نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گمراه کردن الله بندگان را
#1

ایه 19 سوره حشر میگوید:
و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشی» گرفتار کرد، آنها فاسقانند.
واقعا جالبه!خدا اونها رو به خود فراموشی گرقتار میکنه بعد میگه خدا رو فراموش کردند و انها فاسقانند!
این ایه نشان میدهد که الله خیالی مسلمین چقدر بی وجدان است که خود انها را گمراه میکند و سپس انها را فاسق میخواند.مگر غیر از این است که خدایی که مهربان و بخشنده و هدایت گر باشد اگر بنده ای چیزی را فراموش کرد چون همه چیز در حیطه ی قدرت اوست اعمالی را که بنده فراموش کرده است به خاطرش بیاورد نه اینکه او را به خود فذاموشی گرفتار کند.
واقعا محمد چه الله دیوانه ای را خلق کرده است و چه گمراه کننده ی بی وجدانی است!
پاسخ
#2

در همین راستا، در چندین آیه گفته است، به آین درونمایه:
۱- ما هرکه را بخواهیم هدایت می‌کنیم و هرکه را نخواهیم در گمراهی رها میکنیم.
۲- ما پرده‌های کلفت جلو چشم، گوش و قلب‌های آنان انداخته ایم که که نبیینند، نشنوند و نفهمند.

۳- اگر ما بخواهیم همه ایمان می‌‌آورند.


همه ی آین‌ها را که گفته و جایی‌ از کافرین که میگویند اگه خدا میخواست پدران ما را هدایت میکرد، ایراد گرفته است. یعنی اینکه کوتاهی خود پدران و خود شما است ...
پاسخ
#3

بسم الله الرحمن الرحیم
و دیدم که کافران و ملحدان که مغزشان رو به کودنی و سفاهت نهاده است شروع به گفتن اراجیفی درباره خدا و رسولش می کنند.بر آن شدم که جوابتان دهم.
اینکه الله تعالی گوید ما کسی را گمراهی کردیم یا اینکه بر مرض اش افزودیم(فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا)چیزی است که دست مایه عده ای بی خرد شده است.اما نمی دانند که این مرض ثانویه و این فراموشی ثانویه یا امثالش چنانکه در کتاب حق آمده است نتیجه طبیعی خود کار افراد است.ابتدا چند نمونه از این آیات و سپس پاسخ.(ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و ابصارهم غشاوه)(بقره8)-(فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا)(بقره10)-(یضل به کثیراً و یهدی به کثیرا)(بقره26)-(فلما زاغوا ازاغ الله قلوبهم) (صف5).و ازاین نمونه بسیار است.اما پاسخ علامه طباطبائی که ذیل آیات 1-5 سوره بقره آمده است مفصلاً و ما دو جمله از آن را انتخاب کردیم«و مسئله ضلالت کفار و منافقین،عینا مانند هدایت متقین،دارای دو مرحله است،یکی از ناحیه خود مردم،و یکی به عنوان مجازات از ناحیه خدا[و برای متقین به عنوان پاداش از ناحیه خدا]،که انشاء الله .....»پس فهمیدی که این ضلالت ثانویه جزای کاری است که کرده اند و از عدل خدا چنین چیزی بعید نیست.پس توبه کن و از عقیده ات بازگرد.
پاسخ
#4

ابن سینا نوشته: اینکه الله تعالی گوید ما کسی را گمراهی کردیم یا اینکه بر مرض اش افزودیم(فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا)چیزی است که دست مایه عده ای بی خرد شده است.اما نمی دانند که این مرض ثانویه و این فراموشی ثانویه یا امثالش چنانکه در کتاب حق آمده است نتیجه طبیعی خود کار افراد است.ابتدا چند نمونه از این آیات و سپس پاسخ.(ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و ابصارهم غشاوه)(بقره8)-(فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا)(بقره10)-(یضل به کثیراً و یهدی به کثیرا)(بقره26)-(فلما زاغوا ازاغ الله قلوبهم) (صف5).و ازاین نمونه بسیار است.اما پاسخ علامه طباطبائی که ذیل آیات 1-5 سوره بقره آمده است مفصلاً و ما دو جمله از آن را انتخاب کردیم«و مسئله ضلالت کفار و منافقین،عینا مانند هدایت متقین،دارای دو مرحله است،یکی از ناحیه خود مردم،و یکی به عنوان مجازات از ناحیه خدا[و برای متقین به عنوان پاداش از ناحیه خدا]،که انشاء الله .....»پس فهمیدی که این ضلالت ثانویه جزای کاری است که کرده اند و از عدل خدا چنین چیزی بعید نیست.پس توبه کن و از عقیده ات بازگرد.
این ماله کشی ها توسط شما یا طباطبایی و سایر دستاربندان فایده ای نداره. قرآن در ده ها آیه به روشنی گفته که اگر الله میخواست آنها ایمان می آوردند.

