نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

آلفا دربرابر بتا (همبودشناسی)
#21

undead_knight نوشته: چطور باعث تفاوت در نرخ تولید مثل میشه؟هر بچه مقدار نسبتا مشخصی از منابع رو مصرف میکنه.خب پس در عمل نباید در اثر هایپرگمی شمار بچه ها زیاد بشه؟(راستش من قبل از اینکه اینها رو بپرسم دنبال آمار گشتم و متاسفانه نه پزوهشی پیدا کردم و نه آماری)
اگر ژنتیکی نشه و بچه ها بیشتر نباشند، ژن یا ژن هایی که روی هایپرگمی تاثیر دارند در برابر ژن های رقیب مزیت فرگشتیکی پیدا نمیکنند.

باز دوباره مطلب من رو بخون،چیزی که من گفتم خیلی سر راست هست،وجود هایپرگامی باعث فرگشت خصوصیات موثر در آن میشود.این پژوهش نمیخواهد،وقتی تو قبول‌داری/بکنی که در هایپرگامی برخی خصوصیات باعث موفقیت بیشتر در تولید مثل میشود اینجا تمام است،برای استنتاج از (گزاره‌هایِ قبلی) از کی تابحال آمار لازم شده؟!!
نکند اینجا میخواهیم درستی فرگشت را یکبار دیگر بسنجیم؟!!



undead_knight نوشته: خب وقتی خود همین روان شناسان فرگشتیک در مورد آلفا و بتا مورد بجث حرفی نمیزنند چرا ما باید کاسه داغتر از آش بشیم؟!:)
باز هم که به مغالطات فمینیستی ناب بازگشتی !!

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ
#22

Russell نوشته: این سخنی که از لزوم علمی بودن الفا و بتا میزنید مغالطه است،در بسیاری از حیوانات این بالاتر بودن در DH به انحصار در جفتگیری منجر میشود و به اندازه کافی واقعی‌ست.
البته این در راستای علمی علمی کردن است بقول امیر گرامی وقتی کسی مدعی علمی بودن کل اینها به آن معنی سفت و سختی که شما میگویی و همانطور که گفتیم فمینیسم هم البته در آن به فاصله چند سال نوری آن هم نمیرسد و شما اصلا نمیتوانی چنین خواستی داشته باشی.
ما هم گفتیم توضیحش روی وجودش تا حد زیادی سوار،اگر وجود دارد و باعث تفاوت در موفقیت تولید مثل هم میشود شرایط فرگشتی را دارد و شما باید بفرمایید چگونه فرگشت اینجا تعطیل شده؟!!
استفاده از واژه علمی نیاز به این داره که به صورت علمی استفاده بشه مگرنه باید ابتدا بازتعریف بشه.یعنی اول باید بتا و آلفای مورد نظر تعریف بشه مگرنه چطور بفهمیم مفاهیم علمی مورد نظر نیستند؟!
تعطیل نشده،باید براش شواهد وجود داشته باشه.انگار فرگشت تنها رانه موجود برای رفتار انسان هست!بار اثبات روی دوش من نیست که اثبات کنم ریشه فرگشتی نداره.

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ
#23

undead_knight نوشته: استفاده از واژه علمی نیاز به این داره که به صورت علمی استفاده بشه مگرنه باید ابتدا بازتعریف بشه.یعنی اول باید بتا و آلفای مورد نظر تعریف بشه مگرنه چطور بفهمیم مفاهیم علمی مورد نظر نیستند؟!
والا ما که از اول مشخص کرده‌ایم منظورمان چیست و ابزارمان را.
همچنین تعریف دقیق لازم نیست چنانچه برای شعور مثلا هنوز هم تعریف مورد توافقی نیست ولی میشود از آن استفاده کرد.همانطور هم که گفتیم وجود DH هم که سخنی در آن نیست و وابستگی و اثر آن در تولید مثل موارد آشکاری مانند حرم برخی حیوانات مثل فیل دریایی را هم که داریم.حالا خواست تعریف دقیق خصوصیات را من بیشتر از روش کودکانه‌ای برای انکار نمیبینم.



undead_knight نوشته: تعطیل نشده،باید براش شواهد وجود داشته باشه.انگار فرگشت تنها رانه موجود برای رفتار انسان هست!بار اثبات روی دوش من نیست که اثبات کنم ریشه فرگشتی نداره.
آقا جان چه بار اثباتی؟گرفتی ما را؟
خودت‌داری میگویی DH همبسته/وابسته/... به تفاوت به موفقیت در تولید مثل است بعد در آخر میگویی بار اثبات وجود شرط فرگشتی تفاوت در تولید مثل با ماست !!

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ
#24

Russell نوشته: باز دوباره مطلب من رو بخون،چیزی که من گفتم خیلی سر راست هست،وجود هایپرگامی باعث فرگشت خصوصیات موثر در آن میشود.این پژوهش نمیخواهد،وقتی تو قبول‌داری/بکنی که در هایپرگامی برخی خصوصیات باعث موفقیت بیشتر در تولید مثل میشود اینجا تمام است،برای استنتاج از (گزاره‌هایِ قبلی) از کی تابحال آمار لازم شده؟!!
نکند اینجا میخواهیم درستی فرگشت را یکبار دیگر بسنجیم؟!!
نه دیگه همین فرضت اشتباهه. برای نمونه وجود راهبگی باعث نمیشه خصوصیات موثر در راهبگی فرگشت پیدا بکنه! این نمونه برای این هست که وجود یک چیز به خود خود به این معنا نیست که ویژگی های مربوط بهش هم فرگشت پیدا بکنند،نه مشابه بودن این دو پدیده.
حالا نکته بسیار جالب اینجاست که مثلا باید میم ها و تاثیرات فرهنگ رو نادیده بگیریم تا متهم به رد کردن فرگشت نشیم؟!:)

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ
#25

Russell نوشته: والا ما که از اول مشخص کرده‌ایم منظورمان چیست و ابزارمان را.
همچنین تعریف دقیق لازم نیست چنانچه برای شعور مثلا هنوز هم تعریف مورد توافقی نیست ولی میشود از آن استفاده کرد.همانطور هم که گفتیم وجود DH هم که سخنی در آن نیست و وابستگی و اثر آن در تولید مثل موارد آشکاری مانند حرم برخی حیوانات مثل فیل دریایی را هم که داریم.حالا خواست تعریف دقیق خصوصیات را من بیشتر از روش کودکانه‌ای برای انکار نمیبینم.
آقا جان چه بار اثباتی؟گرفتی ما را؟
خودت‌داری میگویی DH همبسته/وابسته/... به تفاوت به موفقیت در تولید مثل است بعد در آخر میگویی بار اثبات وجود شرط فرگشتی تفاوت در تولید مثل با ماست !!
بحث از آلفا و بتا کشیده شد به کجا واقعا:))
خود تعریف این آلفا و بتا و اثباتش رو کسی نشون بده؟

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ
#26

undead_knight نوشته: نه دیگه همین فرضت اشتباهه. برای نمونه وجود راهبگی باعث نمیشه خصوصیات موثر در راهبگی فرگشت پیدا بکنه! این نمونه برای این هست که وجود یک چیز به خود خود به این معنا نیست که ویژگی های مربوط بهش هم فرگشت پیدا بکنند،نه مشابه بودن این دو پدیده.
حالا نکته بسیار جالب اینجاست که مثلا باید میم ها و تاثیرات فرهنگ رو نادیده بگیریم تا متهم به رد کردن فرگشت نشیم؟!:)

راهبگی نمیتواند از طریق ژن منتقل شود،ژن مسیحیت مثلا نداریم،ولی خصوصیات مربوط به DH یا حداقل پتانسیل مربوط به آن میتوانند بر ژن اثر بگذارند.
بدهی‌ست که اگر راهبگی بتواند اثرش را از طریق ژن منتقل کند با زمان بسنده برای آن هم (از آنجه که اثر واضحی بر تولید مثل دارد) حتما انتخاب و فرگشت (اینبار در عکس آن) اتفاق میافتد.
اینجا میم کمکی نمیکند !!

حالا این‌ها بکنار، سخن از برساختگی فرهنگی DH بدون پشتوانه فرگشتی مرتبط قوی شد !!
امثال این تحقیقات دراینباره جالب هست.

[h=1]Male and female voices activate distinct regions in the male brain[/h]

نقل قول:[h=2]Abstract[/h]In schizophrenia, auditory verbal hallucinations (AVHs) are likely to be perceived as gender-specific. Given that functional neuro-imaging correlates of AVHs involve multiple brain regions principally including auditory cortex, it is likely that those brain regions responsible for attribution of gender to speech are invoked during AVHs. We used functional magnetic resonance imaging (fMRI) and a paradigm utilising ‘gender-apparent’ (unaltered) and ‘gender-ambiguous’ (pitch-scaled) male and female voice stimuli to test the hypothesis that male and female voices activate distinct brain areas during gender attribution. The perception of female voices, when compared with male voices, affected greater activation of the right anterior superior temporal gyrus, near the superior temporal sulcus. Similarly, male voice perception activated the mesio-parietal precuneus area. These different gender associations could not be explained by either simple pitch perception or behavioural response because the activations that we observed were conjointly activated by both ‘gender-apparent’ and ‘gender-ambiguous’ voices. The results of this study demonstrate that, in the male brain, the perception of male and female voices activates distinct brain regions.


"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ
#27

مرد آلفا پیشنهادی:---
مرد بتا پیشنهادی:---
دلیل گرایش زنان به هر کدوم:---

این سه تا درخواست من اینقدر پاسخ دادن بهشون سخته؟:)

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ
#28

undead_knight نوشته: مرد آلفا پیشنهادی:---
مرد بتا پیشنهادی:---
دلیل گرایش زنان به هر کدوم:---

این سه تا درخواست من اینقدر پاسخ دادن بهشون سخته؟:)

لیلی زن بود یا مرد؟

مرد آلفا: محمد رضای گلزار
مرد بتا: محمد آقای کارمند

یکمی: زیبایی و ژن‌هایِ خوب
دومی: درآمد و برآوردن[sup][aname=rpad04f][[/aname][anchor=pad04f]1][/anchor][/sup] نیازهایِ[sup][aname=rpab156][[/aname][anchor=pab156]2][/anchor][/sup] زیستی


چرا یکمی جای دومی را نمیگیرد؟ زیرا سوِدِ آلفا نیست به شما بیشتر از یک اندازه‌ای وفادار باشد!









----
[aname=pad04f]1[/aname]. [anchor=rpad04f]^[/anchor] bar+âvardan::Barâvardan || براوردن: تخمین زدن Ϣiki-En to estimate || براوردن: برطرف کردن to fullfill | || براوردن: بالا آوردن; بربردن Dehxodâ
[aname=pab156]2[/aname]. [anchor=rpab156]^[/anchor] niyâz+idan::Niyâzidan || نیازیدن: نیاز داشتن Ϣiki-En to need

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#29

نقل قول:لیلی زن بود یا مرد؟


مرد آلفا: محمد رضای گلزار
مرد بتا: محمد آقای کارمند

یکمی: زیبایی و ژن‌هایِ خوب
دومی: درآمد و برآوردن[1] نیازهایِ[2] زیستی


چرا یکمی جای دومی را نمیگیرد؟ زیرا سوِدِ آلفا نیست به شما بیشتر از یک اندازه‌ای وفادار باشد!
یعنی اگر مردی زیبا بود و ژن های خوبی داشت نسبت به کسی که اینطور نیست به طور ژنتیکی وفاداری کمتری داره؟

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ
#30

undead_knight نوشته: یعنی اگر مردی زیبا بود و ژن های خوبی داشت نسبت به کسی که اینطور نیست به طور ژنتیکی وفاداری کمتری داره؟

وفاداری به جفت[sup][aname=rpaa6d1][[/aname][anchor=paa6d1]1][/anchor][/sup] یک کارکرد فرگشتیک بیشتر ندارد: بزرگ کردن بچه‌ها.

اکنون ما چند نیروی گوناگون داریم:
١. مرد میخواهد با همه‌یِ زنان بخوابد.
٢. زن میخواهد با بهترینِ مردان بخوابد.
٣. زن و مرد هر دو میخواهند بچه‌های اشان بزرگ شوند.


وفاداری در دسته‌یِ سوم میرود, زن و مرد تنها تا اندازه‌ای به هم وفادارند که فرایند زادآوری[sup][aname=rpae62c][[/aname][anchor=pae62c]2][/anchor][/sup] مختل نشود.


اکنون اینکه میگویی اگر مردی زیبا بود و ژن‌هایِ خوبی داشت ژنتیکی کمتر وفاداره, باید پرسید از چه کسی کمتر وفاداره؟ از مردی که زیبا نیست؟ اگر این, نه (شاید).
از همسر خود که بچه‌دار است کمتر وفاداره؟ باز هم نه.
رویهمرفته کمتر وفاداری از خود نشان میدهد؟ آری!

چرای ولی مرد زیبا کمتر وفاداری نشان میدهد؟ زیرا میتواند! توندی[sup][aname=rpa5251][[/aname][anchor=pa5251]3][/anchor][/sup] بی وفایی در همه‌یِ مردان و همه‌یِ زنان هست, ولی آلفایی به شما اجازه‌یِ گشایش این توند[sup][aname=rpad15e][[/aname][anchor=pad15e]4][/anchor][/sup] را میدهد.
اگر شما یک مرد آلفا باشید (زن آلفا هم داریم), زنان زیبایِ بیشتری به شما پا میدهند, پس شانس خوابیدن بالاتری دارید و توند اتان را بسیار آسانتر میگشایید.

این دو فرایند میتوانند بیاندرکنند[sup][aname=rpaad80][[/aname][anchor=paad80]5][/anchor][/sup] و بگوییم ژنتیکی براستی مردان خوش‌ژن! کمتر وفادار هستند که میشود نگره‌یِ[sup][aname=rpa6740][[/aname][anchor=pa6740]6][/anchor][/sup] «پسران سکسی - Sexy son hypothesis - WiKi »:


ازدواج - برگ 2
در این مورد فرضیه ای وجود داره به نام "پسران سکسی" (برگرفته از کارهای رابرتسون و همکاران، 1979)
اشتباه نشه اسم یه گروه خواننده نیست.

برای توضیح یه مثال لازمه:
گونه ای پرنده به نام زرده پر چکاوکی وجود داره. این گونه معمولاً مونو گامیه و نر با ماده در بزرگ کردن جوجه ها کمک می کنه. ولی دیده شده که بعضی نرها متاهل ماده دوم رو نیز جلب می کنند گرچه هنوز در درون جمعیت نرهای بدون جفت فراوان است. (اینو با وضعیت ایران امروز و پدیده ی صیغه مقایسه کنید)
ایم ماده دوم هیچ کمکی از نر خود که شدیداً مشغول به ماده اول است دریافت نمیکنه (زن دوم پنهانی در ایران!!!) و موفقیت تولید مثلیش چون نر باهاش کمک نمی کنه پایین می یاد. ولی بازم ماده ها با جلب شدن به نرهای متاهل به چند زنی دامن مزنن. (توجه کنید که زیستگاه این گونه اونقدر بزرگ نیست و ماده دوم از متاهل بودن ماده اول باخبره، اونا واحد 3 از مجتمع درختی کاج روی شاخه دوم می شینن و ماده دوم کوچه بغل رو درخت سرو) 4

حالا فرضیه پسران سکسی چی می گه؟
رابرتسون می گه: اگرچه ماده دوم زادگان کمتری تولید می کنه، اما اگر پسرانش استعداد چند-زنه بودن را به ارث ببرند این نقص می تواند جبران بشه. اگرچه به نظر می رسه ماده در نسل اول می بازه اما این باخت در نسل بعدی جبران می شه. چرا که در آن وقت "پسرهای سکسی" او در مقایسه با پسرهای ماده های تک-زنه سمت پدری فرزندان بیشتری رو بدست میارن و به همین نسبت اون ماده دوم اولیه مادربزرگ نوه های بسیاری می شه و ژن خودشو بیشتر به آینده می رسونه. واقعاً که این ژن خودخواه چه می کنه.........................

***

تو مثال قبلی گفتیم که ماده یک گونه با وجود اطلاع از اینکه نری که باهاش جفت گیری می کنه متاهله بازم این کار رو ادامه می ده . فرضیه پسران سکسی رو گفتیم که در اون این ماده به امید مادربزرگه نوه های زیادی شدن دست بدین کار می زنه. حالا یه مقایسه از این موجود با دنیای خودمون بکنیم.

