دفترچه
گستاخی آخوندها! یعنی تا این حد؟ - نسخه قابل چاپ

+- دفترچه (https://daftarche.com)
+-- انجمن: تالارهای همگانی (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C)
+--- انجمن: گفتگوی آزاد (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF)
+--- موضوع: گستاخی آخوندها! یعنی تا این حد؟ (/%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%DA%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AE%DB%8C-%D8%A2%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87%D8%A7-%DB%8C%D8%B9%D9%86%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%AD%D8%AF%D8%9F)

صفحات 1 2


RE: گستاخی آخوندها! یعنی تا این حد؟ - Ouroboros - 04-04-2020

(04-04-2020, 03:30 PM)Thanks نوشته:  اما یک فرق دارد. آنها مستقیماً و احتمالاً می‌توانند با این اخبار روی زندگی ما تأثیر بگذارند: پشتیبانی از نیروهایی که دوباره ما را به برجام برگردانند تا نظام مقدس همچنان با درآمد نفتی در اقتدار باقی بماند و وجوهات نقدی هم خرج فشنگ و گلوله در قلب مردان و زنان سوری و عراقی شود. انقلاب‌های اخیر خیلی وقت است که بدون دست کمک دراز کردن به سوی کشورهای خارجی به بار نمی‌شینند، چنان‌که پنجاه و هفتی‌ها هم با همان کمک سرهنگ و حافظ اسد، که به نظرتان خیلی هم لیبرال هستند، نمی‌توانستند نیروی انقلابی اسلام‌گرا تربیت کنند. به قول حسینعلی راشد، مقابل حکومتی که «سرباز دارد و آن سرباز تفنگ دارد و آن تفنگ فشنگ دارد» نمی‌توان با «میدان میلیونی» کاری کرد، اما حداقل تحریم‌ها و قطع بازوی مالی آنها این امکان را ایجاد می‌کند که آن سرباز بماند اما نه تفنگ داشته باشد و نه پولی برای فشنگ. 

احتمالش را نشان بدهید پس ببینیم دقیقا چقدر است و آخرین بار کی به چه میزانی در کدام سیاستی موثر بوده؟


دموکرات و جمهوری‌خواه آمریکایی کوچکترین اهمیتی به حقیقی بودن یا نبودن این قبیل روایات نمی‌دهند هر دو دستشان در خمره‌ی دروغ برضد و برای این یا آن هزار بار گرفته شده، وقتی نوبتشان برای صعود به رأس قدرت رسید از بار عاطفی این روایات برای توجیه تخاصم یا توافق با ایران استفاده می‌کنند در حد یکی دو جمله، و این توهم که مثلا مظلوم‌نمایی نظام در غرب خریدار واقعی دارد یا تائید سیاست‌های ترامپ توسط ایرانیان می‌تواند به تقویت آنها منجر بشود نادیده گرفتن ابتدایی‌ترین حقایق جهان سیاست و تاریخ چهل سال اخیر ماست. 

همانطورکه کله‌بُران ِ میانه‌روی محبوب شما در سوریه در راستای گدایی کمک ِ بیشتر از بشر سفیدپوست غربی از طریق انتشار تصاویر کودکان مقتول ِ اسد ناکام ماندند، مهملات نیاک و من و شما در دفاع یا تقبیح ج.ا تنها برای توجیه تصمیماتی که پیشتر گرفته شده موثر خواهد بود نه تاثیر گذاری راستین به روند اخذ این تصمیمات. نیاک هم باشد یا نباشد یکی این حرفها را خواهد زد و ماشین تبلیغات دمکرات‌ها هم کسی را برای گفتن آن پیدا می‌کند که ببرند در ام‌اس‌ان‌بی‌سی و تظاهر به دلسوزی برای ملت ِ ستم‌دیده تحریم‌دیده ایران بکند، فاکس‌نیوز هم کسی را می‌برد که از پرزیدنت ترامپ برای دفاع جانانه‌ای که از دموکراسی و حقوق بشر در ایران کرده سپاسگزاری بکند.


(04-04-2020, 03:30 PM)Thanks نوشته:  شاید هنوز قانع نشده باشید که افرادی در دنیا هستند که دید دیگران نسبت به آنها مهم است. 

وجود ِ صرف دلیل نمی‌شود که ما به این افراد بدبین نباشیم و درخواست فرنودآوری فراتر از لفاظی نکنیم.گرامی اگر تا صبح هم مرگ بر اسلام و مسلمین سر بدهید، پوست ِ پشمالوی قهوه‌ای سپید نمی‌شود و سر بزنگاه که رسید کنار بسیجی و سپاهی کتلک خواهید شد. کله‌بر میانه‌رو هم سرتان را همچون ته‌خیار برخواهد کند. بعد هم مسئله این است که اصلا توانمندی مداخله‌ی نظامی غرب در خاورمیانه ته کشیده و دست پا زدن شما بی‌دلیل است. نظام لیبرال دموکراسی دارد در قلب سنگرهای دیرینه‌ی خود متحدانش را از دست می‌دهد و نمی‌تواند برگزیت و اوربان و سباستین کورتز و ترامپ را متوقف بکند، لشکرکشی با هدف یارکشی از میان ملل درجه چهار خاورمیانه آنهم با چنان بهای گزافی که ساقط کردن ج.ا می‌طلبد، آنهم با سابقه‌ای که این قبیل لشکرکشی‌ها داشته، بیشتر شبیه جوک بدی‌ست که بدتر هم تعریف می‌شود.

باز اینها را هم اگر حل بکنیم، چرا باید بپذیریم که مداخله‌ی غرب، نظامی یا غیر از آن، بناست در ایران نتیجه‌ی بهتری از آنچه در یوگوسلاوی و عراق و افغانتسان و لیبی و سوریه و یمن و ... به بار آورد برای ما به ارمغان بیاورد؟ 


اگر می‌خواهید نگران نظر خارجی‌هایی باشید که نظرشان واقعا ممکن است کار دست ما بدهد، به جای تمدن روبه زوالی که دم روی کول گذاشته، ارتش زنان و دوجنسه‌ها و همجنسبازان خود را با حداکثر سرعت متصور از سنگرهای ویرانه‌اش در شرق میانه بیرون می‌کشد، نگران نظر مردم مظلوم عراق و سوریه و لیبی باشید که رافضی مجوسی دستشان برسد از ان برای تیز کردن چاقوهای خود استفاده می‌کنند. حقیقت بسیار تلخ برای کام ِ شما: هرقدر هم که بکوشید در چشم ناظر «خارجی» خود را با ج.ا متفاوت جلوه بدهید، دشمنان خارجی آن، چه سفیدپوست ِ لیبرال غربی باشد، چه کله‌بُر ِ میانه‌روی خاورمیانه‌ای، شما را همانطور می‌بینند که به سود پیشبرد منافع خودشان است.  


