01-25-2014, 08:19 PM
homayoun نوشته: بالن و لختی??
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
homayoun نوشته: بالن و لختی??
مزدك بامداد نوشته: ??
homayoun نوشته: همون که یه کاروان یه تن رو لخت مادرزاد پیدا کردند...در یک روز تابستانی، در اتاقی که در و پنجره های آن، از تو قفل
داستان رو با نگاره نمایاندید!مانند همان!
مزدك بامداد نوشته: در یک روز تابستانی، در اتاقی که در و پنجره های آن، از تو قفل
هستند و هیچ روزنه و راه دیگری به بیرون ندارد، و در آن هیچ
چارپایه و مبلمانی نیز دیده نمیشود، مردی خود را با ریسمانی بس
کوتاه، از چراغ سقف که سه متر با کف اتاق دورا[١] دارد، دار زده است.
چگونه این؟
homayoun نوشته: به درون اتاق میرود و در را از تو میبندد و خود را دار میزند که زامبی نشود!چگونه خود را دار میزند در جاییکه نه سندلی و نه چارپایه هست؟
مزدك بامداد نوشته: چگونه خود را دار میزند در جاییکه نه سندلی و نه چارپایه هست؟
MEHDI نوشته: حالا آرایشی را ایجاد کنید که هر مکعب مستطیل با 5 مکعب مستطیل دیگر در تماس باشد.
homayoun نوشته: خوب ریسمان را به لوستر میبنند سپس میپرد!-->
بیازمایید باور کنید میشود!
یه گمان دیگر اینکه ریسمان را به لوستر میزند و خود را بالا میکشد . سپس ریسمان را به جایی
بالاتر میبندد و سپس به دور گردن خود میاویزد و هنگامی که بپرد زیر پایش پوچ است او آویخته میشود
و میمیرد!
نقل قول:مردی خود را با ریسمانی بس
کوتاه، از چراغ سقف که سه متر با کف اتاق دورا ...
مزدك بامداد نوشته: در یک روز تابستانی، در اتاقی که در و پنجره های آن، از تو قفل
هستند و هیچ روزنه و راه دیگری به بیرون ندارد، و در آن هیچ
چارپایه و مبلمانی نیز دیده نمیشود، مردی خود را با ریسمانی بس
کوتاه، از چراغ سقف که سه متر با کف اتاق دورا[١] دارد، دار زده است.
چگونه این؟