kourosh_bikhoda نوشته: برچیدن بی چون و چرای اعدام یک چسی روشنفکری هست. اعدام باید برچیده بشه برای جرم هایی مثل دزدی محاربه با خدا و سب نبی و قتل نفس یک نفر و اینها. ولی نه برای قتل های چندباره و کسانی که ثابت کردند بودنشون برای جامعه خطرناکه. چرا دولت باید خرج نگهدای این جانی ها رو در زندان بده؟ فردی که چند نفر رو کشته قطعن یک فرد غیرعادی هست که وجودش برای جامعه هزینه بردار هست. پس باید این بار رو از روی دوش جامعه برداشت.
به نظر من هم اجرای احکام غیر عقلانی مثل اجرای حکم اعدام برای سب نبی یا درجه گند تر از آن که شیعه در کنار نبی برای سب امام هم این حکم را قرار داده باعث میشود که افراد زیادی به اجرای حکم اعدام بدبین بشوند، با این همه با تمام ایرادهایی که ذکر می شود که بعضا اینجا ذکر می کنند اینکه طرف ممکن است بیگناه شناخته شود ولی باز هم به نظر من نفس ِ قصاص ِنفس، عملی واجب برای حفظ حیات جامعه است. هرچند که به نظر من باید خیلی روی این بحث شود و مقالات و اطلاعات زیادی مدون و گردآوری شود تا نتیجه گیری جامعی صورت گیرد متاسفانه حداقل در جامعه ما حالا یا از روی ترس یا خفقان یا هرچیز دیگر به شکل جدی به این مقوله پرداخته نمی شود تا یکبار برای همیشه تکلیف خودمان را با این مشکل بسیار بسیار بزرگ روشن کنیم ولی به هر روی دیر یا زود باید این معضل حل شود و به یک نتیجه گیری عقلانی رسید.
اینکه برخی انسان ها واقعا جانی هستند همه جوره از هر طرف که نگاهشان کنی ساخته شده اند برای اینکه مثل حیوانات درنده خو زندگی کنند هیچ شکی در آن نیست توجه داشته باشید که گاهی وقت ها این انسان های جانی که عقل حکم می کند آن را باید راحت کرد خودشان هم از آزاد شدن از این زندان متعفنی که در دنیا برای خودشان ساخته اند احساس راحتی می کنند. عزیزی مثالی زده اند و حرف شما را که نگهداری این موجودات خبیث برای جامعه هزینه های اضافی دارد مثالی نقض برای آن آورده اند که نگهداری مجانین و دیوانگان هم هزینه دارد پس آن ها را هم راحت کنیم به نظر من دولت ها در تشخیص مجانین دچار سو برداشت شده است و بیماران روانی یا قابل درمان هستند یا قابل درمان نیستند اما در هر صورت بدبختی آنها دست خودشان نبوده است مثل این است که بگویید چرا لاله و لادن به هم چسبیده به دنیا آمدند چون خود این عمل را اختیاری گزینش کرده اند پس مقصر هستند و دل سوزی برای آن ها و کمک های خیرخواهانه برای آنها بی جا است مگر در صورتی که هزینه ای برای آن پرداخت کنند؛ اما وقتی شما می دانید که پدیده چسبیدگی آن ها به هم نشان از نقصان طبیعی دنیا هست که همه ما در آن به وجود آمده ایم و ما هم در این نقص شریک هستیم بی درنگ به کمک هزینه های جامعه برای رها کردن آنها از این محدویت اجباری آستین های خود را بالا می زنیم.