(04-04-2020, 03:30 PM)Thanks نوشته:  رای‌های رئیسی هم مربوط به سال‌ها پیش بود. به یک سال نکشید که دی‌ماه در شعارها اصل نظام را نشانه رفتند و طی این سال‌ها همان ذره‌ای از محبوبیت هم که برای رئیسی مانده بود از میان رفته و بعید است اگر امروز کسی برای ایشان تره خرد کند. در نبود کارت الکترال هم که، یکی دیگر از دستاوردهای نظام مقدس است، به‌سختی می‌توان این آمار و ارقام را جدی گرفت. وقتی گفتند بیاییم رای‌گیری را الکترونیکی کنیم دامت برکاته‌هایی گفتند ممکن است کامپیوترها به ویروس‌های استیک‌بار آلوده باشد. گرچه عده‌ای آنها را دم کیس بردند و نشان دادند خبری از جن لای این مادربورد نیست اما این قضیه باز به فراموشی سپره شد. به صلاح نیست که این‌گونه حداقل کمی شفاف‌سازی شود در جمعیت و رأی‌گیری‌های سال قبل. با همان کارت الکترالش هم تقلب می‌کنند چه رسد به رسمی که هنوز مینی‌بوس می‌آورند تا جلوی دوربین بیعت زوری بگیرند. نظرات همان‌هایی که به نظرتان بی‌اهمیت است هم باعث شد جماعتی میلیونی قانع شوند انگشت‌هایشان را بنفش کنند، که فردایش ظریف به همگان بگوید «اگر مردم ناراضی بودند که اینقدر به ما رای نمی‌دادند.»


بالاخره آیا جمهوری اسلامی مقبولیت اجتماعی دارد یا نه؟ بگویم پنج درصد. یک درصد اصلا. منکر وجود بخشی از جامعه شدن قدم اول برای نسل‌کشی آنهاست! تلاشی که شما مایل هستتید برای اخذ تائید و افزایش مقبولیت نزد بشر غربی بکنید اگر متوجه قانع کردن این بخش از هموطنان ما بشود بهتر خواهد بود. راه ِ آنهم چنانکه گفتم رها کردن ایدئولوژی و چسبیدن به حقایق است. حقیقت این است که ج.ا حکومتی‌ست فاسد و ناکارآمد. شما می‌توانید طرفدار حکومت اسلام هم باشید و این حقیقت را درک بکنید. روزی که این حقیقت را بتوانیم به دور از یارکشی‌های عقیدتی و قبیله‌ای در میان مردم کشورمان پذیرفتنی بکنیم گامی بسیار بزرگتر در جهت نابودی این نظام برداشته‌ایم. اما حالا عکس این را می‌بینیم. یک مشت ِ آدم کوته‌نظر (بلانسبت شما) که در رقابتی برای تظاهر به رادیکالیسم با یکدیگر در ازلت سیاسی خود به دور از هرگونه قدرت چنان متوهم شده‌اند که حتی به اسلام و مسلمین هم حمله می‌کنند و دقیقا آب به آسیاب نظام می‌ریزند که خود را مدافع سنت، فرهنگ، عادات اجتماعی، اصول اخلاقی و مذهب مردم در برابر هجمه همجنسباز و کافر محارب و شیاطین دوزخ جلوه می‌دهد.  


مقصودم این نیست که بیایید دست از نقد یا رد اسلام برداریم که مادر بیشتر مشکلات امروز ماست، منظورم این است که چنین رهیافتی جایی در موفقیت ندارد و انگیزه از آن رقابت با دیگر مخالفان نظام برای «مخالف‌تر» جلوه یافتن  است و تا امروز برضد ما عمل کرده. در همین آشوبهای اخیر شما گمان می‌کنید دلیل همکاری نکردن طبقات مختلف جامعه ایران با هم چیست؟ چرا در سال ۸۸ هیچکس از حاشیه‌ها به قشر متوسط شهرنشین ایران نپیوست و امسال هیچکس از قشر متوسط شهرنشین به حاشیه‌نشین‌ها و به حاشیه رانده شده‌ها اهمیتی نداد؟ دانشجویان به سقوط هواپیما بیشتر اهمیت دادند تا به هزار و چندصد نفر کشته گدا گودوله. مردم ایران به هم شدیدا و عمیقا بدبین هستند. در چنین شرایطی جمهوری اسلامی را نه فقط نمی‌توان ساقط کرد، بلکه حتی شاید مثل همان صدام در عراق و قذافی در لیبی و اسد در سوریه نقش سد ِ مقاوم در برابر جنگ کامل داخلی برای آن قائل شدن چندان غیرعقلانی نباشد.   Exclamation 

(04-04-2020, 03:30 PM)Thanks نوشته:  حرفتان دربارۀ سوگوار شدن ملتی برای سردار بی‌سر هم درست است و باعث تعجب کسانی شد که شعار می‌دادند «دیگه تمومه ماجرا». اینکه با اینها چه خواهد شد را باید از انقلابیون نسل‌های آینده پرسید، اما انقلاب‌ها برای پیروزی نهایتاً به همراه کردن 2-3 درصد جمعیت نیاز دارند و اگر بر فرض یک میلیون هم سوگواری کردند بر اصل مسئله تاثیر ندارد.  


بحث درباره شمار و درصد و عده نیست، میزان قدرت یک بخش از جامعه خیلی مهمتر است. آن یک تا پنج درصد طرفدار نظام جمهوری اسلامی مسلح هستند، آماده کشتن و کشته شدن در راه دفاع از آن هستند(و این را اثبات کرده‌اند)و همه منابع کشور را نیز در اختیار دارند. اگر جدی‌جدی تصور می‌کنید ۲-۳ درصد جماعت می‌توانند این نظام را ساقط کنند من نمی‌دانم به این چه بگویم که از ترجیح داعش به اسد هم مضحک‌تر است.


(04-04-2020, 03:30 PM)Thanks نوشته:  اگر مانده بود باید این ارقام را چه بسا ضربدر دو و سه می‌کردید و هنوز همانقدری لیبی کشتار گسترده می‌داد که امروز سوریه می‌دهد.


«کشتار می‌داد»، خب قبول، سوال این است: کی به کی می‌داد؟ Shy   
کشتار کسانی که می‌خواهند دروز و علوی و شیعه و مسیحی را بخاطر عقاید مذهبی خود بکشند و به اسارت ببرند و شریعت اسلام برپا بکنند > کشتار کسانی که بدرستی می‌بینند نظم موجود با همه‌ی کاستی‌ها بهتر از آینده‌ی موعود شماست. 
علاقه‌ای هم به صحبت کردن درباره نیروهای دارایی ضریب نفوذ اجتماعی لازم برای رسیدن به و ماندن در قدرت در خاورمیانه نشان نداید، جای سرزنشی نیست، منهم اگر جای شما بودم همین کار را می‌کردم و از اشاره به این مسائل خطرناک که پتانسیل نابود کردن انشاهایم را دارند دوری می‌گزیدم. از اصل ماجرا کم نمی‌کند که تنها گروه‌های دارای قدرت و سازماندهی و نفرات لازم برای جایگزین کردن دول کنونی در همه‌ی جای خاورمیانه بجز ایران، اسلامگرایان هستند، و ما از ۵۷ تا امروز صدبار از چاله‌ی شاه و ژنرال به چاه مفتی و ملا افتاده‌ایم و هنوز قرار است یاد نگرفته باشیم و در جستجوی سوئیس‌شدن بشویم لیبی. 


یک کلام ختم کلام: یا مردم ایران توانایی نابود کردن و جایگزین کردن ج.ا را خود به تنهایی پیدا می‌کنند، یا هرچه بیاید آشوب ِ بیشتر و در نتیجه «شر»تر خواهد بود. 


RE: گستاخی آخوندها! یعنی تا این حد؟ - mbk - 04-05-2020

"باِسم اَلله اَلرّحمان اَلرّحيـــم
....فَأَمَّا مَن طَغَىٰ۝وَءَاثَرَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا۝فَإِنَّ ٱلۡجَحِیمَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ۝
وَأَمَّا مَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ وَنَهَى ٱلنَّفۡسَ عَنِ ٱلۡهَوَىٰ۝فَإِنَّ ٱلۡجَنَّةَ هِیَ ٱلۡمَأۡوَىٰ
[سوره النازعات 37 - 41]..."
"به شناسه بی کمداشت خداوند پُربار آورنده بسياربسيار بار آورنده
...پس یا چه کسی گزافه روی کرد*هم پیرفت زیستنِ نزديکسرا* پس اگرِ آتش بسيار زبانه دار اونُ آغوشگاه*
هم یا چه کسی ترسید برپاداری بالاکشاننده اشُ جلوگیری کرد خود دورشونده از کشش* پس اگرِ پنهانسازباغ اونُ آغوشگاه* ۳۷-۴۱.."
(04-01-2020, 03:22 PM)Scary نوشته:  خودشون میدونن آمریکا نیازی به کمک ندارد
بینید درست هست که آمریکاییها سرمایه دار فراوان دارد باری نیاز به کمک فراوان دارد,
ناچار میشوند بینی پوش پزشکی دگر کشورها را جور خریدهای کشور آلمان را که اونها هم بهش نیاز داشتند دزدند, یا گرانتر بخرند انبار بزنند, دگر کشورها گمانم فرانسه نتوانند در زمان نیاز بخرند,
https://www.bbc.com/persian/world-52162857
یا آزمندی شان نگذارد همه را در خانه شان دور از هم نگه دارند برای جلوگیری از ناخوشیِ همگانی,
یا هوش کم در برابر ناخوشی که همه گیر شده خودشان گرفتار نشوند!
کشوری جور آلمان تو کشور خودشان بینی پوشهای پزشکی را دزدیدند! پس این زمانها نه فرهنگ درست, نه برنامه درست, نه بار رسا در دستشان نبود که دگری آزمند نشود!
بنده از این جا هم خوش خوشان نمیگویم, نمونه از پشم شیشه بینی بند میسازند که ناخوشی نگیرند, باری این خودش بدتر میسازد گمانم, دست کم پنبه گذارند درونش,
"اَللّهمَّ""بی کمداشت خداوندا" ما روراست شده هات را از هر گونه ناخوشی تن فرهنگ ,,,دور ساز هم به یادت گذار سرنگون برپاساز پیوستن نماز


RE: گستاخی آخوندها! یعنی تا این حد؟ - Thanks - 04-08-2020

در آمریکا، گرچه لابی از داخل با قوانین بیشتری همراه شده اما اعضای حکومت باید به خودشان ببالند که به‌تازگی دارند تدارکات یک لابی از این جنس را مهیا می‌کنند و به کنگره می‌رسند. اعضای کنگره و بوروکرات‌ها اساسا چون به رای ملت نیاز ندارند خیلی راحت‌تر می‌توانند تقاضای Interest Groupهای سیاسی را برآورده کنند، به ازای اینکه آن گروه نسبت به باقی رقبایش سر کیسه را بیشتر شل کند. وقتی صادق خرازی در سال 2006 گفت ما باید نفوذ به سیاست آمریکا را فراهیم کنیم در اوهام به سر نمی‌برد. 

اینکه تا الآن قدرت لابی نایاک فراتر از صرفا مخدوش کردن تصویر ما نرسیده به این معنا نیست که اینها برای عملی کردن سیاست‌هایشان این سال‌ها تلاش نکرده باشند. اگر این برنامۀ نایاکی‌ها عملی شود و لابد در انتخابات آینده هم گابارد و بایدن و سندرز و رفقا بیاییند آن زمان چه مانعی برای برداشته شدن تحریم‌ها به نفع ایران هست؟ 

بعید است اگر عبور و مرور سی‌وسه‌بارۀ مدیر قبلی این سازمان در کاخ سفید به صرف چای و کلوچه ختم شده باشد و اینها در جوش دادن توافق هسته‌ای نقشی نداشته باشند. این توافق هم اگر یک درس داشته باشد چنین بود: حکومت ملاها با مماشات مدرن نمی‌شود، و نباید انتظار داشت که معمم‌ها فردایش کراوات بزنند و دامت برکاته‌ها بشوند موسیو و جونیور. شما که در لالالند نیستید و به این مسائل اشراف دارید. می‌دانید سرهنگ و اسد و صدام و طالبان هم همانقدری اصلاح‌پذیر هستند که جمهوری اسلامی. 

نئوکان‌ها در تصمیم‌گیری‌های سیاسی آمریکا دیگر نقش موثری ندارند و غرب هم خیلی وقت است که سمت انزواگرایی می‌رود. به قول خودتان کسی دنبال هزینه نیست و به‌جایش همان شیوۀ تحریم را اعمال می‌کنند که نه برای تغییر رژیم‌ها بلکه برای محدود کردن توانایی کشورها در صدور انقلابشان است. بنابراین بحث ما سر «مداخلۀ خارجی» به صورت کلی بود و نه به صورت جزئی و برای زمان فعلی. 

باقی فرمایشات شما دربارۀ جامعۀ چندتکۀ ایران هم صحیح است. ایران آن قومیت‌ها و خرده‌فرهنگ‌هایی نیست که در زمان باستان بر اساس صفا و انسونیت و یکپارچه زندگی می‌کردند. گرچه به نظر می‌رسد این ویژگی تمام کشورهای قبیله‌ای با احساسات تند قومی‌-هویتی باشد که البته همین هم باعث شده تا حکومت‌ها این شکاف‌ها را بهانه‌ای برای مشروعیت‌بخشی وجودشان بدانند و حافظ ثبات کشور. آیا این بهانۀ موجهی برای باقی ماندن این حکومت‌هاست؟ سینه‌سوخته‌هایی که فرزندانشان در گورستان خاوران خوابیده‌اند را باید از ترس عمیق شدن این شکاف‌ها ساکت نگه داریم؟ 

نقل قول:علاقه‌ای هم به صحبت کردن درباره نیروهای دارایی ضریب نفوذ اجتماعی لازم برای رسیدن به و ماندن در قدرت در خاورمیانه نشان نداید، جای سرزنشی نیست، منهم اگر جای شما بودم همین کار را می‌کردم و از اشاره به این مسائل خطرناک که پتانسیل نابود کردن انشاهایم را دارند دوری می‌گزیدم. از اصل ماجرا کم نمی‌کند که تنها گروه‌های دارای قدرت و سازماندهی و نفرات لازم برای جایگزین کردن دول کنونی در همه‌ی جای خاورمیانه بجز ایران، اسلامگرایان هستند، و ما از ۵۷ تا امروز صدبار از چاله‌ی شاه و ژنرال به چاه مفتی و ملا افتاده‌ایم و هنوز قرار است یاد نگرفته باشیم و در جستجوی سوئیس‌شدن بشویم لیبی. 

مخالفین این حکومت‌ها هم فقط اسلام‌گرانی نیستند که «کله‌برانی» راه بیاندازند. از جامعۀ افغانستان مثال زده شد که احتمالا مرتجع‌ترین ملت خاورمیانه باشد که هیچ آشنایی با ارزش‌های جهان بیرونی نداشت، مقابل حملۀ انگلستان هم مقاومت سختی نشان داد و داغ مستعمره شدن را به دل آن کشور گذاشت، اما می‌بینیم که امروز هواپیمای آمریکایی را ویتامین می‌خواند و مردم ایران و عراق هم موشک هلفایر را (مسئول بی‌سر کردن سردار) مولتی‌ویتامین. در تاپیک کناری صحبت کردیم که مردم برای پذیرش اندیشه‌ها سراغ «الگوی موفق» می‌روند، شما گفتید «الگوی انقلابی/نیازموده‌شده»، که باز هم اسلام‌گرایی و فاشیسم و امثالهم در هیچکدام از این دسته‌بندی‌ها جا نمی‌گیرد. مخالفان اسد که فقط داعش نیستند، SDF هم هست. زمانی در ایران «لیبرال» فحش بود و کسانی با تعجب گفتند بنی‌صدر در دفترش «ش ی ر  ق ه و ه» می‌خورد. امروز چه؟ مردم متمایل به همان طیفی هستند که در بیوگرافی پروفایلشان می‌نویسند «لیبرال» و نه «مجاهد خلق». 

نقل قول:تلاشی که شما مایل هستتید برای اخذ تائید و افزایش مقبولیت نزد بشر غربی بکنید اگر متوجه قانع کردن این بخش از هموطنان ما بشود بهتر خواهد بود.

شما وقتی تریبون مشروع داشته باشید و پشت قباله‌تان هم به انواعی از مدارک دانشگاه‌های عالیه مزین باشد کفایت می‌کند تا اطرافیان را قانع کند، چنانکه آنها اینگونه هستند. از ما انتظار خاصی نداشته باشید. 

نقل قول:بحث درباره شمار و درصد و عده نیست، میزان قدرت یک بخش از جامعه خیلی مهمتر است. آن یک تا پنج درصد طرفدار نظام جمهوری اسلامی مسلح هستند، آماده کشتن و کشته شدن در راه دفاع از آن هستند(و این را اثبات کرده‌اند)و همه منابع کشور را نیز در اختیار دارند. اگر جدی‌جدی تصور می‌کنید ۲-۳ درصد جماعت می‌توانند این نظام را ساقط کنند من نمی‌دانم به این چه بگویم که از ترجیح داعش به اسد هم مضحک‌تر است.

انقلاب‌ها برای موفقیت به همان درصد کم نیازمندند نه تک‌ تک ملت، اما این هم خودش به چند «انشانویسی» و «متلک‌پرانی» دیگر نیازمند است که حتما باعث خستگی شما خواهد شد. شاید در تاپیکی دیگر...


RE: گستاخی آخوندها! یعنی تا این حد؟ - Ouroboros - 04-10-2020

(04-08-2020, 12:37 AM)Thanks نوشته:  باقی فرمایشات شما دربارۀ جامعۀ چندتکۀ ایران هم صحیح است. ایران آن قومیت‌ها و خرده‌فرهنگ‌هایی نیست که در زمان باستان بر اساس صفا و انسونیت و یکپارچه زندگی می‌کردند. گرچه به نظر می‌رسد این ویژگی تمام کشورهای قبیله‌ای با احساسات تند قومی‌-هویتی باشد که البته همین هم باعث شده تا حکومت‌ها این شکاف‌ها را بهانه‌ای برای مشروعیت‌بخشی وجودشان بدانند و حافظ ثبات کشور. آیا این بهانۀ موجهی برای باقی ماندن این حکومت‌هاست؟ سینه‌سوخته‌هایی که فرزندانشان در گورستان خاوران خوابیده‌اند را باید از ترس عمیق شدن این شکاف‌ها ساکت نگه داریم؟ 


مگر دست ماست؟ ساکت باشند نباشند، منهم با آنها همدردی می‌کنم. اما اگر از من بخواهید بروم جلوی گلوله‌ی بسیجی کله‌پوک سینه سپر بکنم که ندای سوگ این داغ‌دیدگان شاید به جایی برسد و یا از هر دجالی که از راه رسید در برابر نظام ج.ا دفاع بکنم خیر، این دلیل کافی نیست. سوال آسان است، شما تا کجا و در کنار چه کسانی در برابر جمهوری اسلامی می‌ایستید؟ آیا حاضر هستید در جبهه‌ی آمریکا و اروپا علیه ج.ا بجنگید؟ در لشکر اسرائیل چطور؟ عربستان سعودی؟ داعش؟ مجاهدین خلق؟ اینها همه مخالفان نظام هستند، پس مرزکشی دقیق لازم است. من در کنار هیچکدام از اینها نخواهم ایستاد، اگر جامعه‌ای یا فردی نتواند خود چیزی را بدست بیاورد بخشیدنش به او هدر دادن آن چیز و به تعویق انداختن امر اجتناب‌ناپذیر است. در ایران خیلی‌ها هستند که دشمن خارجی را به دشمن داخلی ترجیح می‌دهند، اینها به شدت اشتباه می‌کنند به همان دلیل که گفتم:


(04-04-2020, 10:43 PM)Ouroboros نوشته:  هرقدر هم که بکوشید در چشم ناظر «خارجی» خود را با ج.ا متفاوت جلوه بدهید، دشمنان خارجی آن، چه سفیدپوست ِ لیبرال غربی باشد، چه کله‌بُر ِ میانه‌روی خاورمیانه‌ای، شما را همانطور می‌بینند که به سود پیشبرد منافع خودشان است.  


