کوشا نوشته: عجب !
یعنی ذات یک ملکول آب خاصیت سیال بودن را ندارد؟
داستان حسین کرد شبستری سندیت محکمتری از این حرفها دارد، هنوز پاسخ سوال من در جستار فرگشت را نداده اید !
به همین راحتی !
تنها مغز او بزرگتر و پیچیده تر است !
خب چرا ؟
وقتی مغزی مثل مغز سایر جانداران برای زنده بودن او کافی بوده است چه لزومی داشته فرگشت فشار بی دلیل به خود آورده و کاری بزرگتر و پیچیده تر ارائه کند؟
(البته این بحث ربطی به موضوع جستار ندارد، بحث در مورد عرفان و پیش فرض های آن است، می توانید سوال را جستار مربوطه منتقل و پاسخ دهید).
نه ، یک مولکول که به تنهایی روان نیست، زمانی روان
میشود که با مولکول های دیگر گرد آید. ولی توانایی روان بودن در
ساختار همان مولکول نهفته است. یک چینش ویژه ی این مولکول ها،
روان بودن، یا هتا یخی بودن را پدید میاورد. emergence of property
هوش هم از برهمکنشی های ساده میان ریزگان کوانتومی پدید میاید.
به زبان دیگر، چینش ویژه ای از اتمها یاخته ها را پدید آورده اند
و چینش ویژه ای از یاخته های نورونی هوش پیشرفته و پیچیده را.
همانگونه که چینش ویژه ی نیمه رسانا ها در پردازشگر رایانه،
هوش رایانه ای را پدید آورده اند. همه ی اینها گرچه از توانایی
ماده بر میخیزند، ولی زمانی آشکار میشوند که چینش ویژه ای
از ریزگان ماده در دست باشند. هندوانه و آدم و آجر هم از یک
جنس هستند ولی ویژگی های گوناگون آنها تنها از چینش ویژه ی
ریزگان کوانتومی در اینها پدید آمده، یک سخت و دیگری آبکی
و آن دیگری هوشمند است.
-----
سخن بر سر همین است که این مغز در آن زیستبوم ویژه برای
آن پریمات هایی که نیاکان ما بوده اند، بسنده نبوده، چرا که
یکی که میتوانسته کمان و تیر بهتری درست کند، شکار را
میبرده و دیگری گشنگی می کشیده است. این همپیشی بر
سر بنمایه های زیستی بوده که آدمی را هوشمند تر و شهباز
را تیزبین تر و دولفین را آبپیما تر نموده است!
•
پارسیگر