Anarchy نوشته: اول اینکه همه اونهایی که اعدام شدن مجاهد نبودن و از طیف های دیگه هم بودن !! دوم اینکه وقتی دادگاه حکم زندان رو میده برای مجازات عده ای دیگه اینکه بیان یه دفعه اعدامشون میشه جنایت ، سوم اینکه اگه قرار باشه هر کس باعث و بانی انقلاب شده رو با منطق شما اعدام کنیم تقریبا باید نسل کشی راه بندازیم ...
البته در یک چیز همگی تقریبن مشترک بودند آنارشی جان! همگی به روی کار آمدن جمهوری اسلامی کمک اساسی کرده بودند! و در حقیقت هزینه کمکی که کردند رو پرداختند به بدترین و شدید ترین شکل ممکن.
از مردم ایران هم تمام آنهایی که موافق جمهوری اسلامی بودند و عکس خمینی رو توی ماه دیدند و ریختند سرباز کشور یا هر کسی که فقط روی در خونش نوشته شده بود ساواکی! بدون اینکه ببینند راست هست یا دروغ رو کشتند و سوزاندند و ... نتیجه کار خودشون رو دیدند- یا کشته شدند، یا زندانی شدند، یا دارند زجرکش میشند!!! و متاسفانه و باز هم متاسفانه هزینه حماقت نسلهای گذشته رو نسلهای بعدی پرداخت کردند و دارند میکنند.
حقیقتن بلایی که بر سر زندانیان دهه 60 آمد برگ مهم و بزرگی از تاریخ ایران هستش و خوی خونخواری این رژیم رو نشون میده در این شکی نیست! ولی در عین حال حقیقت اینه که اونها نتیجه اقدامات خودشون رو دیدند.
از 100% شون هم 99% یا کمونیست بودند! یا تروریست یا مجاهد! 1% هم بیگناه یا هیچ کاره!
برای همین من تا حدودی با حرف ریکتور موافقم و از نبود اینها یا کشته شدنشون ناراحت نمیشم! ولی از اینکه یک سری جانی که زندانی ای که دوره محکومیتش در حال اتمام بوده رو اعدام کرده به مملکتم حکومت میکنند احساس خوبی ندارم و ناراحتم.
ولی صادقانه بگم جان اونها اندازه پشکل هم برام ارزش نداره، نه اونها! نه اونهایی که در جریان انقلاب بک کاره ای بودند یا دری وریهای انقلابی رو به جامعه تزریق میکردند (منجمله خاله و شوهر خاله ی احمقِ کمونیستِ خودم) و حتا در جنگ ایران و عراق کشته شدند.
من از مجاهد برای خودم بت و مظلوم درست نمیکنم! من از کمونیست برای خودم بت درست نمیکنم! اینها دستشون به قدرت برسه صدها هزار بار بدتر از جمهوری اسلامی چی ها هستند! مجاهدی که به همفکرای خودش توی اشرف رحم نمیکنه و چوب توی کونشون میکنه! کمونیستی که به همفکر خودش میگه نوکر امپریالیسم و واجب الاعدامش میدونه! موجودات بی ارزشی هستند.
اونی برای من ارزشمنده که خودش رو برای خمینی و تزهای انقلابی و ... پاره نکرد ولی بعدش رفت برای حفاظت از کشورش جنگید و کشته شد، شیمیایی شد، جانباز شد یا اصلن صحیح و سالم برگشت سر خونه و زندگیش! اونی برای من ارزشمنده که بدون اینکه کسی رو بکشه! دستش به خون کسی آلوده بشه یا باعث و بانی مرگ و بدبختی هموطنانش بشه روی عقیده اش درست یا غلط وایساد و به خاطرش سنگسار شد، اعدام شد، تبعید شد و یا خفه خون گرفت و خودش خودش رو خورد.
اینها انسانهای ارزشمند و بزرگی هستند! نه اون گنده لاتِ کمونیستِ گردن کلفتی که مردم رو تشویق کرد اسلحه دست بگیرند بریزند توی خیابون همدیگه رو با تزهای چاه فاضلابی انقلابی بکشند بعدش هم خودش انقدری خایه نداشت که بمونه ایران و گندی که زده رو درست کنه و در رفت شد خایه لیس همین سرمایه دارهایی که مدام ازشون بد میگه!
اونی که ریخت توی خیابون و هموطنان خودش رو آتش زد فقط و فقط به خاطر اینکه توی شهر نو کار میکرده طرف! یا سرباز زورکی حکومت پهلوی بوده! یا رفت روی دیوار همسایه اش به دروغ نوشت ساواکی تا یک سری مادر جنده تر از خودش بریزند طرف و خانواده اش را قتل عام کنند! یک جانور بی ارزشه! حتا اگر به جنگ رفته باشه و فدای خایه سربازهای عراقی شده باشه. به درک که کشته شده. فدای تخم اسب حضرت عباسی شده که خودش رو براش همه ساله و همه روزه پاره پاره میکرده!
البته بیشتر همین جانوران که زنده ماندند امروزه یا شدند اسهال طلب حکومتی و رهبر جنبش سبز و بنفش و قهوه ای و عَنی و گهی! یا در رفتند به بلاد کفر!!! (همون بلادی که هی میگفتند شاه نوکر اونهاست و مردم رو به همین خاطر تحریک کردند) و نشون دادند سوای شاهِ بی عرضه و بی دست و پا و ترسوی مملکت دیگه کی نوکر همون غربیهاست! و هنوز هم دست از لجنپراکنی های انقلابی و اسلامی و ... شون بر نمیدارند.
اشتباه نکن روی سخن من با مردمی که ریختند توی خیابون و تظاهرات کردند و به جمهوری اسلامی آری گفتند نیست! روی سخن من به اون جانوارانی هست که عضو این گروه های تروریستی و کمونیستی و ... شدند و شدند شاخک های نفرت پراکنی همین گروه ها و افکار مسمومشون رو در جامعه پخش کردند. روی سخن من با اینهاست! خیلیهاشون رو هم میشناسید از نوری زاده بگیر تا سازگارا و مستر پشمک و شیخک و همون زندانی اعدامی دهه 60 و سران حکومت فعلی و اون حلبی آباد نشینهایی که صدقه سری جمهوری اسلامی کاخ نشین شدند و ...
من دارم از امثال این مادرجنده ها (
محمدابراهیم همت - WiKi ،
حمید باکری - WiKi ،
علی باکری - WiKi ) حرف میزنم.
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری