دفترچه
گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - نسخه قابل چاپ

+- دفترچه (https://daftarche.com)
+-- انجمن: تالارهای ویژه (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87)
+--- انجمن: سیاست و اقتصاد (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF)
+--- موضوع: گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم (/%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D9%86-%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D8%B3%D9%88%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85)



گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - sonixax - 11-05-2013

مزدك بامداد نوشته: بیجاست، اینجا هم اگاهی[1] تان اندک است، من از دوستان پژوهیدم و گفتند که دیوان کار AG
پول ماهانه ی کسی را که سرکار نرفته یا کار پیدا نکرده را نمیبرد بساکه درسدی از ان برای
گوشمالی میکاهد. که گویا نزدیک ١۰% است. از این گذشته، زنهار[2] و آرامش در همبود[3]، به وارون
گفته ی شما، با برآورده[4] شدن نیاز های پایه ای مردم و از همین پول بیکاری و ... بدست میاید
و برای همین هم آمار بزه[5] در آلمان بسیار پایین هست.

خوب مزک گرامی دوستانتان اشتباه به عرضتان رسانده اند !
آن 10% مال زمانیست که AG از شما دعوت میکند تا در باره وضعیت کاری شما با شما صحبت کند . اگر بدون دلیل موجه به آن جلسه نروید 10% از حقوقتان را برای گوشمالی کم میکنند .
اگر به جلسه بروید در آنجا مامور AG به شما فرصت میدهد که طی زمانی مشخص کار پیدا کنید ! اگر پیدا نکردید دو راه دارید :

1 - یا از 10 کارفرما نامه رسمی میگیرید که حاضر به استخدام شما نشده اند . (که 99% کارفرماها این نامه را نمیدهند به خاطر مشکلاتی که براشون بوجود میاد)
2 - یا طبق قراردادی که با شما بستند و شما رو در اون جلسه مجبور به امضا کردند میفرستند سر کار ساعتی 1 یورو (بیگاری) .

البته در همان جلسه در صورتی که موافقت شود میتوانید درخواست Ausbildung یا کلاس زبان برای سطوح بالاتر (در صورتی که خارجی باشید) بدهید . در صورتی که شرایط بالا وجود نداشته باشد یا به دلیل بیماری خاص یا شرایط جسمانی خاص توانایی کارکردن نداشته باشید (به طور مثال Behindert های بیش از 50%) AG بیکاری شما را به رسمیت نمیشناسد و به کل حقوقتان قطع میشود .

همچنین ما به شما نشان دادیم که در کشوری مثل کره جنوبی که نه تنها سوسیالیستی بلکه کمونیستی هم هست خبری از امنیت نیست . در همین آلمان هم با زیاد شدن جمعیت مهاجرین میزان جرم و جنایت زیاد تر میشود و ما میبینیم که ارتکاب به جرایمِ سنگین مانند گروگان گیری ، تجاوز ، قتل و ... بیشتر در بین جامعه مهاجرین است تا خود آلمانیها و اروپاییها . پس مساله اصلی فرهنگ است نه وضعیت مالی . بهبود شرایط مالی تنها در جرایم خُرد مانند دزدی و کلاه برداری و ... تاثیر گذار است.


مزدك بامداد نوشته: لغزش دیگرتان این است که هزینه ای کناری اجاره ( Nebenkosten) چیزی جدای[6]
پول انرژی و گرما و کهرباست ( Warm) و پاژ[7] انرژی درست مانند بنزین میباشد.
ما هم تنها گفتیم که اجاره، باج[8] ندارد و نه شوفاژ و ...

در اینجا کسی Nettokaltmiete را اجاره خانه حساب نمیکند ! بلکه Warmmiete را اجاره خانه حساب میکنند که سرش مالیات میگیرند . همچنین هزینه برق و آب و فاضلاب و انرژی و شوفاژ (گرما) سوای Warmmiete باید پرداخت شود که 19% هم مالیات دارد ، برای همین اینجا روی هر شوفاژ یک دستگاه کوچک وصل است که میزان استفاده آن دستگاه را مثل کنتور محاسبه میکند و سر سال پولش را از شما میگیرند . این پول ربطی به Nebenkosten ندارد .

[ATTACH=CONFIG]2866[/ATTACH]




مزدك بامداد نوشته: درباره ی هزینه ی دانشگاه هم از ویکیپدیا آوردیم که در کمابیش همه ی استان های آلمان،
دانشگاه دیگر پول نمیگیرد. همان پول وام دانشآموزی (بافوگ) هم که نوشتید، با درسد
بهره ی ناچیز و پس از سالها که دانشجو کار پیدا کرد، پس داده میشود و در جاهایی هم
بخشی از انرا دیگر نیاز نیست پس بدهد.

در مورد هزینه دانشگاه هم من نه از ویکی پدیا که پر است از اشتباه بلکه از سایت خود HAW برای شما آوردم که هزینه اش چه قدر است و در همان فهرست ویکی پدیای شما هامبورگ را بدون هزینه زده بود !
در باقی شهرها هم داستان به همین صورت است .
بافوگ هم به هر حال پول را پس میگیرد مگر شرایطِ خیلی خاص که شامل حال 90% مردم نمیشود . تازه همان بافوگش تا 30 سال بر روی کاغذ و 27 سال به شکل عملیست و اگر سنتان بیشتر از این مقدار باشد شامل حالتان نمیشود . otto benecke stiftung هم همین طور است با این تفاوت که هزینه را از شما پس نمیگیرند ولی به جایش شامل هزینه های دانشگاه نمیشود (فقط شامل هزینه کلاس زبان و گزامت شوله تا ابیتور میشود) و در صورتی که با والدین زندگی کنید هم باز شامل حالتان نمیشود .


مزدك بامداد نوشته: پس میبیند که این سامانه[9] ی سوسیالیستی آلمان، راه را برای دانش آموزی برین[10] و دانشگاهی
برای همه ، چه ندار و چه دارا، بسته هوش و توش[11] آنها باز نهاده و مانند امریکا نیست
که فرزند شما تنها اگر شما پول فراوان داشته باشید، میتواند به دانشگاه برود و گرنه هوش
و توش او کور خواهد شد و باید تاکسی براند[12].

اتفاقن برعکس این سامانه سوسیالیستی آلمان عملن راه را بر روی بسیاری از مردم برای کسب دانش و تحصیل بسته ! از سختگیری در ثبت نام در دانشگاه های با رنکینگ پایین بگیرید تا شرایط عجیب و غریب برای دانشجویان خارجی و مهاجرین و عدم کمکهای مالی در صورتی که سنتان بیشتر از 30 سال باشد و ...
در صورتی که در کشوری مانند انگلیس با اینکه هزینه های تحصیل بالاست ولی به جایش هَر کسی میتواند با داشتن آگاهی خوب و لازم به زبان انگلیسی وارد کالج شود و آماده ورود به برترین دانشگاه های جهان شود .
نه اینکه بگویند اگر میخواهی بروی کالج باید این شرایط را داشته باشی !
اگر مستقیم بخواهی وارد دانشگاه با رشته ی خوب شوی باید ابیتور با نمره خوب داشته باشی ! یا برای رشته های درپیتی فاخ ابی هم کافیست .
یا بیایند و مدارک تحصیلی مهاجرین که در سایر کشورهای اروپایی و آمریکایی مورد قبول است را معادل رئال ابشلوس قرار بدهند و طرف را مجبور کنند ابیتور اینجا را بگیرد و اگر سنش از آنچه بالاتر اعلام کردم رد شد باید برای دانشگاه های سطح پایین اینجا (در مقایسه با دانشگاه های فرانسه و انگلیس و آمریکا و حتا مجارستان) باید خودت هزینه تحصیل خودت را بدهی !!
پس میبینیم که راه کسب دانش بر خلاف گفته شما برای همه باز نیست . در مورد مهاجرین خوش به حال آنهاییست که پیش از 18 سالگی به آلمان مهاجرت کرده اند و در مورد خود آلمانی هم که داستان فرق دارد به کل . شخصن آلمانی چندانی نمیشناسم که آویزون کمکهای دولتی باشد برای تحصیل و بیشترشان هم بعد از ابیتور یک Ausbildung میکنند میروند سر کار . آنهایی که در دانشگاه ها میمانند یا دابل بر میدارند (مانند برادر من) یا میگذارند از آلمان میروند یک جای دیگر درس میخوانند (مانند خود من) .


مزدك بامداد نوشته: از سوی دیگر خستو[13] هستید که آلمان کارشناسان خوبی درست میکند که بر پایه ی سامانه ی
ناجور سرمایه داری، از سوی کشور های پولدار تر مانند آمریکا ربوده میشوند.روشن است
که این یک روند فرومنشانه[SUP][14][/SUP] است، چون آن کارشناس، با هزینه و کار مردم آلمان یا فرانسه یا ایکس
به آن جایگاه رسیده و اکنون بجا اینکه به همان همبود کاریاری[SUP][15][/SUP] برساند و وام خود را پس دهد،
آنرا برای امریکا بکار میگیرد.

ربوده نمیشوند ! بلکه از نظام سوسیالیستی که ماحصل رنج و زحماتشان را به زور میگیرد فراری میشوند .
اگر به راستی این نظام سوسیالیستی آن بهشتی بود که شما ازش سخن میگفتید افراد ازش فراری نمیشدند و همینجا میماندند یا به قول شما آمریکا نمیتوانست آنها را از یک جای بهتر!!! به یک جای بدتر برباید !!!
نتیجه این است که حقیقتن آمریکا جای بهتریست برای یک متخصص درس خوانده تا آلمان چون درآمد بیشتری دارد ، میتواند پس انداز کند ، مالیات کمتری میدهد (بهره کمتری میدهد) و راه پیشرفت برایش باز است .
پس اگر آلمانیها از مهاجرت نیروی متخصصشان به آمریکا نالان هستند نخست باید خود را اصلاح کنند نه اینکه به آمریکا بتوپند که چرا بیشتر پول و حقوق و مزایا میدهی که متخصصین ما از اینجا فراری شوند !
این گیر و ایراد شما کاملن بیجاست و بیشتر شبیه برخورد جمهوری اسلامی با ماهواره است ! به جای اینکه کیفیت و سطح برنامه های خودشان را بالا ببرند که کسی خود به خودی ماهواره نبیند با نیروی ضد شورشی از هلیکوپتر آویزان میشوند که دیشهای مردم را جمع کنند !!!
هر انسان عاقلی به دنبال شرایط بهتر برای زندگیست و وقتی کشوری مانند آلمان که سوسیالیسمش با بهبود قوانین اقتصادی و مالیاتی در تضاد است (مانند جمهوری اسلامی که ایدئولوژیش با بهبود برنامه های تلویزیونیش در تضاد است) خواه نا خواه نمیتواند با روند مهاجرت نیری کار متخصص اش مبارزه کند . این همان اتفاقیست که در آلمان شرقی هم میوفتاد و سیستم کمونیستی به جای اینکه شرایط داخلی را بهبود ببخشید و دیکتاتور مابانه با مردم برخورد نکند و آزادیهای فردی و اقتصادی را تامین کند دیوار کشید و پایش مین گذاشت و هر کسی به دیوار نزدیک میشد را با تیر میزد میکشت !
آلمان فدرال فعلی البته به آن شوری شور نیست و بسیار معتدل تر و ملایم تر است ولی نهایتن همان است و میبینیم که سالانه حدود 80 هزار نیروی متخصص از آلمان مهاجرت میکنند که مقصد بیشترشان آمریکاست ، آمریکای عزیز هم با آغوش باز پذیرای این افراد است .
روند این مهاجرت از آلمان به کشور های بهتر درست شبیه روند مهاجرت از ایران و افغانستان و هندوستان و ... به آلمان است . یعنی افراد در جستجوی شرایط اقتصادی بهتر و آزادی های فردی بیشتر به دنبال مهاجرت به مکانی بهتر با قوانین برتر هستند .


مزدك بامداد نوشته: اینستکه سخن از "متروپول" سرمایه داری و همان جنگل میزنیم
و شما هم که به انجا بروید، تا زمانیکه پول داشته باشید و گذارتان به کوی و برزن[16] بی‌بهرگان
و سیاه پوستان نیفتد و بحران نباشد و ... به گمان خود زندگی خوبی دارید و نه خوشبختی راستین.

در آمریکا اگر شخصی بیکار شود دولت تا 6 ماه بهش کمکهای مالی میکند تا دوباره کار پیدا کند !
کسی هم که نتواند طی شش ماه در بزرگترین اقتصاد دنیا و تشنه ترین بازار کار جهان کار پیدا کند قطعن مشکل از خودش است و همان بهتر که برود زیر پُل بخوابد!
همچنین راه برای تجارت در کشوری مانند آمریکا بسیار هموارتر از کشوری مانند آلمان است چرا که قوانین درست تر و بهتر تدوین شده اند و حکومت با تمام قدرت جلوی شما قد علم نکرده که جلوی پیشرفتتان را بگیرد به عکس در صورتی که استعداد کافی داشته باشید و بتوانید از آن به درستی استفاده کنید کمک حالتان هم هست .
شخصن دوست دارم در یک رستوران گارسونی کنم ولی در کشوری باشم که میدانم موقعیت برای پیشرفت همواره در دسترس است و سختکوشی بلاخره نتیجه خواهد داد ! تا در کشوری باشم که با روزی 14 ساعت کار کردن مثل تراکتور آن همه نه گارسونی بلکه برنامه ریزی کامپیوتر و تولید نرم افزارهای اختصاصی برای مشاغل و سیستم های امنیتی به خاطر مالیتهای سنگین باز هم هشتم گرو نهم باشد و به خاطر اینکه برای دولت یا فلان GmbH کار نمیکنم و selbstständig هستم یک وام زپرتی نتوانم بگیرم !!!

شاید این کشور برای شما بهشت باشد ! ولی برای من و امثال من جهنم است و از آن دیر یا زود خارج میشویم ! فقط امیدواریم که سوسیالیستها و کمونیستها عزیز مثل دوران آلمان شرقی و کره شمالی باز تک تیر انداز نذارند لب مرز که بخواند به زور ماها رو در این جهنم زندانی کنند !!!


گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - Theodor Herzl - 11-06-2013

kourosh_bikhoda نوشته: متوجه شدم الان چیو میگید. فکر نمیکنم این قضیه زیاد ارتباطی به بحث سوسیالیسم و کاپیتالیسم داشته باشه. این یه تصمیم شخصی هست نه حکومتی. فقط کافیه در زیرساخت اقتصاد شرایطش مهیا باشه.
من دیدگاه سنتی‌ سوسیالیستی ندارم که حکومت حتما باید ۱۰۰% سوسیالیستی باشد ، حکومت میتواند آزاد و لیبرال باشد ولی‌ سوسیالیستی نباشد ، فقط دموکراسی‌ کافی‌ است تا co-operative‌ها رشد کنند



kourosh_bikhoda نوشته: در مورد مالیات در اسرائیل میتونید یه مقدار توضیح بدید؟
Taxation in Israel - WiKi


گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - مزدك بامداد - 11-06-2013

sonixax نوشته: خوب مزک گرامی دوستانتان اشتباه به عرضتان رسانده اند !
آن 10% مال زمانیست که AG از شما دعوت میکند تا در باره وضعیت کاری شما با شما صحبت کند . اگر بدون دلیل موجه به آن جلسه نروید 10% از حقوقتان را برای گوشمالی کم میکنند .
اگر به جلسه بروید در آنجا مامور AG به شما فرصت میدهد که طی زمانی مشخص کار پیدا کنید ! اگر پیدا نکردید دو راه دارید :

1 - یا از 10 کارفرما نامه رسمی میگیرید که حاضر به استخدام شما نشده اند . (که 99% کارفرماها این نامه را نمیدهند به خاطر مشکلاتی که براشون بوجود میاد)
2 - یا طبق قراردادی که با شما بستند و شما رو در اون جلسه مجبور به امضا کردند میفرستند سر کار ساعتی 1 یورو (بیگاری) .

البته در همان جلسه در صورتی که موافقت شود میتوانید درخواست Ausbildung یا کلاس زبان برای سطوح بالاتر (در صورتی که خارجی باشید) بدهید . در صورتی که شرایط بالا وجود نداشته باشد یا به دلیل بیماری خاص یا شرایط جسمانی خاص توانایی کارکردن نداشته باشید (به طور مثال Behindert های بیش از 50%) AG بیکاری شما را به رسمیت نمیشناسد و به کل حقوقتان قطع میشود .

همچنین ما به شما نشان دادیم که در کشوری مثل کره جنوبی که نه تنها سوسیالیستی بلکه کمونیستی هم هست خبری از امنیت نیست . در همین آلمان هم با زیاد شدن جمعیت مهاجرین میزان جرم و جنایت زیاد تر میشود و ما میبینیم که ارتکاب به جرایمِ سنگین مانند گروگان گیری ، تجاوز ، قتل و ... بیشتر در بین جامعه مهاجرین است تا خود آلمانیها و اروپاییها . پس مساله اصلی فرهنگ است نه وضعیت مالی . بهبود شرایط مالی تنها در جرایم خُرد مانند دزدی و کلاه برداری و ... تاثیر گذار است.




