Russell نوشته: چرا نقض میکند دیگر.عمل قتلی صورت نگرفته،اگر صرفا مرجع عمل باشد باید طرف را بجرم آسیب به خانه طرف محاکمه کنند نه قتلی که وجود خارجی ندارد.
در در جه بدنی قتل (درجه یک و درجه دو و...) از عوامل تعیین کننده آگاهی متهم به عواقب عمل است و جرم طرف میتواند از قتل عمد به قتل غیر عمد تغییر کند و همچنین مجازات او فرق زیادی کند.این عمد بودن یا نبودن خودش یک عمل نیست بلکه همان وضعیت ذهنی طرف است.البته این با جرم کردن یا نکوهش اندیشه متفاوت است.اندیشه را من هم موافقم که بسیار احمقانه است که برایش جرم گذاشت همان پلیس فکر میشود.
البته آگاهی هم نقش مهمی داره درسته.
حالا مسئله اینه که اینکه فرقه بین قصد کشتن کسی رو داشته باشیم تا اینکه اقدام به کشتنش کرده باشیم(ولی ناموفق)
یعنی هیچ وقت نمیشه گفت چون تو قصد کاری رو داشتی مجرم هستی بلکه اینکه اون شخص نیت و قصد خودش رو تبدیل به عمل کرده باعث این میشه که جرم تلقی بشه.
یعنی یک مسئله رسیدن به هدف هست و مسئله دیگه اقدام به نقشه ای که داشته.
یعنی در بررسی این مسئله یا شخص موفق به کشتن میشه یا نمیشه(که درجه جرم رو تغییر میده) یا اینکه شخص فقط انگیزه رو داره ولی دست به قتل نمیزنه(چه موفق چه ناموفق)
بنابراین تا موقعی که در فکر شخص هست هنوز تبدیل به چیزی نشده تا بشه بررسیش کرد.
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-