انعام 107:وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا أَشْرَكُواْ: اگر خدا میخواست مشرک نمیشدند
نحل 9: و اگر [خدا] مى‏خواست مسلما همه شما را هدایت مى‏كرد
قصص 56: در حقیقت تو هر كه را دوست دارى نمى‏توانى راهنمایى كنى لیكن خداست كه هر كه را بخواهد راهنمایى مى‏كند

گذشته از این قرآن خود بر فصاحت و روشنی خودش صحه گذاری کرده. قرآن در آیه های متعددی گفته که این کتابی فصیح، روشن، شیوا، بیان کننده و بیرون آورنده از جهالت است. این آیه ها مخاطبانشون اعراب 1400 سال قبل بودند که باید مفهوم این آیه ها رو میفهمیدند. برای اونها چنین تفسیرها و ماله کشی هایی وجود نداشته پس هر چه در قرآن میخونید درست همون معنی مستقیم رو داره که شماها سعی در لاپوشانیشان دارید. بساط ماسمالی این روزها قابل پهن شدن نیست مسلمان گرامی.

[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی
پاسخ
#5

بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ آقای کوروش
در ابتدا از شما می خواهم که احترام را رعایت کنید.بنده گفتم که عده ای جهالت کردند اما جهالت توهین نیست. و اما بعد
و اما پاسخ شما.حداقل جوابی که به شما می توان داد این است که خدا در آن آیات منظور از ممانعت از شرک و اجبار به هدایت را هدایت اجباری یا همان هدایت تکوینی می داند.یعنی اینکه شما هم مثل بقیه عالم هدایت شده هستی اما نه به اختیار خود بلکه به اجبار.توضیح آنکه انسان از آن جهت که اختیار دارد پس مسئولیت دارد و لذا باید از این اختیار خود در راستای عبادت خدا عمل کند. پس ما دو گونه هدایت داریم؛1-هدایت تکوینی2-هدایت تشریعی.تمامی عالم هدایت تکوینی دارد یعنی به سمت خدا در حرکت است، ولی هدایت تشریعی آن است که ما از اختیار خود در راستای عبادت خدا استفاده کنیم.پس اینکه خدا گوید ما می توانستیم همه شما را هدایت کنیم می تواند گفت این هدایت همان هدایت تکوینی است.در این صورت فرقی بین انسان و جمادات نخواهد بود.در اینجا توجه شما را به چند نمونه از آیات جلب می کنم:
أَ فَغَیْرَ دینِ اللَّهِ یَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ ( آل عمران83)
یعنی تمامی موجودات،چه انسان دارای اختیار و چه جمادات فاقد اختیار،همگی تسلیم خدایند.این تسلیم تکوینی است،در عین حال انسان دارای اختیار می تواند دارای تسلیم تشریعی باشد.
وَ لِلَّهِ یَسْجُدُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ ظِلالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ (رعد15)
اینجا هم سجده تکوینی همه عالم هست که برای انسان سجده تشریعی هم هست.
سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الحْكِیمُ(حدید1)
این آیه هم ناظر بر تسبیح تکوینی تمام عالم است که برای انسان می تواند دارای تسبیح تشریعی باشد.
پاسخ
#6