در اینجا کسی Nettokaltmiete را اجاره خانه حساب نمیکند ! بلکه Warmmiete را اجاره خانه حساب میکنند که سرش مالیات میگیرند . همچنین هزینه برق و آب و فاضلاب و انرژی و شوفاژ (گرما) سوای Warmmiete باید پرداخت شود که 19% هم مالیات دارد ، برای همین اینجا روی هر شوفاژ یک دستگاه کوچک وصل است که میزان استفاده آن دستگاه را مثل کنتور محاسبه میکند و سر سال پولش را از شما میگیرند . این پول ربطی به Nebenkosten ندارد .

[ATTACH=CONFIG]2866[/ATTACH]






در مورد هزینه دانشگاه هم من نه از ویکی پدیا که پر است از اشتباه بلکه از سایت خود HAW برای شما آوردم که هزینه اش چه قدر است و در همان فهرست ویکی پدیای شما هامبورگ را بدون هزینه زده بود !
در باقی شهرها هم داستان به همین صورت است .
بافوگ هم به هر حال پول را پس میگیرد مگر شرایطِ خیلی خاص که شامل حال 90% مردم نمیشود . تازه همان بافوگش تا 30 سال بر روی کاغذ و 27 سال به شکل عملیست و اگر سنتان بیشتر از این مقدار باشد شامل حالتان نمیشود . otto benecke stiftung هم همین طور است با این تفاوت که هزینه را از شما پس نمیگیرند ولی به جایش شامل هزینه های دانشگاه نمیشود (فقط شامل هزینه کلاس زبان و گزامت شوله تا ابیتور میشود) و در صورتی که با والدین زندگی کنید هم باز شامل حالتان نمیشود .




اتفاقن برعکس این سامانه سوسیالیستی آلمان عملن راه را بر روی بسیاری از مردم برای کسب دانش و تحصیل بسته ! از سختگیری در ثبت نام در دانشگاه های با رنکینگ پایین بگیرید تا شرایط عجیب و غریب برای دانشجویان خارجی و مهاجرین و عدم کمکهای مالی در صورتی که سنتان بیشتر از 30 سال باشد و ...
در صورتی که در کشوری مانند انگلیس با اینکه هزینه های تحصیل بالاست ولی به جایش هَر کسی میتواند با داشتن آگاهی خوب و لازم به زبان انگلیسی وارد کالج شود و آماده ورود به برترین دانشگاه های جهان شود .
نه اینکه بگویند اگر میخواهی بروی کالج باید این شرایط را داشته باشی !
اگر مستقیم بخواهی وارد دانشگاه با رشته ی خوب شوی باید ابیتور با نمره خوب داشته باشی ! یا برای رشته های درپیتی فاخ ابی هم کافیست .
یا بیایند و مدارک تحصیلی مهاجرین که در سایر کشورهای اروپایی و آمریکایی مورد قبول است را معادل رئال ابشلوس قرار بدهند و طرف را مجبور کنند ابیتور اینجا را بگیرد و اگر سنش از آنچه بالاتر اعلام کردم رد شد باید برای دانشگاه های سطح پایین اینجا (در مقایسه با دانشگاه های فرانسه و انگلیس و آمریکا و حتا مجارستان) باید خودت هزینه تحصیل خودت را بدهی !!
پس میبینیم که راه کسب دانش بر خلاف گفته شما برای همه باز نیست . در مورد مهاجرین خوش به حال آنهاییست که پیش از 18 سالگی به آلمان مهاجرت کرده اند و در مورد خود آلمانی هم که داستان فرق دارد به کل . شخصن آلمانی چندانی نمیشناسم که آویزون کمکهای دولتی باشد برای تحصیل و بیشترشان هم بعد از ابیتور یک Ausbildung میکنند میروند سر کار . آنهایی که در دانشگاه ها میمانند یا دابل بر میدارند (مانند برادر من) یا میگذارند از آلمان میروند یک جای دیگر درس میخوانند (مانند خود من) .




ربوده نمیشوند ! بلکه از نظام سوسیالیستی که ماحصل رنج و زحماتشان را به زور میگیرد فراری میشوند .
اگر به راستی این نظام سوسیالیستی آن بهشتی بود که شما ازش سخن میگفتید افراد ازش فراری نمیشدند و همینجا میماندند یا به قول شما آمریکا نمیتوانست آنها را از یک جای بهتر!!! به یک جای بدتر برباید !!!
نتیجه این است که حقیقتن آمریکا جای بهتریست برای یک متخصص درس خوانده تا آلمان چون درآمد بیشتری دارد ، میتواند پس انداز کند ، مالیات کمتری میدهد (بهره کمتری میدهد) و راه پیشرفت برایش باز است .
پس اگر آلمانیها از مهاجرت نیروی متخصصشان به آمریکا نالان هستند نخست باید خود را اصلاح کنند نه اینکه به آمریکا بتوپند که چرا بیشتر پول و حقوق و مزایا میدهی که متخصصین ما از اینجا فراری شوند !
این گیر و ایراد شما کاملن بیجاست و بیشتر شبیه برخورد جمهوری اسلامی با ماهواره است ! به جای اینکه کیفیت و سطح برنامه های خودشان را بالا ببرند که کسی خود به خودی ماهواره نبیند با نیروی ضد شورشی از هلیکوپتر آویزان میشوند که دیشهای مردم را جمع کنند !!!
هر انسان عاقلی به دنبال شرایط بهتر برای زندگیست و وقتی کشوری مانند آلمان که سوسیالیسمش با بهبود قوانین اقتصادی و مالیاتی در تضاد است (مانند جمهوری اسلامی که ایدئولوژیش با بهبود برنامه های تلویزیونیش در تضاد است) خواه نا خواه نمیتواند با روند مهاجرت نیری کار متخصص اش مبارزه کند . این همان اتفاقیست که در آلمان شرقی هم میوفتاد و سیستم کمونیستی به جای اینکه شرایط داخلی را بهبود ببخشید و دیکتاتور مابانه با مردم برخورد نکند و آزادیهای فردی و اقتصادی را تامین کند دیوار کشید و پایش مین گذاشت و هر کسی به دیوار نزدیک میشد را با تیر میزد میکشت !
آلمان فدرال فعلی البته به آن شوری شور نیست و بسیار معتدل تر و ملایم تر است ولی نهایتن همان است و میبینیم که سالانه حدود 80 هزار نیروی متخصص از آلمان مهاجرت میکنند که مقصد بیشترشان آمریکاست ، آمریکای عزیز هم با آغوش باز پذیرای این افراد است .
روند این مهاجرت از آلمان به کشور های بهتر درست شبیه روند مهاجرت از ایران و افغانستان و هندوستان و ... به آلمان است . یعنی افراد در جستجوی شرایط اقتصادی بهتر و آزادی های فردی بیشتر به دنبال مهاجرت به مکانی بهتر با قوانین برتر هستند .




در آمریکا اگر شخصی بیکار شود دولت تا 6 ماه بهش کمکهای مالی میکند تا دوباره کار پیدا کند !
کسی هم که نتواند طی شش ماه در بزرگترین اقتصاد دنیا و تشنه ترین بازار کار جهان کار پیدا کند قطعن مشکل از خودش است و همان بهتر که برود زیر پُل بخوابد!
همچنین راه برای تجارت در کشوری مانند آمریکا بسیار هموارتر از کشوری مانند آلمان است چرا که قوانین درست تر و بهتر تدوین شده اند و حکومت با تمام قدرت جلوی شما قد علم نکرده که جلوی پیشرفتتان را بگیرد به عکس در صورتی که استعداد کافی داشته باشید و بتوانید از آن به درستی استفاده کنید کمک حالتان هم هست .
شخصن دوست دارم در یک رستوران گارسونی کنم ولی در کشوری باشم که میدانم موقعیت برای پیشرفت همواره در دسترس است و سختکوشی بلاخره نتیجه خواهد داد ! تا در کشوری باشم که با روزی 14 ساعت کار کردن مثل تراکتور آن همه نه گارسونی بلکه برنامه ریزی کامپیوتر و تولید نرم افزارهای اختصاصی برای مشاغل و سیستم های امنیتی به خاطر مالیتهای سنگین باز هم هشتم گرو نهم باشد و به خاطر اینکه برای دولت یا فلان GmbH کار نمیکنم و selbstständig هستم یک وام زپرتی نتوانم بگیرم !!!

