08-09-2012, 02:12 AM
اگر هزار مدال طلا در المپیک کسب کنید و در تمام رشته ها هم موفق باشید، چند نفر را می فرستیم که از دیوار سفارت مردم بالا روند و آبروی شما را ببرند. اینجوری نیست که غرور ملی و افتخار برای شما مردم عجم باشد؛ اسلام هم باید خود را این وسط نشان دهد تا دنیا به اسلام توجه کنند نه به مدالهای طلا ی شما!
امام نقی در دیدار با برندگان المپیک سامرا
"عزیزانم، همانا یادتان نرود که ما را در موفقیتتان سهیم بدانید، از ما تشکر کنید و مدال هایتان را به ما تقدیم کنید. باشد که مورد رحمت اسلامی قرار بگیرید، وگرنه مورد رافت اسلامی قرار می گیرید"
(وقتی امام نقی نخود هر آش می شود و خودش را بعد از هر موفقیت وسط می اندازد )
امام نقی سه ظرف جداگانه ی آشغال بر بالای سر مباركشان حمل می فرمودند تا به هنگام عبور از زير پنجره ی پیرزن یهودی، آن بانوی مؤمنه آشغالهايش را به تفكيك در ظروف مربوطه بياندازد
ماجراهای اكونقی و ليدی يهودی سامرا
علی در سجده بود كه ابن نلقم وارد شد و شمشيرش را بالا برد كه يك دفعه حس كرد كسي آستينش را مي كشد! سرش را برگرداند و حسنين را ديد كه با لبخند به او مي نگرند. ابن نلقم لحظه ای از كارش پشيمان شد و شمشيرش را پايين آورد. اما حسن در حالی كه انگشت اشاره اش را بالا گرفته بود، گفت: آقا، بذار ما ضربت بزنيم و تو قضاوت كن كه كدام بهتر می زنيم!
نقل متواتر از آقا امام نقی(ع) است كه حسين با هدف قرار دادن سر، در اين رقابت پيروز از ميدان خارج شد!
حسنين كامپتيشنز/ ابن چلغوز قمی/ پاورقي صفحه ١٩
امام نقی در دیدار با برندگان المپیک سامرا
***
"عزیزانم، همانا یادتان نرود که ما را در موفقیتتان سهیم بدانید، از ما تشکر کنید و مدال هایتان را به ما تقدیم کنید. باشد که مورد رحمت اسلامی قرار بگیرید، وگرنه مورد رافت اسلامی قرار می گیرید"
(وقتی امام نقی نخود هر آش می شود و خودش را بعد از هر موفقیت وسط می اندازد )
***
امام نقی سه ظرف جداگانه ی آشغال بر بالای سر مباركشان حمل می فرمودند تا به هنگام عبور از زير پنجره ی پیرزن یهودی، آن بانوی مؤمنه آشغالهايش را به تفكيك در ظروف مربوطه بياندازد
ماجراهای اكونقی و ليدی يهودی سامرا
***
علی در سجده بود كه ابن نلقم وارد شد و شمشيرش را بالا برد كه يك دفعه حس كرد كسي آستينش را مي كشد! سرش را برگرداند و حسنين را ديد كه با لبخند به او مي نگرند. ابن نلقم لحظه ای از كارش پشيمان شد و شمشيرش را پايين آورد. اما حسن در حالی كه انگشت اشاره اش را بالا گرفته بود، گفت: آقا، بذار ما ضربت بزنيم و تو قضاوت كن كه كدام بهتر می زنيم!
نقل متواتر از آقا امام نقی(ع) است كه حسين با هدف قرار دادن سر، در اين رقابت پيروز از ميدان خارج شد!
حسنين كامپتيشنز/ ابن چلغوز قمی/ پاورقي صفحه ١٩
.Unexpected places give you unexpected returns