11-14-2010, 05:09 PM
kourosh_bikhoda نوشته: اگر در نوشتارهاتون از علائم نوشتاری مثل گیومه یا کتیشین بیشتر استفاده کنید، فهم و خواندنش برای دیگران ساده تر میشه.
بله اینجا به خدا نباید کاری داشت. باید واجب الوجود یا بی نیاز رو اثبات کرد. یعنی به طریقی نتیجه گرفت که واجب الوجود موجود است و عدم وجودش به تناقض منجر میشه.
درسته اما به قول كانت مردم هميشه از موجود ضروري سخن گفته اند ولي اصلا سعي نكردند تحقیق کند که آیا اصلاً ميتواند تصوری از چنین موجودی داشته باشد؟ به دست دادن تعریفی لفظی از آن مفهوم کاملاً ساده است. ميتوان گفت موجود مطلقاً ضروری چیزی است که عدم آن ناممکن است ولي اين تعريف ما را در مورد شرايطي كه ممكن است عدم وجود را براي چنين شيئي غيرممكن سازد اگاه تر نمي سازد انسان نمي تونه درك كنه كه چجوري عدم وجود يه شيء ميتواند غيرممكن باشد زيرا انسان فقط از طريق اصل امتناع تناقض مفهوم غيرممكن بودن را مي فهمد و براي هر تناقض دو شيء لازم است زيرا شيء واحد نمي تواند با خود در تناقض باشد بنابراين هرگز ممكن نيست در عدم وجود يك شيء درنتيجه درعدم وجود يك موجود تناقضي وجود داشته باشد
. درست همین امر در مورد مفهوم یک موجود مطلقاً ضروری نیز صدق ميکند. اگر وجود موجود مطلقاً ضروری را بپذیریم و مطلقاً ضروری بودن آن را نفی کنیم، این تناقض است؛ اما اگر وجود آن را رفع کنیم، آن گاه آن شیء را با همۀ محمولهایش از میان بر ميداریم، پس دیگر تناقضی در میان نخواهد بود.
تنها راه این است که ثابت شود موضوعهایی وجود دارند که نميتوانند رفع شوند و این بدین معناست که موضوعهایی وجود دارند که مطلقاً ضروریاند و این همان چیزی است که ميخواستیم اثبات کنیم؛ زیرا نميتوان کوچکترین مفهومی از شیئی تشکیل داد که اگر به همراه همۀ محمولهای خود یکجا رفع شود، تناقضی باقی گذارد.