11-17-2010, 01:05 AM
Havadar_e_Democracy نوشته: مثلا همونهایی که در نگارش مطالب ویکی پیدیا شرکت دارن و همه چیز رو جامع مطرح میکنن تا شما بیای دل بخواهی و به سود خودتون نقل قول کنی!!!
خُب، اینهایی که در انتشار این مقالات راجع به ذو-القرنین در قرآن، در Wikipedia، مشارکت داشتهاند، سخنی برخلاف سخن من نگفتهاند. شما هم، جز انگ زدن و برچسبزنی، ظاهراً چیزی برای ارائه ندارید.
هرجا هم که کم میآورید، یا حملهی شخصی میکنید ("همهچیزدان مطلق" و "دلقک" و ...)؛ یا میگویید، "برو خودت حساب کن." (؟!)
Havadar_e_Democracy نوشته: اون طعنه کنایه های شما حمله شخصی نیست؟! وقتی میگم همه چیز دان مطلق با توجه به نوع بحث کردن شماست و هیچ حمله ای نیست دوست گرامی!!
اولاً، این نوع پاسخگویی دربردارندهیِ چیزی جز سفستهی "تو هم بدی" نیست. گیریم که من هرجا کم میآورم، بهجای پذیرش شکست، به حملهیِ شخصی و اهانت روی میآورم. امّا، حتّی در اینصورت نیز، این توجیهی بر برچسبزنیها و حملات شخصی از جانب شما نیست.
ثانیاً، بنده اگر احیاناً اهانت یا حملهیِ شخصییی به شما کردهام، پیشاپیش از شما پوزش میخواهم. تنها، اگر مقدور هست، یک نمونه از این موارد را که در این جستار بنده به شما رواداشتهام، ارائه دهید تا بدانم و دیگر تکرارش نکنم.
Havadar_e_Democracy نوشته: بله درستش اینه که اسمشو نیارین !! اتفاقا شیوه علمیش هم همینه..
خُب، مثلاً، با این نوع پاسخگویی، میخواهید چه چیزی را ثابت کنید؟
Havadar_e_Democracy نوشته: وفادارانه نقل قول کردین؟! یعنی کل دلیل ایشون و حرفشون همین بود؟!
این درست است که بنده در آن نوشتار، کلِّ تفسیر المیزان را کپی-پیست نکردهام -- این را قبول میکنم!
امّا، آن بخش از تفسیر علامه طباطبایی که در آن، دلایلی مبنی بر شخص اسکندر مقدونی نبودن ذو-القرنین در قرآن ارائه شده، را کامل نقل نمودهام.
با توجّه به نتیجهای نیز که از نقد آن گرفتهام، نقلقولم از تفسیر المیزان کافی و کامل بوده است. نتیجهگیریام هم این بود: «اینکه توصیفاتِ موجود در قرآن راجع به ذوالقرنین با توصیفاتِ موجود از شخصیتِ تاریخی اسکندر نمیخوانند، بههیچوجه نمیتواند شاهدی بر علیه این نتیجهگیری باشد که "ذوالقرنین" لقبی برای اسکندر بوده است.»
Havadar_e_Democracy نوشته: حالا نصف بودن یا نبودنشو خودت حساب کن!!
شما مدعی ادعایی میشوید، آنوقت من باید بروم ثابتش کنم؟!
Havadar_e_Democracy نوشته: وقتی داری استدلال میکنی وسط کار میبینی یه جاش لنگ میزنه میگی نه اسکندر که خودش شخصیت تاریخی هست اما اینجایی که تطبیق نداره شخصیت افسانه ایش هست...
دوباره از شما میپرسم؛ من کجا چنین کردهام؟
Havadar_e_Democracy نوشته: اینکه اینایی که نظر دیگه ای دادن اراجیف گفتن و احتمالا من هم الان دارم اراجیف میگم!!
آری، در صورتیکه بگوییم ذوالقرنین قرآن شخصیتِ تاریخییِ کورش کبیر هست، یک ادعای بیخود را مطرح کردهایم.
Havadar_e_Democracy نوشته: اقلیت هست خب باشه.که چی؟!
در اینباره، به اندازهی کافی توضیح داده شده است.
Havadar_e_Democracy نوشته: خب چرا اینکه نکته رو بدون اهمیت میدونید و ازش میگذرید؟@
کدام نکته؟
Havadar_e_Democracy نوشته: میشه متن انگلیسیش رو هم بذارین!!!
ظاهراً، نوشتار را کمی تغییر دادهاند. من متن را دقیق ترجمه کرده بودم. البته، متن فعلی از لحاظ محتوا همان را که ترجمه کردهام، میگوید.
(۱) مفسّران قرآن عموماً ذو-القرنین را همان اسکندر مقدونی دانستهاند. تنها در زمانهای فعلی تعدادِ خاصّی از آنان در این زمینه نظر دیگری ابراز کردهاند. (جالب است که در بخش Theological controversy (جدلهای تئولوژیک)، این مقالهی ویکیپدیا خیلی قشنگ دلایل این اراجیفبافیهای این اقلیت بدعتکار از اسلامگرایان را همان رسواهایی دانسته که تابیدن نور حقیقت بر این قصص قرآنی برای اسلام به بار میآورد.)
(۲) این مقاله، در مقدمهاش، مینویسد:
At the same time, secular philologists studying ancient
Syriac Christian legends about Alexander the Great independently
came to the conclusion that the epithet Dhul-Qarnayn in the Qur'an
refers to Alexander the Great
Syriac Christian legends about Alexander the Great independently
came to the conclusion that the epithet Dhul-Qarnayn in the Qur'an
refers to Alexander the Great
ترجمه: در عین حال، متنپژوهان سکولار با بررسییِ افسانههایِ سریانییِ مسیحی راجع به اسکندر گجستک
[*]، بهشکل مستقلی، به این نتیجه رسیدهاند که لقب ذو-القرنین در قرآن به اسکندر گجستک
[*] اشاره دارد.
.
.
[*] در متن اصلی، جایِ "گجستک"، "کبیر" نوشته شده است، که برای سوزش بیشتر آن را با "گجستک" جایگزین نمودیم. (مترجم)![71 71](https://daftarche.com/images/smilies/71.gif)
پس، بر طبق این مقالهی Wikipedia، هیچ بحثوجدل قابلاعتنایی در رابطه با کیستی ذو-القرنین در قرآن (بر پایهی شواهدی که موجودند) وجود ندارد. در بین مسلمانان نیز، عموماً همین نظر غالب است. جدلهایی نیز که توسط اقلیتی از اسلامگرایان در زمانهای اخیر پیش کشیده شده، پایه تاریخپژوهانه ندارند، بلکه در اصل جدلهای تئولوژیک (theological controversies) هستند. [*]، بهشکل مستقلی، به این نتیجه رسیدهاند که لقب ذو-القرنین در قرآن به اسکندر گجستک
[*] اشاره دارد.
.
.
[*] در متن اصلی، جایِ "گجستک"، "کبیر" نوشته شده است، که برای سوزش بیشتر آن را با "گجستک" جایگزین نمودیم. (مترجم)
![71 71](https://daftarche.com/images/smilies/71.gif)
لینک این مقاله:
Alexander the Great in the Qur'an
http://en.wikipedia.org/wiki/Alexander_t...e_Qur%27an(بهویژه، رک. بخشهایِ Philological evidence و Theological controversy.)
Havadar_e_Democracy نوشته: نکات مثبت به نفع اسکندر چیز جدیدی نیست.مهم بررسی ادعاهای جدید هست...
باشه!
![71 71](https://daftarche.com/images/smilies/71.gif)
Havadar_e_Democracy نوشته: بزنم به تخته خوش خنده هم هستی!! دلقک بازی در میاری بعد به من میگی حمله شخصی میکنی...
قافیه چون تنگ آید ...
[INDENT]آنچه مقدّس است، به سگان مدهید و مرواریدهای خود را پیش خوکان میندازید، مبادا آنها را پایمال کنند و برگردند و شما را بِدَرند. (متی ۷ : ۶)
فرزندان این عصر در مناسبات خود با همعصران خویش از فرزندان نور عاقلترند. (لوقا ۱۶ : ۹)
(ترجمهیِ هزارهیِ نو)
[/INDENT]وبلاگِ من: پژوهشهای شاهپور برنابا جوینده
فرزندان این عصر در مناسبات خود با همعصران خویش از فرزندان نور عاقلترند. (لوقا ۱۶ : ۹)
(ترجمهیِ هزارهیِ نو)