شاید این کشور برای شما بهشت باشد ! ولی برای من و امثال من جهنم است و از آن دیر یا زود خارج میشویم ! فقط امیدواریم که سوسیالیستها و کمونیستها عزیز مثل دوران آلمان شرقی و کره شمالی باز تک تیر انداز نذارند لب مرز که بخواند به زور ماها رو در این جهنم زندانی کنند !!!
اینها که گفتید یا نادرست و یا در راستای همان سخنی هست که من گفته بودم:
-----------------------------------------------------
نخست اینکه پس به وارون گفته ی شما، ماهانه ی کسی که سرکار نرفته یا نمیتواند برود، از
میان نمیرود و گاهی برای گوشمالی (در راستای همان جلوگیری از تنبل پروری) ١۰% از ماهانه
شان برای یک زمان ویژه کاسته میشود. آن کار یک یورویی هم که فرمودید، با پژوهشی که نمودم،
فزون بر ماهانه ای است که میگیرید. برای نمونه اگر ماهانه ۴۰۰ یورو پول (جز اجاره خانه و ..) میگیرید
برای هرروز کار هم اگر هشت تسو باشد، هشت یوروی بیشتر میگیرید. پس اگر در ماه بیست روز هشت
تسو کار کنید، ماهانه تان از ۴۰۰ یورو، به ۵۶۰ یورو میرسد و بیکار هم نمانده اید. پس اینهم بد نیست.
همچنان که خودتان هم خستو شدید ، بزه کاری میان کوچگران بیشتر است چون همان فرهنگ و منداوری
کشور خودشان را به همراه میا ورند و در پی ان هستند که چگونه با کمترین کار و آموزش، به بیشترین
پول و بنز و دوست دختر و .. برسند.
------------------------------------------------
کره ی جنوبی هم کمونیستی نیست و کره ی شمالی هست و در کره ی شمالی هم فشار های امپریالیستی و
جنگ های کشتارگر آمریکاییها و کره ای ها( که هتّا ژنرال مک‌آرتور به پرزیدنت آمریکا پیشنهاد کرد که
به کره بمب اتم بزنند) ، دچار نداری و کژی ها شده است ولی باز از انجا که همه جا پلیس و ارتش باشنده
است، زینهار بالایی در آن کشور فرمانرواست. ( از هر بیست تن، یک تن در ان کسور در ارتش است،
چرا که تاخت و تاز ژاپن و سپس تاخت و تاز آمریکا و یارانش، آنها را بسوی ارتشتاری فراینده و بدگمانی
و گسارش مرزافزونی از درآمد ها برای پدافند و ارتش کشانده است. با اینهمه فشار و فرونبد های هم باز
سر در برابر امپریالیسم خم نمیکند. پس باید به آنها آفرین گفت که با نداری میسازند ولی کشورشان را نمیفروشند.
----------------------
پس دیدید که همخنان که گفتیم، Nebenkosten همان شوفاژ و هزینه ی گرما و الکتریسیته نمی باشد و
مانند اجاره، پاژ ندارد. شوفاژ و کهربا، درست مانند نفت و بنزین، باژ دارد و این پیوندی به اجاره خانه ندارد.
درباره ی دانشگاه ها هم سرانجام خستو شدید که در بیشتر استان ها ( چون قانون های آنها در باره ی اموزش
و پروش ، استانی است و نه سراسری= فدرال) رایگان است! اینکه تا ٢۷ سالگی و یاسی سالگی .. پیوندی به
رایگان بودن یا نبودن ندارد و برای این است که دانشجو تنبلی نکند و بجای آموختن، دنبال سرگرمی نرود!
از سوی دیگر هم روشن است که همه نمیتوانند بروند پزشکی بخوانند و در سوسیالیسم هم همین است و تنها
آنهایی که هوش و نمره های بالا دارند، میتوانند بروند دانشگاه پزشکی. که انیهم انگیزه ی روشنی دارد و ان
ایکه هزینه ای که دولت و استان برا دانشگاه میدهد به هرز نرود و یارو پس از سه سال کنگر خوردن، نیاید بگوید
که این رشته را نمیکشد و یا هی رفوزه شده و از دانشگاه بیرون انداخته شود. پس اینجا هم کار خوبی میکنند.
------------------------
چرا ربوده میشوند. ربودن که تنها به زور فیزیکی نیست، با زور روانی هم هست. شما میتوانید موش را یا
گربه بگیرید یا با نهادن پنیر در تله. اینگونه، امریکا و کشور های متروپول سرمایه داری، از کشور های
ندار تر دیگر سرمایه داری هم نیروی های کار برجسته شان را میدزدند و میبینیم که سرمایه دار ها به همدیگر
هم آمرزشی روا نمیدارند و مانند گرگ همدیگر را هم میدرند. هومن های این کشورها هم جوری بار میایند که تنها
به سود کوتاه زمان خودشان میاندیشند و نمیگویند که اکنون که برای نمونه ، کشور آلمان مرا پرورده، بگذار به
آلمان و همین مردم که وامدار آنها هستیم یاری برسانم. میگوید " به تخمم" که مردم من بی کارشناس بمانند،
من میروم جایی که بوی کبابش بیشتر است! پس میبینیم که در سرمایه داری هیچگونه رفتار فرامنشانه (اخلاقی)
هم یافت نمیشود و خیانت به دستی که تو را پرورده، در دستور روز است.
در آمریکا هم به وارون گفته ی شما، همواره درسدی بیکاری هست. باید دستیافت و جای کار باشد که کسی
برود آنرا پیدا کند. اینگونه نیست که شما بفرمایید که همواره کار هست ولی یارو زرنگ نیست که برود پیدا
کند! یکی از خویشکاری های دولت برای همین باید کارآفرینی باشد و اینرا بدست گروهی دزد و گرگ سرمایه دار
نسپارد. چرا که انها همواره میخواهند گروهی بیکار باشند که کارگران نتوانند مزد بیشتری درخواست نمایند!
در کشور امریکا هم در سالهای پس از جنگ، میشد که از گارسونی به میلیونری رسید، آنهم نه همه ی گارسونها!
ولی اکنون دیگر بازارآنجا هم سیراب شده و شما به سختی میتوانید از پس کمپانی های غول آسا که همه کمپانی
های کوچک دیگر را دست نشانده ی خود کرده اند برآیید. شاید پیتزا فروشی تان بگیرد ولی یادتان نرود باج
مافیا را هم بدهید !
[ATTACH=CONFIG]2869[/ATTACH]


آمار بیکاری در آمریکا در ٢۰١۳. میانگین آنهم ۸ درسد است و در استان های پیشرفته ترساختاوری هم
بیشتر است ، برای نمونه کالیفرنیا دیگر جایی برای شما ندارد ولی تکزاس هنوز نیاز به گاوچران دارد!!
-------------------------------------
ایدون (فعلا ً) آلمان این کوچ و خونریزی را برمیتابد چون از کشور های ندار تر همین خون تازه به سوی آلمان روان
است ولی اگر روزی برسد که این خورنریزی افزایش بیابد، این کشور هم ناچار خواهد شد برای جلوگیری از مرگ
و نابودی خود، مرزهای کوچ را ببندد، چرا که این سرتشت سرمایه داری است که برود از دسترنج و کار و
کارشناسان دیگران بدزدد و هر ملتی هم سزامندی پدافند از هستی خود را با همه ی ابزار های شاینده، دارد.


پارسیگر


گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - Reactor - 11-06-2013

مزدك بامداد نوشته: در کره ی شمالی هم فشار های امپریالیستی و
جنگ های کشتارگر آمریکاییها و کره ای ها( که هتّا ژنرال مک‌آرتور به پرزیدنت آمریکا پیشنهاد[7] کرد که
به کره بمب اتم بزنند) ، دچار نداری و کژی ها شده است ولی باز از انجا که همه جا پلیس و ارتش باشنده[8]
است، زینهار[9] بالایی در آن کشور فرمانرواست. ( از هر بیست تن، یک تن در ان کسور در ارتش است،
چرا که تاخت و تاز ژاپن و سپس تاخت و تاز آمریکا و یارانش، آنها را بسوی ارتشتاری[10] فراینده و بدگمانی
و گسارش[11] مرزافزونی از درآمد ها برای پدافند[12] و ارتش کشانده است.

خوب تمام این ها "توجیه کردن" معنی میشود.