به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
راستی خداوند در سخنش چه از زبان دوست چه دشمن بر دلم می نشیند آن برای این است که خداوند برتر از هر گمان شده های دیگر هم نزدیک تر است همان "ولو شاءالله ما اشرکوا"که خیلی کارم را آسوده کرد که زحمت برای تنها خودم بکشم همتا نگذارم هم دیگران را پس لجبازی سر میدهم خداوندا از این آفتابی که در پایان روز جلوی چشمم گذاشتی با آن نمای دلنشینش بیش از اندازه پاس با آن درختی که جلویش سبز است هم همه خوشی ها هم سختی ها کنارش.
پاسخ
#7

ابن سینا نوشته: حداقل جوابی که به شما می توان داد این است که خدا در آن آیات منظور از ممانعت از شرک و اجبار به هدایت را هدایت اجباری یا همان هدایت تکوینی می داند.یعنی اینکه شما هم مثل بقیه عالم هدایت شده هستی اما نه به اختیار خود بلکه به اجبار.توضیح آنکه انسان از آن جهت که اختیار دارد پس مسئولیت دارد و لذا باید از این اختیار خود در راستای عبادت خدا عمل کند. پس ما دو گونه هدایت داریم؛1-هدایت تکوینی2-هدایت تشریعی.تمامی عالم هدایت تکوینی دارد یعنی به سمت خدا در حرکت است، ولی هدایت تشریعی آن است که ما از اختیار خود در راستای عبادت خدا استفاده کنیم.پس اینکه خدا گوید ما می توانستیم همه شما را هدایت کنیم می تواند گفت این هدایت همان هدایت تکوینی است.

شما لازم نکرده منظور خدا رو به عرض ما برسونید. خدا خودش کتاب داره، پیغنبر داشته و انگار به زبان فصیح و روشن و شیوای عربی هم وارده بلده خودش منظورشو به عرض ما برسونه. این تفسیرها و ماله کشی های اسلامی به شما نیومده دوست گرامی. با سپاس.

[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی
پاسخ
#8

"شان نزول" این آیه‌ها زمانی‌ بوده که جز اندک انگشت شماری به‌‌‌ محمد ایمان نمی آوردند. این بود که میگفت اگر الله بخواهد همه یا خیلی ایمان می‌‌آورند.بعد‌ها روشن شد که الله چگونه آین کار را میکنند : با شمشیر. خودش گفته که ما معجزه را ازمودیم کار نکرد. شمشیر همان خواست الله را براورده می‌کند. این موضوع بروشنی در سوره ی توبه بازتاب شده است ..مؤمنین کافران را کمین کنید .. بگردن‌هایشان بزنید .. باید از شما بترسند .. زکات بدهند... نماز بخونند = ایمان بیاورند.

پس خواست الله روشن شد.
پاسخ
#9

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب کوروش بی خدا نشان دادند که واقعا انسانی که به خدا معتقد نیست اخلاق هم ندارد چرا که معیاری برای اخلاق ندارد و نتایح مکتبشان را نشان دادند و جواب متقن و منطقی ما را با ناسزا پاسخ دادند.اما آقای روزبه.آیات قرآن فقط شان نزول یا تنزیل ندارند بلکه علاوه بر آن دارای تفسیر و تاویل هم می باشد که طبق گفته حضرت رسول هر آیه ای هفت بطن دارد و هر بطنی هفت بطن.این سخن احتمالا اشاره به تاویل است ولی هرچه هست مربوط به تنزیل نیست.هم چنین اصل تفسیر،تبین آیات قرآن با توجه به خود قرآن است که تفسیر المیزان و تفسیر تسنیم از جمله آنهاست.البته این تفسیر از زمان حضرت رسول هم بوده است چنانکه ائمه ما خود اذعان داشتند که تمامی سخنانشان از قرآن است یا تفاسیر منسوب به ابن عباس ما را در این زمینه بیشتر کمک می کند.
پاسخ
#10

آقای ابن سینای عزیز.

خوشبختانه تاریخ به ما نشان داده که مسلمان به خصوص نوع جدید شیعه‌اش کارش با دروغ و تحریف راه میفته و افتاده. بنابر این با علم به اینکه دروغ میگید ازتون میخوام نشون بدید کجا ناسزا به شما گفته شده و کجا بی اخلاقی شده از سوی من؟ وگرنه شما هم مثل همان 14 تن دزد تازی و اعوان و انصار اونها تا همین خامنه ای، شیاد و دروغگو میباشید. با سپاس.

[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 6 مهمان