09-14-2012, 02:32 PM
امام در مسجد مشغول تدریس «مغلطه و سفسطه پیشرفته» بودند که به فصل «کاربردهای توهین به اعتقادات» رسیدند، در این هنگام کافری از میان جمع برخاست و گفت: من به وجود خدا اعتقادی ندارم، حکم من بر مبنای اعتقادات و مقدسات شما چیست؟ امام ژست روشنفکری خود را جلوی دوربین حفظ کرده و فرمودند: ما امر به معروف می کنیم، اگر خواستی ایمان بیاور، نخواستی سر اعتقادات خود بمان، بخدا سوگند که اسلام بر مبنای دموکراسی استوار است، ما به تمام اندیشه ها و عقاید احترام میگذاریم... نقل است ساعتی پس از اتمام جلسه نعش دونیم شده آن ملعون را در حالی که حکم خدا بر او جاری شده بود در کوچه های اطراف سامرا یافتند... فردای آن روز نیز حضرت در کلاس درس حاضر شده و شروع به تدریس مبحث جدیدی تحت عنوان «اصول تقیه» نمودند.