اگر من و هر کس دیگر و مخصوصا شما در پاکستان و در خانواده ای بنیادگرا به دنیا می آمدیم هم امروزه تروریست و انتحاری میشدیم.
در مورد شما که مطمئنم.

با این توجیه, اعمال تمام دیکتاتورها و قاتلان و متجاوزان و انگل ها و به گند کشیدگان دنیا توجیه میشود.

ایران از کره ی شمالی بیشتر قدمت داشته است و در نتیجه بیشتر دشمن داشته و تاریخ پر فراز و نشیب بیشتری هم داشته.

چه در زمان شاه و شاهان قبل از آن و چه در زمان ج.ا, بدلیل وجود دشمن های زیاد, بر قدرتمندی نظامی ایران تاکید زیادی میشد.

حتی از مهمترین توجیه کسانی که موافق دسترسی ایران به سلاح هسته ای هستند هم وجود دشمن ها و درگیری های زیاد ایران هست.

اما این ها رژه رفتن بر روی احساسات مردم است و دلیل نمیشود که با هسته ای کردن ایران, اینجا را کره س شمالی دومی کنیم و خودمان را به خاک سیاه بنشانیم.

وضعیت حال حاضر کره ی شمالی هم مسببش خود کره شمالی و مردم کره شمالی و بعد هم عبدالقدیرخان و چین هستند.
این آمریکای بدبخت که خودش را سپوخت تا گور کمونیسم را بِکَنَد و این خاک برسر ها فکر کردند کمونیسم چه جواهری هست که آمریکا باهاش اینقدر دشمن هست و زرتی کمونیست شدند. آمریکا دیگر باید چکار میکرد؟

آمریکای بدبخت هم شده گوشت قربانی که سر عروسی و عزا هرجایی که بطلبد شماها سرش رو میبرید.


مزدك بامداد نوشته: با اینهمه فشار و فرونبد های هم باز
سر در برابر امپریالیسم خم نمیکند. پس باید به آنها آفرین گفت که با نداری میسازند ولی کشورشان را نمیفروشند.

سفسطه پُشت سفسطه کم بود... وقاحت را هم در بحث خورده اید و یک آب هم روش.

اگر کرسی شعر گویی جایزه ی اُسکار داشت من قطعا آنرا دو دستی به شما تقدیم میکردم!


گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - مزدك بامداد - 11-06-2013

Reactor نوشته: خوب تمام این ها "توجیه کردن" معنی میشود.

اگر من و هر کس دیگر و مخصوصا شما در پاکستان و در خانواده ای بنیادگرا به دنیا می آمدیم هم امروزه تروریست و انتحاری میشدیم.
در مورد شما که مطمئنم.

با این توجیه, اعمال تمام دیکتاتورها و قاتلان و متجاوزان و انگل ها و به گند کشیدگان دنیا توجیه میشود.

ایران از کره ی شمالی بیشتر قدمت داشته است و در نتیجه بیشتر دشمن داشته و تاریخ پر فراز و نشیب بیشتری هم داشته.

چه در زمان شاه و شاهان قبل از آن و چه در زمان ج.ا, بدلیل وجود دشمن های زیاد, بر قدرتمندی نظامی ایران تاکید زیادی میشد.

حتی از مهمترین توجیه کسانی که موافق دسترسی ایران به سلاح هسته ای هستند هم وجود دشمن ها و درگیری های زیاد ایران هست.

اما این ها رژه رفتن بر روی احساسات مردم است و دلیل نمیشود که با هسته ای کردن ایران, اینجا را کره س شمالی دومی کنیم و خودمان را به خاک سیاه بنشانیم.

وضعیت حال حاضر کره ی شمالی هم مسببش خود کره شمالی و مردم کره شمالی و بعد هم عبدالقدیرخان و چین هستند.
این آمریکای بدبخت که خودش را سپوخت تا گور کمونیسم را بِکَنَد و این خاک برسر ها فکر کردند کمونیسم چه جواهری هست که آمریکا باهاش اینقدر دشمن هست و زرتی کمونیست شدند. آمریکا دیگر باید چکار میکرد؟

آمریکای بدبخت هم شده گوشت قربانی که سر عروسی و عزا هرجایی که بطلبد شماها سرش رو میبرید.




سفسطه پُشت سفسطه کم بود... وقاحت را هم در بحث خورده اید و یک آب هم روش.

اگر کرسی شعر گویی جایزه ی اُسکار داشت من قطعا آنرا دو دستی به شما تقدیم میکردم!
بیجاست، "توجیه" میتواند درست انجام بشود یا یا نادرست.
ما هم عذر موجه داریم و هم عذر ناموجه. پس توجیه به
خودی خود کار نادرستی نیست و بسته به درستی فرنود میباشد.
ولی در زبان پارسی این واژه همواره بار نایی و نادرست دارد.
برای نمونه کشتن بد است ولی اگر کسی را برای پدافند از
خود کشته باشید، این کار " موجه" است. پس اگر من نشان
بدهم که کسی را براستی برای پدافند از خود کشته ام، این
کار خود را به درستی "توجیه" کرده ام. ولی اگر بگویم که
او کشتم چون به من چپ نگاه میکرد، آنگاه توجیه نادرست
کرده ام. در باره ی کره شمالی هم ما از تاریخ گواه آوردیم
که پی در پی، نخست ژاپن به آنجا تاخت، سپس آمریکا
به آنجا تاخت و سپس زیر فروبند ها (تحریم) رفت. شما هم
اگر یک بچه را که تازه به جهان پای نهاده، پی در پی کتک
بزنید و سپس دست و پایش را ببندید، روانی و بدگمان میشود.
دولت جوان کره هم همین بدبختی را سرش اوردند. ژاپنی ها
چند سال اینها را میکشتند و به زنانشان تجاوز گروهی میکردند
و سپس برای سربازانشان میفرستادند. آمریکا هم که کمابیش
همه ی کره را گرفت و اگر گروه های داوخواه چینی به یاری
کره ای ها نمی آمدند، همه ی چپ هارا کشتار گروهی کرده
و کره را ازآن خود و چپاول خود نموده بودند. شما هم بد
نیست بروید تاریخ بخوانید و ببینید که آمریکا چه غلطی در
ویتنام میکرد و برای چه در سرنوشت درونمرزی یک کشور
انگشت فرو مینمود؟ در کوبا و نیکاراگوئه و گرنادا و شیلی
و .. چه غلطی میکرد؟
پس آراستن سپاه در برابر این ژاندام
قلچماق جهانی یک کار پذیرفته ( مبقول ) و دادپذیر (موجه) است!
ولی آراستن سپاه و روی اوردن به ارتشتاری برای سرکوب مردم
و نگه داشتن جیب ها پرپول مفت خوران سرمایه دار، دادناپذیر
( نا موجه) است، همان کاری اکه امریکا یا جمهوری اسلامی
انجام میدهند.
پس میبینید که نمیتوان کارهای هرگونه انگل و دزدان و دیکتاتوران
را به هرگونه ، پذیرفته دانست .

نقل قول:آمریکای بدبخت
E412
E41f
نقل قول:اگر کرسی شعر گویی جایزه ی اُسکار داشت من قطعا آنرا دو دستی به شما تقدیم میکردم

از سخن هرکس پیداست که چه در مغزداشته و چه ترازی از دانش و فرهنگ داراست.



پارسیگر


گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - sonixax - 11-06-2013

مزدك بامداد نوشته: نخست اینکه پس به وارون گفته ی شما، ماهانه ی کسی که سرکار نرفته یا نمیتواند برود، از
میان نمیرود و گاهی برای گوشمالی (در راستای همان جلوگیری از تنبل پروری) ١۰% از ماهانه
شان برای یک زمان ویژه کاسته میشود. آن کار یک یورویی هم که فرمودید، با پژوهشی که نمودم،
فزون بر ماهانه ای است که میگیرید. برای نمونه اگر ماهانه ۴۰۰ یورو پول (جز اجاره خانه و ..) میگیرید
برای هرروز کار هم اگر هشت[1] تسو[2] باشد، هشت یوروی بیشتر میگیرید. پس اگر در ماه بیست روز هشت
تسو کار کنید، ماهانه تان از ۴۰۰ یورو، به ۵۶۰ یورو میرسد و بیکار هم نمانده اید. پس اینهم بد نیست.
همچنان که خودتان هم خستو[3] شدید ، بزه[4] کاری میان کوچگران[5] بیشتر است چون همان فرهنگ و منداوری
کشور خودشان را به همراه میا ورند[6] و در پی ان هستند که چگونه با کمترین کار و آموزش، به بیشترین
پول و بنز و دوست دختر و .. برسند.

