[viviyan]

دارم با یک مرد زن و بچه دار که دو برابر خودم سن دارد، چت میکنم :)) لامصب خیلی جذابه.

[Russell]

آری. حالا گه خواستی من رو میندازم برات

مشکل از نامفهموی جمله است یا خنگیه من؟

[kourosh_bikhoda]

مشکل از نامفهموی جمله است یا خنگیه من؟

مشکل از جملست. الان خودمم اشتباه خوندمش: رو انداختن=وساطت کردن

[mosafer]

چه کسی گفته بچه ها در ایران زندانی اند؟! آن مال دوران قدیم بود. شاید دهه ی شصت، شاید هم دهه ی هفتاد. وگرنه دهه هشتادی ها و دهه نودی ها بهترین دوستشان رایانه و بازی های رایانه های رنگارنگ است و آن را برتر از همبازی شدن با دوستانشان در کوچه و خیابان می دانند

به قول استاد محمود آن ممه را لولو برد!

دوران قدیم اکثر کودکان معنای زندانی شدن در خانه را بدین شکل امروزی نمیدانستند
اجازه داشتند با دوستان هم محله ای خود بازی کنند
ولی کودکان امروزی نه چندان
من شخصاهیچ گاه به کودکم اجازه ندادم حتی با پسر همسایه بازی کند( جز یک مورد که ان هم به دو ماه نکشید )یا بخواهد در کوچه بازی کند

+
آن دگر ایراد از کودک و والدین اوست که فقط بازی های رایانه ای را دوست دارد

[Russell]

مشکل از جملست. الان خودمم اشتباه خوندمش: رو انداختن=وساطت کردن

یکی نبودن و قاطی شدن زبان نوشتاری و گفتاری اینچیزها رو هم داره دیگه !!

[Anarchy]

دارم با یک مرد زن و بچه دار که دو برابر خودم سن دارد، چت میکنم :)) لامصب خیلی جذابه.

چیش جذابه ویوی جان ؟

[mosafer]

فکر میکنم همه ما این حس رو داشته باشیم. به خصوص اگر اون شخص عزیزترین فرد زندگیمون باشه

اشتباه فکر کردید

[sonixax]

و باز هم معجزه مورتادلا ما را از گشنگی نجات داد :e420:

[viviyan]

چیش جذابه ویوی جان ؟

لاس زدنش

[Crusader]

می‌فهمم. این لاس‌خشکه زدن به مراتب از خود سکس هم لذت بخش‌تر است.