(04-08-2020, 12:37 AM)Thanks نوشته:  مخالفان اسد که فقط داعش نیستند، SDF هم هست

ضریب نفوذشان اندک است و با تمام حمایت خارجی نمی‌توانند یک دهم حمایت مردمی داعش و امثال داعش را بدست بیاورند عزیز دل. در ایران هم مخالفان شاه فقط ملاگوزو نبود، توده‌ای و لیبرال و آدم‌حسابی بسیار بیشتر بودند. اتفاقا می‌شود و می‌باید استدلال کرد که نقش اینها در پیروز کردن فاجعه‌ی ۵۷ پررنگ‌تر و مهمتر از همان ِ ملاها بود، بعضی از آنها نظام و کادر و دم و دستگاه منسجم‌تر و بسیار قدرتمندتری داشتند. بعضی از انها حمایت مستقیم خارجی و برخی دیگر حمایت غیرمستقیم داشتند. برنامه‌های آنها برای کشورداری بسیار اندیشیده‌ شده‌تر و پخته‌تر و کامل‌تر بود. خودشان ادبیات سیاسی بسیار حرفه‌ای و سالمی داشتند. یک ملای کندذهنی که نمی‌توانست سه جمله پشت سرهم ردیف بکند و آثار زوال عقل در او برجسته‌تر از آثار در و دیوار تخت جمشید بود همه را کنار زد و قتل عام کرد و به سکوت واداشت چنانکه تا ده سال پس از مرگ او کسی جرئت لب تر کردن راجع به این موضوعات را نیافت. تازه اینجا گرگ‌آباد ِ ایران است و کنترل کردن جماعت هزار بار سخت‌تر از کشورهای عربی‌ست که پتانسیل بالاتری برای نظم‌پذیری نشان می‌دهند. در شلوغی انقلاب اسلام‌گرا با نام کهن یا جدید، با ریش یا بی‌ریش، با فکل کروات یا بدون آن از حرم قدرت بالا می‌رود و باقی را ذره‌ذره می‌فرستاد خارج از کشور، خارج از قدرت یا سینه‌ی آرامستان! 

هیچ شواهدی وجود ندارد که اثبات بکند انتخاب بشر خاورمیانه‌ای هنوز همان نیست که صد سال پیش بود: دیکتاتوری سکولار یا دیکتاتوری مذهبی.


(04-08-2020, 12:37 AM)Thanks نوشته:  شما وقتی تریبون مشروع داشته باشید و پشت قباله‌تان هم به انواعی از مدارک دانشگاه‌های عالیه مزین باشد کفایت می‌کند تا اطرافیان را قانع کند، چنانکه آنها اینگونه هستند. از ما انتظار خاصی نداشته باشید. 


درست است اما اگر اینرا باور دارید پس همین تلاش کنونی شما برای چیست؟ ما را قانع بکنید که نیاک نماینده ایرانیان نیست؟ می‌دانیم. جمهوری خواهان آمریکا را قانع بکنید؟ می‌دانند. رای دهندگان آنها را؟ می‌دانند یا اهمیتی نمی‌دهند که بدانند. دموکرات‌ها و رای دهندگانشان را؟ می‌دانند و اهمیتی نمی‌دهند. تکه‌پارگی جامعه‌ی ایران کمتر از همان آمریکاست. 


(04-08-2020, 12:37 AM)Thanks نوشته:  انقلاب‌ها برای موفقیت به همان درصد کم نیازمندند نه تک‌ تک ملت


ج.ا یک دیکتاتوری ساده نیست، یک نظام تمامیت‌خواه است. این مهم است چون هیچ دولت توتالیتری تا بحال با انقلاب مردمی ساقط نشده، یا جنگ آن را زمین زده، یا تضادهای درونی به سقوط آرام آن منجر شده. این نظامها چون خود نتیجه‌ی انقلاب/کودتا هستند کاملا و تماما دربرابر هرگونه انقلاب یا کودتایی خود را مقاوم کرده‌اند. ج.ا هیچ مشکلی در کشتار کامل آن درصد کم نخواهد داشت و ضرب شستی هم به مردم نشان داد که زیاد پررو بشوید جوابتان این است. کوچکترین اهمیتی هم نمی‌دهند و می‌بنید که در این مدت به زخم‌پاشی بر پوست ملت مشغول بوده‌اند. هیچ ابایی ندارند اینترنت را قطع بکنند، رگبار بر مردم بگشایند، قبر دسته جمعی درست بکنند، کل مناطق تحت کنترل مخالفان را بمباران شیمیایی بکنند. من صمیمانه امیدوارم که بروید با درصد کم اینها را ساقط بکنید، اما بعید می‌دانم کار به جایی ببرید. 

می‌دانم که این به نظر تناقض‌آلود می‌آید، که بگویم نه انقلاب می‌توان کرد و نه مداخله خارجی به سود ما خواهد بود، از عجایب سیاست است که دو موضوع متناقض می‌توانند همچنان حقیقت داشته باشند. من راه‌حلی به نظرم نمی‌رسد.


RE: گستاخی آخوندها! یعنی تا این حد؟ - Dariush - 10-25-2020

دوست گرامی، @Thanks، نکات قابل توجه در سخنان شما زیادند، اما درون‌مایه‌‌ی آنها کمی شگفت‌آور هستند، آن‌هم برای وارثان چشم روشنی‌های بشر قرن بیستمی! حتی در صورت فقدان تجربیاتی چون فاشیسم و نازیسم و جنگ سرد و گولاک و هیروشیما و ویتنام، شما دارید ما را بشارت می‌دهید به شر نادم و در ظاهر تقلیل یافته‌ی ناتو و پنتاگون یا سازمان ملل و شورای امنیتی که چون شورتی تنگ میخواهد خایه‌های تابه‌تای جهان امروز را در کنار هم نگاه بدارد؟ شما جدی خنده‌تان نگرفت وقتی اروپا و انگلیس، روسیه را به دلیل اشغال کریمه تحریم می‌کرد در حالی‌که چند روز قبل‌تر شاهزاده‌ی کونی‌اش را سوار بر جنگنده فرستاده بود برای بازپس‌گیری و حفاظت از جزایر فارکلند در آرژانتین؟! آمریکایی که از ترس عربستان، تخم‌اش را ندارد اسناد 11 سپتامبر را کامل منتشر کند و از روی حرام‌خوارگی بی‌امان‌اش، اموال ایران را در پاسخ به آن حمله، مصادره می‌کرد، می‌خواهد ما را از شر آخوندیسم برهاند که کساخیل نایاک سدشان شده؟ دست بردارید گرامی، اینجا ما در حال تجربه‌ی شکل فروکاسته شده‌ای از حیات و زندگانی هستیم که بخش اعظم‌اش همانی هست که باید باشد دیگر، کی میخواهید با این حقیقت کنار بیایید؟! من هم اگر به جای سرهنگ قذافی بودم، ترجیح میدادم چوب هموطنان بدوی و وحشی‌ام در کون‌ام فرو بروند تا بمب‌های ناتو.
 
 
من از شما پرسشی دارم، چگونه است که همین جامعه و مردم توانست کسی چون شجریان را به این آخوندها تحمیل بکند و حتی از آن بدتر، امثال مرتضی پاشایی و امیر تتلو را به آن بچپاند، اما نمی‌تواند حجاب اجباری را از آن بگیرد؟ و بعد هم داستان آن سردار کتلت را که در نظر بگیرید، در نهایت چاره‌ای نمی‌ماند جز آن‌که (بلانسبت شما، شمای نوعی منظورم است) چون چپ‌های وامانده بروید در پی کارهای فرهنگی، یا چون راست‌های بچه‌باز بروید در پی کسب پول و قدرت به همان سلک و یا آنکه بی‌اعتناء بشوید به تمام‌شان و بیلاخ اعظم را حواله‌شان کنید و بروید به راه خود (آنچه من برگزیده‌ام). در راه من، خصایصی از تمام این کسکش‌ها یافت می‌شود، اما تفاوت بنیادین در اینجا این است که تمام این‌ها در خدمت خودم هستند و آن‌قدری پیش می‌روند که ارضاء بشوم و البته یکی از این لذایذ هم این است که جلوی یک Environmentalist بنشینم و مغز ده‌ها گنجشک را تبدیل به یک لقمه کرده و نوش جان کنم یا جلوی فعال LGBTQIAPK مکررا دوستانم را به شوخی کونی خطاب کنم یا یک فمنیست را گیر آورده دوکیره‌اش کنم! اکنون من از شما می‌پرسم، اینها که لیست کردم حیرت‌انگیزتر هستند یا وجود یک و نیم میلیارد انسان معتقدی که رهبرشان کسی‌ست که در تاریخ موثق‌اش یا دستِ کم مورد تفاهم‌اش، دست و پاهای پیرزنی را به شترها بست و رم‌شان داد تا چند شقه بشود؟ یا موجی که در پی اتهامات مجازی MeToo تاکنون چندین زندگی نابودشده و خودکشی را باعث شده و به آن مفتخر هم هست و تحسین هم می‌شود؟ این جامعه‌ایست (و نه حکومت) که به شما تحمیل می‌کند در عین ناباوری به تمام ارزش‌هایش، با افتخار برای ازدواج به دنبال دختر باکره بروید، کیر پسر خودتان را ببرید و دخترتان را بفرستید دماغ‌ش را عمل کند و از آنسو یواشکی آزادی‌هایش را فیلم و عکس می‌کند برای مبارزه با حجاب تحمیلی توسط جمهوری اسلامی؛ من مدت‌هاست که دکمه‌ی سیکتیر تمام این‌ها را فشرده‌ام، چون میدانم آن روزی که لازم باشد کون‌بچه‌ی موبور غربی، بی‌اعتنا به تمام اینها، بمب‌های «خوشگل‌»اش را بر سرم فرود می‌آورد یا بربران وطنی به شکل صحرایی مثله‌ام می‌کنند و یا نرم‌دلان «جهانی» کیر و خایه‌ام را می‌برند و می‌اندازند جلوی جانوران در حال انقراض! نمی‌گویم شما هم همین کار را بکنید، می‌گویم حداقل بدان فکر بکنید.


RE: گستاخی آخوندها! یعنی تا این حد؟ - Thanks - 11-04-2020

(10-25-2020, 03:12 PM)Dariush نوشته:  دوست گرامی، @Thanks، نکات قابل توجه در سخنان شما زیادند، اما درون‌مایه‌‌ی آنها کمی شگفت‌آور هستند، آن‌هم برای وارثان چشم روشنی‌های بشر قرن بیستمی! حتی در صورت فقدان تجربیاتی چون فاشیسم و نازیسم و جنگ سرد و گولاک و هیروشیما و ویتنام، شما دارید ما را بشارت می‌دهید به شر نادم و در ظاهر تقلیل یافته‌ی ناتو و پنتاگون یا سازمان ملل و شورای امنیتی که چون شورتی تنگ میخواهد خایه‌های تابه‌تای جهان امروز را در کنار هم نگاه بدارد؟ شما جدی خنده‌تان نگرفت وقتی اروپا و انگلیس، روسیه را به دلیل اشغال کریمه تحریم می‌کرد در حالی‌که چند روز قبل‌تر شاهزاده‌ی کونی‌اش را سوار بر جنگنده فرستاده بود برای بازپس‌گیری و حفاظت از جزایر فارکلند در آرژانتین؟! آمریکایی که از ترس عربستان، تخم‌اش را ندارد اسناد 11 سپتامبر را کامل منتشر کند و از روی حرام‌خوارگی بی‌امان‌اش، اموال ایران را در پاسخ به آن حمله، مصادره می‌کرد، می‌خواهد ما را از شر آخوندیسم برهاند که کساخیل نایاک سدشان شده؟ دست بردارید گرامی، اینجا ما در حال تجربه‌ی شکل فروکاسته شده‌ای از حیات و زندگانی هستیم که بخش اعظم‌اش همانی هست که باید باشد دیگر، کی میخواهید با این حقیقت کنار بیایید؟! من هم اگر به جای سرهنگ قذافی بودم، ترجیح میدادم چوب هموطنان بدوی و وحشی‌ام در کون‌ام فرو بروند تا بمب‌های ناتو.
 
 
من از شما پرسشی دارم، چگونه است که همین جامعه و مردم توانست کسی چون شجریان را به این آخوندها تحمیل بکند و حتی از آن بدتر، امثال مرتضی پاشایی و امیر تتلو را به آن بچپاند، اما نمی‌تواند حجاب اجباری را از آن بگیرد؟ و بعد هم داستان آن سردار کتلت را که در نظر بگیرید، در نهایت چاره‌ای نمی‌ماند جز آن‌که (بلانسبت شما، شمای نوعی منظورم است) چون چپ‌های وامانده بروید در پی کارهای فرهنگی، یا چون راست‌های بچه‌باز بروید در پی کسب پول و قدرت به همان سلک و یا آنکه بی‌اعتناء بشوید به تمام‌شان و بیلاخ اعظم را حواله‌شان کنید و بروید به راه خود (آنچه من برگزیده‌ام). در راه من، خصایصی از تمام این کسکش‌ها یافت می‌شود، اما تفاوت بنیادین در اینجا این است که تمام این‌ها در خدمت خودم هستند و آن‌قدری پیش می‌روند که ارضاء بشوم و البته یکی از این لذایذ هم این است که جلوی یک Environmentalist بنشینم و مغز ده‌ها گنجشک را تبدیل به یک لقمه کرده و نوش جان کنم یا جلوی فعال LGBTQIAPK مکررا دوستانم را به شوخی کونی خطاب کنم یا یک فمنیست را گیر آورده دوکیره‌اش کنم! اکنون من از شما می‌پرسم، اینها که لیست کردم حیرت‌انگیزتر هستند یا وجود یک و نیم میلیارد انسان معتقدی که رهبرشان کسی‌ست که در تاریخ موثق‌اش یا دستِ کم مورد تفاهم‌اش، دست و پاهای پیرزنی را به شترها بست و رم‌شان داد تا چند شقه بشود؟ یا موجی که در پی اتهامات مجازی MeToo تاکنون چندین زندگی نابودشده و خودکشی را باعث شده و به آن مفتخر هم هست و تحسین هم می‌شود؟ این جامعه‌ایست (و نه حکومت) که به شما تحمیل می‌کند در عین ناباوری به تمام ارزش‌هایش، با افتخار برای ازدواج به دنبال دختر باکره بروید، کیر پسر خودتان را ببرید و دخترتان را بفرستید دماغ‌ش را عمل کند و از آنسو یواشکی آزادی‌هایش را فیلم و عکس می‌کند برای مبارزه با حجاب تحمیلی توسط جمهوری اسلامی؛ من مدت‌هاست که دکمه‌ی سیکتیر تمام این‌ها را فشرده‌ام، چون میدانم آن روزی که لازم باشد کون‌بچه‌ی موبور غربی، بی‌اعتنا به تمام اینها، بمب‌های «خوشگل‌»اش را بر سرم فرود می‌آورد یا بربران وطنی به شکل صحرایی مثله‌ام می‌کنند و یا نرم‌دلان «جهانی» کیر و خایه‌ام را می‌برند و می‌اندازند جلوی جانوران در حال انقراض! نمی‌گویم شما هم همین کار را بکنید، می‌گویم حداقل بدان فکر بکنید.