شما دراید سخن من را تحریف میکنید !
من گفتم AG به کسی که بیکاریش را به رسمیت نمیشناسد حقوق نمیدهد .
میزان کار 1 یورویی هم که شخص میکند از پولی که از دولت میگیرد کم میشود ! به طور مثال اگر دولت 600 یورو پول به شخصی بدهد و وی 300 یورو درآمد از جایی دیگر داشته باشد فقط 300 یورو بهش پول تعلق میگیره .
همین مساله در مورد Kindergeld هم هست . یعنی اگر فردی بیکار باشه Kindergeld اش از حقوقش کم میشه ولی اگر شاغل باشد تمام آن مال خودش است .
چیزی که شما در مورد میزان حقوق ماهیانه نوشته اید درست نیست چرا که AG مابه تفاوتش را از حقوقتان کم میکند . و نهایتن شما همان مقدار پولی را خواهید داشت که قبلن داشته اید نه بیشتر .
آن میزان 10% هم همان طور که گفتم تنها در صورتیست که بدون دلیل موجه به سر جلسه نروید ! اگر هم بروید که آنجا مجبورتان میکنند که زیر قراردادی که شرایطش را بالاتر گفتم را امضا کنید .
حالا نظام تن پروریش چگونه است ؟
تا دلتان بخواهد راه هست برای موجه جلوه دادن این بیکاری . به طور مثال کافیست که پزشک یک نامه بدهد و وضعیت Behinderti شما را تائید کند به خصوص در رابطه با بیماریهای غیر فیزیکی مانند اعصاب .
یا همان طور که گفتم افراد خود را سیاه سفید ملد میکنند و قرارداد کار Aushilfe یک ساله میبندند با حقوق 200 یورو . این طوری دیگه AG نمیتونه ازشون درخواست کار کردن بکنه و تفاوت حقوق رو از دولت میگیرند + 200 یورو سفید باقی را هم یا میروند سر کار سیاه یا اصلن نمیروند . اینطوری میشه که ما میبینیم شمار Pener ها در آلمان روز به روز در حال افزایش هستش .
در مورد بنز و ... هم شما یک مقداری گویا داستان را خوب متوجه نشده اید ! اینجا کشوریست که بنز را میشد با هزار یورو خرید ! آنهایی که ماشین مدل بالا سوار میشوند یا سر آن ماشین کذایی به صد تا بانک بدهکار هستند و دارند قسط میدهند یا مثل خَر کار میکنند و بنز مدل بالا سوار شدن شامل حال اکثر مردم نمیشود . برای همین بازار ماشینهای ژاپنی ، دست دو ، فرانسوی و ایتالیایی درآلمان داغ تر از خودروی نو هست و شرکتهای خودروسازی دارند خودشون رو پاره میکنند و با اقساطی مثل ماهی 100 یورو بدون سینز ماشین میفروشند !
برای آگاهی از قیمت خودروهای کار کرده :
mobile.de – Gebrauchtwagen und neue Autos – Deutschlands größter Fahrzeugmarkt.


مزدك بامداد نوشته: کره ی جنوبی هم کمونیستی نیست و کره ی شمالی هست و در کره ی شمالی هم فشار های امپریالیستی و
جنگ های کشتارگر آمریکاییها و کره ای ها( که هتّا ژنرال مک‌آرتور به پرزیدنت آمریکا پیشنهاد[7] کرد که
به کره بمب اتم بزنند) ، دچار نداری و کژی ها شده است ولی باز از انجا که همه جا پلیس و ارتش باشنده[8]
است، زینهار[9] بالایی در آن کشور فرمانرواست. ( از هر بیست تن، یک تن در ان کسور در ارتش است،
چرا که تاخت و تاز ژاپن و سپس تاخت و تاز آمریکا و یارانش، آنها را بسوی ارتشتاری[10] فراینده و بدگمانی
و گسارش[11] مرزافزونی از درآمد ها برای پدافند[12] و ارتش کشانده است. با اینهمه فشار و فرونبد های هم باز
سر در برابر امپریالیسم خم نمیکند. پس باید به آنها آفرین گفت که با نداری میسازند ولی کشورشان را نمیفروشند.

دیکتاتوری و گندی که در کره شمالی در جریان است کوچکترین ربطی به دنیای سرمایه داری ندارد ! سرمایه دارها جناب ایل را مجبور نمیکنند که هر کسی که مخالفش بود را بکشد !!!!
شما بروید به کره شمالی ها آفرین بگویید ! خواستید همانجا هم زندگی کنید و بهشت کمونیستی را از نزدیک تجربه کنید . ما همین دنیای سرمایه داری را که همه ی مردمان کمونیست در آرزوی یک روز زدگی کردن درش هستند رو میچسبیم ول نمیکنیم .


مزدك بامداد نوشته: پس دیدید که همخنان که گفتیم، Nebenkosten همان شوفاژ و هزینه ی گرما و الکتریسیته نمی باشد و
مانند اجاره، پاژ[13] ندارد. شوفاژ و کهربا[14]، درست مانند نفت و بنزین، باژ[15] دارد و این پیوندی به اجاره خانه ندارد.
درباره ی دانشگاه ها هم سرانجام خستو شدید که در بیشتر استان ها ( چون قانون های آنها در باره ی اموزش
و پروش ، استانی است و نه سراسری= فدرال) رایگان است! اینکه تا ٢۷ سالگی و یاسی سالگی .. پیوندی به
رایگان بودن یا نبودن ندارد و برای این است که دانشجو تنبلی نکند و بجای آموختن، دنبال سرگرمی نرود!
از سوی دیگر هم روشن است که همه نمیتوانند بروند پزشکی بخوانند و در سوسیالیسم هم همین است و تنها
آنهایی که هوش و نمره های بالا دارند، میتوانند بروند دانشگاه پزشکی. که انیهم انگیزه ی روشنی دارد و ان
ایکه هزینه ای که دولت و استان برا دانشگاه میدهد به هرز نرود و یارو پس از سه سال کنگر خوردن، نیاید بگوید
که این رشته را نمیکشد و یا هی رفوزه شده و از دانشگاه بیرون انداخته شود. پس اینجا هم کار خوبی میکنند.

شما که پیشتر گفته بودید Nebenkosten به خاطر گرماست !!!! و ما به شما نشان دادیم که نه خیر نیست .
در مورد دانشگاه هم به شما نشان دادیم که هر ترم چیزی حدود 300 یورو هزینه دارد و آن جدولی که شما گذاشته بودید اشتباه است ! حالا هی روی اشتباهی که کرده اید پافشاری کنید اشکال ندارد .
آن چیزی که در سوسیالیسم مشخص است این است که کسانی که توانایی پزشکی خواندن دارند به راستی از تحصیل در پزشکی منع میشوند ! به خاطر مسایلی مانند سن ، ظرفیت دانشگاه ، عدم صلاحیت به خاطر اینکه طرف یک روزی یک جایی سابقه کیفری داره و مسایلی از این دست .
پس همانا بهتر که هزینه دانشگاه را شخص خودش از جیب خودش پرداخت کند و نه تنها در برترین داشنگاه های جهان درس بخواند و نه در دانشگاه های با رنک پایین آلمان بلکه به خاطر اینکه خودش دارد هزینه اش را میدهد آن را جدی بگیرد و بکوب بخواند .


مزدك بامداد نوشته: چرا ربوده میشوند. ربودن که تنها به زور فیزیکی نیست، با زور روانی هم هست. شما میتوانید موش را یا
گربه بگیرید یا با نهادن پنیر در تله. اینگونه، امریکا و کشور های متروپول سرمایه داری، از کشور های
ندار تر دیگر سرمایه داری هم نیروی های کار برجسته شان را میدزدند و میبینیم که سرمایه دار ها به همدیگر
هم آمرزشی روا نمیدارند و مانند گرگ همدیگر را هم میدرند. هومن[16] های این کشورها هم جوری بار میایند که تنها
به سود کوتاه زمان خودشان میاندیشند[17] و نمیگویند که اکنون که برای نمونه ، کشور آلمان مرا پرورده، بگذار به
آلمان و همین مردم که وامدار آنها هستیم یاری برسانم. میگوید " به تخمم" که مردم من بی کارشناس بمانند،
من میروم جایی که بوی کبابش بیشتر است! پس میبینیم که در سرمایه داری هیچگونه رفتار فرامنشانه[18] (اخلاقی)
هم یافت نمیشود و خیانت به دستی که تو را پرورده، در دستور روز است.
در آمریکا هم به وارون گفته ی شما، همواره درسدی بیکاری هست. باید دستیافت[19] و جای کار باشد که کسی
برود آنرا پیدا کند. اینگونه نیست که شما بفرمایید که همواره کار هست ولی یارو زرنگ نیست که برود پیدا
کند! یکی از خویشکاری[20] های دولت برای همین باید کارآفرینی باشد و اینرا بدست گروهی دزد و گرگ سرمایه دار
نسپارد. چرا که انها همواره میخواهند گروهی بیکار باشند که کارگران نتوانند مزد بیشتری درخواست نمایند!
در کشور امریکا هم در سالهای پس از جنگ، میشد که از گارسونی به میلیونری رسید، آنهم نه همه ی گارسونها!
ولی اکنون دیگر بازارآنجا هم سیراب شده و شما به سختی میتوانید از پس کمپانی های غول آسا که همه کمپانی
های کوچک دیگر را دست نشانده ی خود کرده اند برآیید. شاید پیتزا فروشی تان بگیرد ولی یادتان نرود باج[21]
مافیا را هم بدهید !
آمریکا دارست چونکه از اول به افراد متخصص و تحصیل کرده بها میدهد . هر انسان عاقلی هم که خودش را پاره کرده و درس خوانده دوست دارد جایی کار کند که حقوق بیشتری بهش میدهند پس اسم این ربوده شدن نیست و قیاسش با گربه و تله موش مع الفارق است .
و به عکس این سوسیالیسم است که رفتار انسانی درش وجود نداره چون شخص رو به خاطر خودش فدا میکنه و اصلن بهش بها نمیده و انسان عاقل از اون جامعه خارج میشه .
اسم اینکه شخصی پول و حقوق بیشتر میدهد دزدی و آدم ربایی نیست ! شما اسمش را میگذارید دزدی چون باید یک دستاویزی برای توجیه جنایاتی نظیر آنچه در کره شمالی در جریان است یا نظیر آنچه در آلمان شرقی بود داشته باشید و خودتان بهتر از هر کسی میدانید که طرف کمونیست جنایتکار تر و ظالم تر و بهره کش تر است .
اگر نظام سوسیالیسم به فکر همه مردم است و واقعن آن مدعی درست کردن دنیای بهتر برای مردم است باید این را در عمل نشان دهد نه در شعار و حرف مفت !
مزد درخور و قابل توجه برای افراد متخصص هم از همان اعمال است .
اینکه بیایید به طرف مزد کم بدهید ، مالیات سنگین بگیرید و بعد که طرف از آنجا فراری میشود بگویید آی کاپیتالیستها متخصص مارا که این همه هزینه اش کرده ایم که متخصص شود را از ما دزدیند فقط نشان دهنده این است که شماها از همه طلبکار هستید و خود را به حق میدانید و اگر کسی از دنیایی که درست کرده اید فراری شده پس یا خائن و خیانت کار است یا توسط از شما بهترون ربوده شده !!!! وقتی تفکری حاضر به قبول نقایص و اشتباهاتش نباشد محکوم به فنا و نابودیست . مثل کمونیسم خدابیامرز و در آینده ی زود هم اسلام سیاسی بستری در ICU .

و اما در مورد آمریکا !
همواره برای هر شخص و فردی کارگری و گارسونی و کف رستوران طی کشیدن هست و اسم همون هم کار هستش .
پس وقتی کسی همون کارها رو هم نکنه و خودش رو بذاره قاطی بیکارها یا تن پروره یا گاگول .
اگر فرد متخصصی طوری بیکار شده باشد که چاره ای جز کارگری و عَملگی نداشته باشد یا تخصصش به درد نخور و قدیمیست و خودش باعث و بانی این مشکل بوده که تخصصش را به روز نگاه نداشته .
یا به قدری سر کار گند زده که اخراجش کرده اند و کسی حاضر به استخدامش نیست ، یا در قبال نیروی کار جوان و تازه نفس راندمان پایینی دارد .
پس در هر سه شکل مشکل از خودش است نه از سیستم . نهایتن اگر در جایی مثل بازار کار آمریکا کار پیدا نکنید مقصر اول و آخر خودتان هستید به خصوص که در آن کشور حتا تامین سرمایه اولیه برای برپایی کسب و کار به سختی و پیچیدگی اینجا نیست . اینچنین است که دایی من 100 هزار دلار کردیت دارد در آمریکا و از آن طرف همسرش که اتفاقن آلمانی هم هست هرگز رنگ نصف آن را هم به شکل کردیت در آلمان ندیده و هردو متخصص هوا فضا هستند و به یک میزان هم سابقه کار دارند . یکی در آلمان و دیگری در آمریکا .


گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - مزدك بامداد - 11-07-2013

sonixax نوشته: شما که پیشتر گفته بودید Nebenkosten به خاطر گرماست !!!! و ما به شما نشان دادیم که نه خیر نیست
-->
مزدك بامداد نوشته: لغزش دیگرتان این است که هزینه ای کناری اجاره ( Nebenkosten) چیزی جدای[6]
پول انرژی و گرما و کهرباست ( Warm) و پاژ[7] انرژی درست مانند بنزین میباشد.
ما هم تنها گفتیم که اجاره، باج[8] ندارد و نه شوفاژ و ...



گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - مزدك بامداد - 11-07-2013

sonixax نوشته: آن چیزی که در سوسیالیسم مشخص است این است که کسانی که توانایی پزشکی خواندن دارند به راستی از تحصیل در پزشکی منع میشوند ! به خاطر مسایلی مانند سن ، ظرفیت دانشگاه ، عدم صلاحیت به خاطر اینکه طرف یک روزی یک جایی سابقه کیفری داره و مسایلی از این دست .
بازهم بیجاست. دانسته است که کشور به چند پزشک نیاز دارد و آن کسانی که
نمره ی بالا دارند و تنبلی نکرده اند و زندگانی شان را به هرز نگسارده اند
و دزدی هم نکرده اند سندلی های دانشگاه را میگیرند که هزینه ای که مردم
برای پرورش انها میپردازد، بازدهی هم برای مردم داشته باشد. همه که نمیشود
پزشکی بخوانند. در کشور سرمایه داری هم که از بیخ همه نمیتوانند پزشکی و ..
بخوانند مگر اینکه پاپای سرمایه دار و دزد داشته باشند. آنجا سرزمین پرورش
دزدان و فرزندان دزدان است، گرچه بسیار شیک و ناز و مامانی و .. هم بنگر بیایند.


پارسیگر


گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - مزدك بامداد - 11-07-2013

sonixax نوشته: شما دراید سخن من را تحریف میکنید !
من گفتم ....
میزان کار 1 یورویی هم که شخص میکند از پولی که از دولت میگیرد کم میشود !
بازهم بیجاست، کم نمیشود!

Ein Euro Job
Einkommen, die aus einem "Ein Euro Job" erzielt werden, werden auf den Arbeitslosengeld-2-Anspruch, das ALG II oder auch Hartz IV, nicht angerechnet.


گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - مزدك بامداد - 11-07-2013

sonixax نوشته: در مورد بنز و ... هم شما یک مقداری گویا داستان را خوب متوجه نشده اید ! اینجا کشوریست که بنز را میشد با هزار یورو خرید ! آنهایی که ماشین مدل بالا سوار میشوند یا سر آن ماشین کذایی به صد تا بانک بدهکار هستند و دارند قسط میدهند یا مثل خَر کار میکنند و بنز مدل بالا سوار شدن شامل حال اکثر مردم نمیشود . برای همین بازار ماشینهای ژاپنی ، دست دو ، فرانسوی و ایتالیایی درآلمان داغ تر از خودروی نو هست و شرکتهای خودروسازی دارند خودشون رو پاره میکنند
منهم نگفتم که ان کوچگران ، میخواهند به بنز دست چهارم و مدل بوق دست یابند،
آنها بی اینکه بخواهند هیچ کار سودمندی انجام دهند، میخواهند به زندگی لوکس
دست پیدا کنند و نمونه "بنز" که آوردیم هم در این راستا بود، چرا که یکی از لوکس
ترین مارک های خودرو هست. روشن است که در پی مدل های نوین و گران هستند.
این در راستای فرومنشانه بودن سرمایه داری است که به مردم این فرهنگ نادرست
را سوزن میزند که با زرنگی و بی کار کردن، با کلاهبرداری و بهره کشی میشود به
برتری و زندگی لوکس و ... دست یافت. یکی دیگر باید ناچار این را بپردازد و انهم
کارگر و کشاورز بدبخت است.

سخن من در برابر گفته ی شما این بود که بزه کاری ها بیشتر به کوچگرانی بر میگردد
که از کشور هایی با فرهنگ پایین تر و فرهنگ خودپرستی و همبود گریزی ، مانند
ترکیه و البانی و کشور های عربی و خاور میانه و افغانستان و پاکستان و ... به آلمان
و اروپا میگریزند تا در انجا به نوایی برسند!




Ausländerkriminalität – Wikipedia
Der Anteil der Ausländer an den rechtskräftig Verurteilten betrug 2006 bundesweit 23 Prozent[SUP][17][/SUP]. Auch unter den Strafgefangenen sind Ausländer deutlich überrepräsentiert: Der Anteil der Gefangenen ausländischer Staatsangehörigkeit an der Gesamtbelegung der Justizvollzugsanstalten des Landes Nordrhein-Westfalen beträgt rund 28 Prozent[SUP][18][/SUP]....

Prozentualer Anteil ausländischer Straftaten an allen rechtskräftig verurteilten Delikten in der Bundesrepublik Deutschland 1976-2002 [SUP][22][/SUP]
[TABLE="class: wikitable"]
[TR]
[TH][/TH]
[TH]Verurteilte Straftaten
[/TH]
[TH]Straftaten ohne Verkehrsdelikte
[/TH]
[TH]Vergewaltigung
[/TH]
[TH]Mord/Totschlag
[/TH]
[TH]Gefährliche/schwere Körperverletzung
[/TH]
[TH]Raub/Erpressung
[/TH]
[TH]Drogen
[/TH]
[/TR]
[TR]
[TD]1976
[/TD]
[TD]10,48
[/TD]
[TD]11,79
[/TD]
[TD]14,33
[/TD]
[TD]27,00
[/TD]
[TD]12,07
[/TD]
[TD]9,20
[/TD]
[TD]13,18
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1977
[/TD]
[TD]10,01
[/TD]
[TD]11,22
[/TD]
[TD]17,31
[/TD]
[TD]25,04
[/TD]
[TD]12,14
[/TD]
[TD]9,28
[/TD]
[TD]12,04
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1978
[/TD]
[TD]9,89
[/TD]
[TD]11,15
[/TD]
[TD]18,24
[/TD]
[TD]24,27
[/TD]
[TD]12,24
[/TD]
[TD]9,70
[/TD]
[TD]13,30
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1979
[/TD]
[TD]10,37
[/TD]
[TD]11,95
[/TD]
[TD]17,75
[/TD]
[TD]22,01
[/TD]
[TD]12,17
[/TD]
[TD]9,48
[/TD]
[TD]13,80
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1980
[/TD]
[TD]11,41
[/TD]
[TD]13,38
[/TD]
[TD]19,97
[/TD]
[TD]23,17
[/TD]
[TD]12,81
[/TD]
[TD]10,99
[/TD]
[TD]13,95
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1981
[/TD]
[TD]12,25
[/TD]
[TD]14,34
[/TD]
[TD]21,53
[/TD]
[TD]25,73
[/TD]
[TD]14,12
[/TD]
[TD]12,75
[/TD]
[TD]15,91
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1982
[/TD]
[TD]12,06
[/TD]
[TD]13,81
[/TD]
[TD]21,80
[/TD]
[TD]27,53
[/TD]
[TD]14,13
[/TD]
[TD]13,10
[/TD]
[TD]14,60
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1983
[/TD]
[TD]11,34
[/TD]
[TD]13,04
[/TD]
[TD]20,18
[/TD]
[TD]25,55
[/TD]
[TD]14,01
[/TD]
[TD]13,77
[/TD]
[TD]16,78
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1984
[/TD]
[TD]11,14
[/TD]
[TD]12,90
[/TD]
[TD]20,29
[/TD]
[TD]24,64
[/TD]
[TD]12,52
[/TD]
[TD]13,55
[/TD]
[TD]17,11
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1985
[/TD]
[TD]11,58
[/TD]
[TD]13,60
[/TD]
[TD]19,75
[/TD]
[TD]20,17
[/TD]
[TD]13,01
[/TD]
[TD]15,52
[/TD]
[TD]17,45
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1986
[/TD]
[TD]12,58
[/TD]
[TD]14,99
[/TD]
[TD]19,64
[/TD]
[TD]22,84
[/TD]
[TD]14,34
[/TD]
[TD]16,83
[/TD]
[TD]18,43
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1987
[/TD]
[TD]13,68
[/TD]
[TD]16,46
[/TD]
[TD]22,91
[/TD]
[TD]21,40
[/TD]
[TD]16,25
[/TD]
[TD]18,97
[/TD]
[TD]18,57
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1988
[/TD]
[TD]14,71
[/TD]
[TD]17,73
[/TD]
[TD]22,79
[/TD]
[TD]22,83
[/TD]
[TD]17,92
[/TD]
[TD]20,36
[/TD]
[TD]18,88
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1989
[/TD]
[TD]16,20
[/TD]
[TD]19,56
[/TD]
[TD]21,14
[/TD]
[TD]23,75
[/TD]
[TD]18,35
[/TD]
[TD]23,01
[/TD]
[TD]19,98
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1990
[/TD]
[TD]17,77
[/TD]
[TD]21,59
[/TD]
[TD]24,05
[/TD]
[TD]26,02
[/TD]
[TD]20,58
[/TD]
[TD]28,00
[/TD]
[TD]21,47
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1991
[/TD]
[TD]19,78
[/TD]
[TD]24,34
[/TD]
[TD]27,20
[/TD]
[TD]28,55
[/TD]
[TD]22,68
[/TD]
[TD]32,30
[/TD]
[TD]22,75
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1992
[/TD]
[TD]23,58
[/TD]
[TD]28,45
[/TD]
[TD]28,80
[/TD]
[TD]25,96
[/TD]
[TD]27,28
[/TD]
[TD]34,28
[/TD]
[TD]24,77
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1993
[/TD]
[TD]29,07
[/TD]
[TD]34,41
[/TD]
[TD]35,52
[/TD]
[TD]33,75
[/TD]
[TD]29,52
[/TD]
[TD]35,90
[/TD]
[TD]28,64
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1994
[/TD]
[TD]28,95
[/TD]
[TD]33,71
[/TD]
[TD]36,03
[/TD]
[TD]36,85
[/TD]
[TD]31,47
[/TD]
[TD]37,63
[/TD]
[TD]30,54
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1995
[/TD]
[TD]27,35
[/TD]
[TD]31,40
[/TD]
[TD]32,71
[/TD]
[TD]34,45
[/TD]
[TD]32,21
[/TD]
[TD]39,27
[/TD]
[TD]30,57
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1996
[/TD]
[TD]27,15
[/TD]
[TD]31,26
[/TD]
[TD]33,17
[/TD]
[TD]35,53
[/TD]
[TD]32,99
[/TD]
[TD]39,10
[/TD]
[TD]28,66
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1997
[/TD]
[TD]26,88
[/TD]
[TD]31,13
[/TD]
[TD]37,17
[/TD]
[TD]36,07
[/TD]
[TD]33,65
[/TD]
[TD]38,65
[/TD]
[TD]28,47
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1998
[/TD]
[TD]26,08
[/TD]
[TD]29,81
[/TD]
[TD][/TD]
[TD]36,25
[/TD]
[TD]32,41
[/TD]
[TD]37,20
[/TD]
[TD]27,62
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]1999
[/TD]
[TD]25,54
[/TD]
[TD]28,96
[/TD]
[TD][/TD]
[TD]37,29
[/TD]
[TD]29,58
[/TD]
[TD]34,73
[/TD]
[TD]26,07
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]2000
[/TD]
[TD]24,82
[/TD]
[TD]27,91
[/TD]
[TD][/TD]
[TD]34,14
[/TD]
[TD]28,88
[/TD]
[TD]33,85
[/TD]
[TD]24,52
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]2001
[/TD]
[TD]23,73
[/TD]
[TD]26,45
[/TD]
[TD]29,64
[/TD]
[TD]37,87
[/TD]
[TD]26,57
[/TD]
[TD]32,61
[/TD]
[TD]22,59
[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD]2002
[/TD]
[TD]24,25
[/TD]
[TD]26,72
[/TD]
[TD]32,04
[/TD]
[TD]32,14
[/TD]
[TD]26,87
[/TD]
[TD]33,55
[/TD]
[TD]23,39
[/TD]
[/TR]
[/TABLE]

پارسیگر