که فروید برای آن قائل بوده؟آری ناخودآگاه برای من اثبات شده است. زیرا چنین مفهومی را در وجود خود به عنوان واقعیت درک می کنم. اگر مقصودتان اهمیتی است که فروید برای ناخودآگاه در تاثیرگذاری فراوان آن در وجود آدمی قایل بوده؛ آری من نیز بدان باورمند هستم.
به طور کلی ضمیرخودآگاه، تنها بخش کوچکی از وجود ما را دربرگرفته است.
Ouroboros نوشته: ساختمان آن چگونه است، همچون یک دریای طوفانی(فروید)، یک اسطوره(یونگ)یا یک زبان(لکان)؟ جایگاه آن کجاست، عرصهی خیالی(فروید)، نمادین(یونگ) یا واقعی(لکان)؟ چرا؟این ها پرسش هایی عمیق و گسترده می باشند و من در پژوهش خود هیچ گاه نگرش یکی از این روان شناسان بزرگ را کامل و شامل نمی دانم. بلکه باورمندم که هر یک به شکلی در درک ناخودآگاه می توانند به ما یاری رسانند.
Ouroboros نوشته: به باور من صحبت از محدودیت یا گوناگونی ادراک به راستی بیمورد است زیرا ما نمیتوانیم این محدودیتها یا گوناگونیها را تعریف بکنیم، یا از هر طریقی بشناسیمدست شما درد نکند! پس کارِ تمام فیلسوفان و فلسفه شان با این نگرش شما بیهوده و بی ارزش بوده است!
به باور من محدودیت های ادراکی به نسبت اعتباری که دارند، قابل تعریف و تمایز هستند و شناخت آنها هم از اعتبار و نوع آن ادراک برایمان صورت می گیرد. برای نمونه درک من نسبت به خودآگاهی ام، حقیقتی ثابت و دایمی می باشد ولی نسبت به روانکاوی این طور نیست و تنها اعتباری نسبی برای آن قایلم که ممکن است باورم در مورد آن دگرگون شود.
Ouroboros نوشته: یا در هر شرایطی از سیطرهی سلطهی آنها بیرون بجهیم. اگرهم محدودیتی وجود دارد مهم نیست، ما چیز دیگری نداریم.آری به طور کلی اساسِ ادراکات ما جبری می باشد ولی وقتی نسبی بودن یک باور را درنظر بگیریم و بر آن اساس اعتباری برای آن باور درنظر بگیریم، محدودیت های ادراکی هم اهمیتشان روشن می گردد.
Ouroboros نوشته: مشکل دیگر من با روانکاوی، پراکندگی دیوانهوار آنست، بطوریکه پیرامون همه چیز آن، میان مکاتب و شارحان گوناگون، اختلاف نظر هست.چرا؟ این که مشکل روانکاوی به حساب نمی آید!
Ouroboros نوشته: لینک شما هرگز حاوی آن نوع از اثباتی که من طالب آن هستم نیست.لینک آن تارنما برای من نقش روانکاوی را در بسیاری از اختلال ها و مشکلات روانی اثبات می کرد و از این رو برای شما هم آن را معرفی کردم که گفتید خودم هم آنرا نخوانده ام!
حال که شما آن را اثبات کننده نمی دانید، مشکل من نیست.
همین بود زندگی؟! پس تحقیر بیشتر، شکست بیشتر، رنج بیشتر...