اینجا بر می گردیم به مسئله قدیمی "اصالت ذات" و "تربیت" گویند روزی شاه عباس شیخ بهایی را به حضور طلبید شاه عباس گربه هایی را تربیت کرده بود و به آنها آموزش داده بود که شمع دان هایی را به دست گیرند و به محضر شاه درآیند شاه عباس رو یه شیخ بهایی ریاضیدان و منجم ایرانی خود کرد گفت ای شیخ تو که می گویی اصالت ذات مهم تر از تربیت است ما اینجا به تو نشان دادیم که تربیت مهم تر از اصالت ذات است. شیخ حر عالمی به فکر فرو رفت و گفت جواب این را فردا می دهم. فردا که شیخ به محضر شاه عباس درآمد گفت گربه ها را بیاور شاه دستور داد گربه ها را بیاورند باز مثل دیروز گربه های تربیت شده به دست شاه عباس شمعدان هایی به دست وارد قصر شاه شدند شیخ بهایی کیسه ای را که با خود داشت باز کرد موش های درون کیسه را آزاد کرد گربه ها شمعدان ها را ول کردند با برگشتن به اصالت ذاتی خود به دنبال موش دویدند؛ شیخ حر عاملی اینجا حرف خود را عملا اثبات کرد این یک داستانی است که واقعا رخ داده است.
حالا این انسان های جانی واقعا خوی درندگی آنها در ذات آنها است متاسفانه با تبلیغات سیاسی احزاب و جناح های سیاسی دنیا علیه همدیگر و خونخوار و دشمن خواندن همدیگر باعث شده است که "حقیقت" امر و آنچه برای جامعه مفید است بر همه حتی اندیشمندان مشتبه شود و زیر تلی از بی خردی و فلسفه بافی سیاسی و کشمکش مدفون شود. برخی ها واقعا فکر کنند ما هیچ انسانی نداریم که وجودش برای حداقل خودش ننگ است و از این رذالت و پستی خود عذاب می کشد و اگر طعمه خود را ببیند از خط قرمزهای انسانیت عدول می کند و خوی درندگی خود را نمایان می کند اینها مریض نیستند مریض کسی است که قابل مداوا باشد یا به مرور زمان خود به خود درمان شود اما اینها ذاتا پلید هستند و این ذات اینها را با صرف هزینه بسیار هم نمی توان درمان کرد و فقط وقت و فکر و هزینه بر روی این افراد تلف می شود./
اما در خصوص علنی یا غیر علنی بودن حکم قصاص نفس هرچند نظر قطعی ندارم اما شواهد تاریخی و تجربی نشان داده است که اعدام در ملا عام نشان از کینه ای است که یا جامعه از خود خودش دارد یا احزاب سیاسی نسبت به یکدیگر، شما نگاه کنید اعدام شیخ فضل الله نوری نشان از کینه سیاسی بود تیرباران کردن حزب توده و مجاهدین خلق و احراب مخالف در جامعه خودمان، هرچند در انظار عمومی نبود اما خب عکس های آن پخش شد بعدها؛ که نشان از کینه غیر عقلانی حزبی سیاسی از حزبی دیگر دارد در این مورد هرچه عقب تر می رویم وضع وخیم تر می شود تا جایی که حافظه تاریخی بشر با خواندن کتاب ها و دیدن فیلم و عکس ها یاری می کند این در همه حکومت های سراسر دنیا صادق است و حکومت غیر دینی و دینی ندارد معضلی است که بشریت دست به گریبان آن است.
به هرحال حدالمقدور باید این موضوع منصفانه و به دور از جنجال های کودکانه و تجربه های شخصی باشد و باید اطلاعات و مقالات زیادی گردآوری شود و جامع و کامل به این بحث ها پرداخت و در این بین باید نظرات و اسنادی و دلایل عقلی و تجربی هر دو طرف چه آنهایی که موافق اجرای حکم هستند چه آنهایی که نیستند به دقت بررسی شود تا ما چند گام امیدوارنه به "حقیقت" نزدیک تر شویم و یک بار برای همیشه پرونده حکم قصاص با استناد به شواهد تجربی و ادله ی متفاوتی که گردآوری شده است مختومه اعلام شود و اینقدر دور خودمان نچرخیم.