خوشبختانه از وقتی پیرمردها و پیرزنها رو می برن آسایشگاه یا پانسیون نقش اونها در تصمیم گیری خانواده کم شده. فکر می کنین در یک خانواده اگه گندش در بیاد که آقای خانواده زن دوم گرفته اولین کسی که پشتش در میاد کیه؟ مادربزرگه مهربون سنتی در حالی که تو گرمای تابستون به سبک مومیایی های مصر خودشو باند پیچی کرده از قرآن و پیامبر مثال می زنه و می گه که پسرش یا حتی نوه اش که گناه نکرده. پیامبر هم 9 تا زن داشت. قانون می گه چهار تا، تازه تو این مسائل بروز هم هستن می گه: طرح حمایت از خانواده هم که تصویب نشده و.........
چرا مادر یا مادر بزرگ طرف پسرانشونو می گیرن؟ مگه اونا زن نیستن. پس چرا با عروس اولشون همذات پنداری نمی کنن. خواهر شوهر هم که اصلاً حرفشو نزن. حاضره سر سشوهرشو ببره اگه این کار رو بکنه اما خان داداش جای خودشو داره (یه لحظه به نظرم رسید فیلم پارسی زیاد می بینم، جون خودم "سوته دلان" رو فقط دیدم)
خوده زن دوم چطور؟ چرا راضی به ازدواج می شه؟ تو حیطه فرهنگ چی بگیم؟ تو حیطه زیست شناسی چی بگیم؟ تو حیطه اقتصاد.......

خیلی از ازدواجهای دوم محکوم به شکست می شن. اما چه نوع شکستی؟ زندگی بهم می خوره. زن اول می فهمه و با بچه ها روزگار آقا رو سیاه می کنن و بلاخره طلاق زن دوم واجب می شه. یه مهریه تپل که از اول باسه روز مبادا آماده شده بود حلال مشکلاته. حالا دختر نه باکره است که مشکل اذن پدر رو داشته باشه. (از مشکلات دیگه نمی گم چون اعتقادی بهش ندارم، ارتباط آزاد از دید من عیبی نداره ولی خب خانم ها به شنیدن این حرفها از دهن آقایون زیاد شنیدن و آقایون مخالفت خانم ها رو با این مطلب بیشتر) تازه کلی پول هم داره که معمولاً اولین خرید یه 206 آلبالویه (با عرض پوزش از تمام کسانی که مدل و رنگ ماشین مشابه دارن) :e405:

ریشه این اتفاقات در کجاست. یک جایی (همه جا) در وجود ما ژن هایی وجود داره که بیشتر از اونچه فکر کنیم در زندگی ما نقش دارن. مادربزرگ فکر می کنه که خداوند این حق رو به پسرش داده در حالی که نمی دونه خدای اون ژن خودخواه اجدادش بودن و نه خدای نادیدنی. (روح و هوش و حس برتر هم نداریم، لطفاً سوال نفرماید)
دختری که تن به ازدواج دوم می دهه در حالی که به برابری زن و مرد اعتقاد داره ، برنده شدن در رقابت اقتصادی رو می پذیره. در حالی که از عرف کمک می گیره تا قبح کارش رو کمرنگ کنه.
خبر نداشتم زن داره، خیلی آقا بود، هق هق هق ، دستمال دارین آقای قاضی، من از این مرد شکایت دارم. قاضی: شما واقعاً خبرنداشتین.... خب فکر کردم می خواد زن اولش رو طلاق بده. من حقمو می خوام. من حقمو می خوام. من حقمو می خوام. من...من....من....من.... 21




----
[aname=paa6d1]1[/aname]. [anchor=rpaa6d1]^[/anchor] Joftidan || جفتیدن: جفت کردن; جفت شدن to copule
[aname=pae62c]2[/aname]. [anchor=rpae62c]^[/anchor] zâd+âvardan::Zâdâvardan || زاداوردن: بچه دار شدن; زادمان آوردن to bear offspring
[aname=pa5251]3[/aname]. [anchor=rpa5251]^[/anchor] tav+and+i::Tavandi || توندی: پتنسیال داشتن ⚕Heydari, Ϣiki-En potentiality
[aname=pad15e]4[/aname]. [anchor=rpad15e]^[/anchor] tav+and::Tavand || توند: پتنسیال ⚕Heydari potential
[aname=paad80]5[/aname]. [anchor=rpaad80]^[/anchor] andar+kardan::Andarkardan || اندرکردن: تعامل داشتن/کردن Ϣiki-En to interact
[aname=pa6740]6[/aname]. [anchor=rpa6740]^[/anchor] negar+e::Negare || نگره: فرضیه Ϣiki-En theory

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: