Dariush نوشته: البته این را میتوان اینطور هم بیان کرد که خدا قصدش از آفرینش جهان، آفرینش محمد بوده، اینطور چندان ربطی به توان خدا ندارد.
مثلا من اگرچه میتوانم هر خانهای را بسازم، اما فقط به این خاطر در شمال خانهای میسازم که سقفش شیروانی باشد وگرنه اصلا نمیسازم.
این رهگذر برای شما که درون جهان آفریده هستید, با خدا که آفریدگار جهان است, یکسان نیست.
اینجور بنگرید کسیکه براه بورس سرمایه گردآورده و دیرتر همهاش را در همان بورس باخته, میگوید:
اگر من در بورس نبودم, هرگز سرمایهام را نمیباختم!
نکته اینجاست که اگر این کَس در بورس نبود, از آغاز سرمایهای هم نمیداشت که بخواهد ببازد.
هرآینه, این را ما در زندگی روزانه با چشمپوشی میپذیریم, زیرا میتوان جور دیگری نیز سخن وی را برداشت:
[اگر من زمانم را جای دیگری گذاشته و سرمایه گردمیاوردم و] اگر من در بورس نبودم, هرگز سرمایهام را نمیباختم!
ولی این برای سرمایه است که میتواند به چند راه گردآید, هنگامیکه آفرینش (نیست را هست) یک راه بیشتر ندارد,
پس چگونه میشود خدا بخواهد جهان را برای محمد بیافریند, هنگامیکه محمد خودش در همین فرایند آفریده میشود؟
دو بازو
نمونهیِ نزدیک دیگر از سوکرات:
Euthyphro dilemma - WiKi
آیا پرهیزگار را خدا میدوسد زیرا پرهیزگار است, یا پرهیزگار است زیرا خدا وی را میدوسد؟
در فرنودسار دو بازوی soundness و validity داریم. فرنودهایِ چرخشیک sound نُما هستند, ولی پایمند هرگز.
در چیستان:
نخست مرغ میاید یا تخم؟
نیز همین را داریم.
دو بارهیِ زیر درست میباشند:
نخست مرغ میاید.
نخست تخم میاید.
هنگامیکه میدانیم نمیشود
یکزمان هم مرغ از تخم بیاید, هم تخم از مرغ; پس این چرخه را باید جایی شکست:
گفتگوها، شبهه ها، ابهام ها و پرسش های رایج پیرامون فرگشت - برگ 2
Mehrbod نوشته: هیچکدام: جانور پیشامرغی به مرغی فرگشته که تخم میگذاشته/به تخمی فرگشته که مرغ میآورده.
پارسیگر