سلام بر شما. خوشحالم که یکی دیگر از قدیمی‌های اینجا را می‌بینم. 

یک‌سری از مواضع من نسبت به چند ماه پیش که اینها را می‌نوشتم عوض شده است و ترجیح می‌دهم بیشتر در این زمینه ناظر باشم تا اینکه حرف بزنم. یک جاهایی به نظرم می‌رسد خطا کرده باشم، خصوصا دربارۀ میزان رضایت افغان‌ها نسبت به حملۀ نظامی خارجی به طالبان که باعث شد نسبت به آنچه از زلمای خلیل‌زاد نقل کردم مشکوک شوم (به این دلیل که خلاف این موضوع را از بعضی افغانی‌های دیگر شنیدم.) دربارۀ خطاهای احتمالی در جاهای دیگر هم اجازه بدهید که دوزار آبرو برایمان بماند. 

اما من از طرف آن‌ها، موضع و تحدی‌شان را به‌دور از هر لفاظی در نیم‌خط و نقل به مضمون بیان می‌کنم: ما از ترس بلعیده‌شدن توسط چین و روسیه به بغل قلدر محله/آمریکا پناه می‌بریم. شر اکبر باید با شر اصغر دفع شود. اگر مخالفین استراتژی ما [اوروبروس و داریوش] بعد از تمام‌شدن نقدهایشان، برای شکست ج.ا. راه‌حل کم‌هزینه‌تری دارند، پس بسم‌ الله.


RE: گستاخی آخوندها! یعنی تا این حد؟ - Dariush - 11-26-2020

(11-04-2020, 03:14 PM)Thanks نوشته:  
(10-25-2020, 03:12 PM)Dariush نوشته:  دوست گرامی، @Thanks، نکات قابل توجه در سخنان شما زیادند، اما درون‌مایه‌‌ی آنها کمی شگفت‌آور هستند، آن‌هم برای وارثان چشم روشنی‌های بشر قرن بیستمی! حتی در صورت فقدان تجربیاتی چون فاشیسم و نازیسم و جنگ سرد و گولاک و هیروشیما و ویتنام، شما دارید ما را بشارت می‌دهید به شر نادم و در ظاهر تقلیل یافته‌ی ناتو و پنتاگون یا سازمان ملل و شورای امنیتی که چون شورتی تنگ میخواهد خایه‌های تابه‌تای جهان امروز را در کنار هم نگاه بدارد؟ شما جدی خنده‌تان نگرفت وقتی اروپا و انگلیس، روسیه را به دلیل اشغال کریمه تحریم می‌کرد در حالی‌که چند روز قبل‌تر شاهزاده‌ی کونی‌اش را سوار بر جنگنده فرستاده بود برای بازپس‌گیری و حفاظت از جزایر فارکلند در آرژانتین؟! آمریکایی که از ترس عربستان، تخم‌اش را ندارد اسناد 11 سپتامبر را کامل منتشر کند و از روی حرام‌خوارگی بی‌امان‌اش، اموال ایران را در پاسخ به آن حمله، مصادره می‌کرد، می‌خواهد ما را از شر آخوندیسم برهاند که کساخیل نایاک سدشان شده؟ دست بردارید گرامی، اینجا ما در حال تجربه‌ی شکل فروکاسته شده‌ای از حیات و زندگانی هستیم که بخش اعظم‌اش همانی هست که باید باشد دیگر، کی میخواهید با این حقیقت کنار بیایید؟! من هم اگر به جای سرهنگ قذافی بودم، ترجیح میدادم چوب هموطنان بدوی و وحشی‌ام در کون‌ام فرو بروند تا بمب‌های ناتو.
 
 
من از شما پرسشی دارم، چگونه است که همین جامعه و مردم توانست کسی چون شجریان را به این آخوندها تحمیل بکند و حتی از آن بدتر، امثال مرتضی پاشایی و امیر تتلو را به آن بچپاند، اما نمی‌تواند حجاب اجباری را از آن بگیرد؟ و بعد هم داستان آن سردار کتلت را که در نظر بگیرید، در نهایت چاره‌ای نمی‌ماند جز آن‌که (بلانسبت شما، شمای نوعی منظورم است) چون چپ‌های وامانده بروید در پی کارهای فرهنگی، یا چون راست‌های بچه‌باز بروید در پی کسب پول و قدرت به همان سلک و یا آنکه بی‌اعتناء بشوید به تمام‌شان و بیلاخ اعظم را حواله‌شان کنید و بروید به راه خود (آنچه من برگزیده‌ام). در راه من، خصایصی از تمام این کسکش‌ها یافت می‌شود، اما تفاوت بنیادین در اینجا این است که تمام این‌ها در خدمت خودم هستند و آن‌قدری پیش می‌روند که ارضاء بشوم و البته یکی از این لذایذ هم این است که جلوی یک Environmentalist بنشینم و مغز ده‌ها گنجشک را تبدیل به یک لقمه کرده و نوش جان کنم یا جلوی فعال LGBTQIAPK مکررا دوستانم را به شوخی کونی خطاب کنم یا یک فمنیست را گیر آورده دوکیره‌اش کنم! اکنون من از شما می‌پرسم، اینها که لیست کردم حیرت‌انگیزتر هستند یا وجود یک و نیم میلیارد انسان معتقدی که رهبرشان کسی‌ست که در تاریخ موثق‌اش یا دستِ کم مورد تفاهم‌اش، دست و پاهای پیرزنی را به شترها بست و رم‌شان داد تا چند شقه بشود؟ یا موجی که در پی اتهامات مجازی MeToo تاکنون چندین زندگی نابودشده و خودکشی را باعث شده و به آن مفتخر هم هست و تحسین هم می‌شود؟ این جامعه‌ایست (و نه حکومت) که به شما تحمیل می‌کند در عین ناباوری به تمام ارزش‌هایش، با افتخار برای ازدواج به دنبال دختر باکره بروید، کیر پسر خودتان را ببرید و دخترتان را بفرستید دماغ‌ش را عمل کند و از آنسو یواشکی آزادی‌هایش را فیلم و عکس می‌کند برای مبارزه با حجاب تحمیلی توسط جمهوری اسلامی؛ من مدت‌هاست که دکمه‌ی سیکتیر تمام این‌ها را فشرده‌ام، چون میدانم آن روزی که لازم باشد کون‌بچه‌ی موبور غربی، بی‌اعتنا به تمام اینها، بمب‌های «خوشگل‌»اش را بر سرم فرود می‌آورد یا بربران وطنی به شکل صحرایی مثله‌ام می‌کنند و یا نرم‌دلان «جهانی» کیر و خایه‌ام را می‌برند و می‌اندازند جلوی جانوران در حال انقراض! نمی‌گویم شما هم همین کار را بکنید، می‌گویم حداقل بدان فکر بکنید.

سلام بر شما. خوشحالم که یکی دیگر از قدیمی‌های اینجا را می‌بینم. 

یک‌سری از مواضع من نسبت به چند ماه پیش که اینها را می‌نوشتم عوض شده است و ترجیح می‌دهم بیشتر در این زمینه ناظر باشم تا اینکه حرف بزنم. یک جاهایی به نظرم می‌رسد خطا کرده باشم، خصوصا دربارۀ میزان رضایت افغان‌ها نسبت به حملۀ نظامی خارجی به طالبان که باعث شد نسبت به آنچه از زلمای خلیل‌زاد نقل کردم مشکوک شوم (به این دلیل که خلاف این موضوع را از بعضی افغانی‌های دیگر شنیدم.) دربارۀ خطاهای احتمالی در جاهای دیگر هم اجازه بدهید که دوزار آبرو برایمان بماند. 

اما من از طرف آن‌ها، موضع و تحدی‌شان را به‌دور از هر لفاظی در نیم‌خط و نقل به مضمون بیان می‌کنم: ما از ترس بلعیده‌شدن توسط چین و روسیه به بغل قلدر محله/آمریکا پناه می‌بریم. شر اکبر باید با شر اصغر دفع شود. اگر مخالفین استراتژی ما [اوروبروس و داریوش] بعد از تمام‌شدن نقدهایشان، برای شکست ج.ا. راه‌حل کم‌هزینه‌تری دارند، پس بسم‌ الله.



درود دوست گرامی؛ من هم بسی خوش‌وقتم از زیارت شما Pidgin_141

من متاسفانه در این روزها حقیقت‌اش در حال پاره شدن هستم از فرط کار و گرفتاری وگرنه مطلبی دارم در این مورد که به زودی آن را تحریر خواهم کرد. علی‌الحساب، تمام آنچه گفتم، در مخالفت با نظر امیر هم هستند. برای من جمهوری اسلامی دیگر چندان موجودیت مستقل از مردم نیست، به همان دلایلی که گفتم؛ از همین جامعه تغذیه می‌کند و همین جامعه را می‌پروراند. موضوع این است که راه‌حلی نیست احتمالا، آنچه به عنوان راه‌حل یا آلترناتیو، بر جای جمهوری اسلامی برخواهد نشست، اگر قرار است محصول این کس‌مشنگ‌های جقی زودانزالی باشد که این‌طرف و آن‌طرف در شبکه‌ها و رسانه‌ها می‌بینیم، شرمنده، من همین جمهوری اسلامی را ترجیح می‌دهم! 

حرف من این است : راه‌حلی از درون یا بیرون ایران وجود ندارد، چون مساله از اساس چیز دیگری غیر از موجودیتی به نام جمهوری اسلامی‌ست، اگر مساله را اکنون نمی‌شناسیم به دلیل ضعف نگاه ماست. درجه، عمق و گستردگی حماقت موجود در تمام ابعاد تمدن بشری چنان است که راست‌اش امیدوار بودن، کمی احمقانه است و این دقیقا همان‌چیزی‌ست که از آن بیزاری می‌جویم. باور نمی‌کنید؟ این هم برهان : فردا ویدیویی از من منتشر بشود که لگدی درِ کون گربه‌ای در خیابان زده‌ام، همین مردم خانه‌ام را به هر طریقی خواهند یافت و از خایه دارم می‌زنند، اما همین مردم رفتند خیلی شیک و مفتخر به ری‌شهری و دری نجف‌آبادی رای دادند! یا آنچه من در پست قبلی نوشتم از فانتزی‌‌های خیالی خودم، می‌توانند تبعاتی جدی برایم داشته باشند، چه در ایران و چه خارج از ایران. حتی اگر تمام آنها حرف‌هایی باشند که هرگز قرار نبوده که عملی بشوند، حداقل آنکه مرا به مراتب یک سایکوپت جامعه‌ستیز تقلیل خواهند داد.  اما در همان زمان که جامعه دارد مرا بابت چنین مطالبی تنبیه می‌کند، برای یک همچین چیزی هورا می‌کشد:

'We have to erase men': Lesbian author who urges women to 'eradicate' men from their lives racks up 5 star reviews on Amazon - but some argue it's 'a form of apartheid'
یا آنکه در نهایت با گفتن جملاتی چون  «اینم دیگه افراطه بابا» به سادگی از کنارش رد می‌شود. 

در همان کشورهایی که این‌ها زندگی می‌کنند، به امثال کوین اسپیسی و جانی دپ و لوییس سی‌کی هم رحمی نمی‌شود و برای کار نکرده یا اتهام اثبات‌نشده، مجازات‌شان می‌کنند، ما آدم‌های عادی را که ممکن است به اتهام یک شوخی ساده به صلیب هم بکشند. 
شما می‌خواهید با جرثومه‌هایی چون بایدن، حکومت را در ایران تغییر بدهید؟ یا امیر می‌خواهد به کمک این مردمی که رفتند لب مرز عراق که هرجور شده بروند پیاده‌روی اربعین، یا آنان که معترض بودند که چرا حکومت در ایام کرونا عزاداری حسینی را بطور کامل ممنوع نمی‌کند و هم‌زمان معترض بودند که چرا در همان ایام حکومت اجازه نمی‌دهد ما برای شجریان تشیع جنازه بگیریم، می‌خواهد لگد به کون آخوندها بزند؟ اوکی، گو اهید، برای هر دوی شما آرزوی موفقیت می‌کنم ...