بازی : گفتگو -
Crusader - 04-26-2014
Nevermore نوشته: من آمادگی خود را اعلام می دارم،اما پیش از شروع بیا یک راهنمایی بکن:
من امروز به سمت دو دختر رفتم،گشایش را نسبتا خوب انجام دادم و آخر کار شماره را نیز گرفتم،اما مشکل اینجاست که شماره ی آن دختری که می خواستم را نگرفتم،چگونه می توانم برنامه ای بچینم که دختر خوشگل تر را تور کنم؟
هه هه :e057:
من هم در چنین منجلابی بودهام. راهکار شما ایسنت که در وهلهی اول خیلی شیک مخ کسی که با او هستید را میزنید. چرا؟ چون دخترها عقل سمعی دارند، اگر سوژه در مقابل دوست خود از شما تمجید کند شما سانس بالایی برای تور کردن شخص ثالث خواهید داشت. مراحل بعدی هم خاموش کردن رادار بازیکنیاب اوست. اما در وهلهی اول باید مخزنی کنید، وقتی دوست او پرسید خب پسره چه طوری بود؟ باید بگوید عالی! پرفکت! بعدا میروید سراغ گزینهی ثالث، در قرار آتی که دوست کذایی هم حضور داشت شمارهی او را به بهانهای میگیرید و با اساماس آغاز میکنید. چندی بعد هم مثل آبنبات در چنگتان خواهد بود.
بگذارید ببینم دوستان دیگر چه نظری دارند، همانطور که ذکر آن شد «کمیت» خیلی مهم است. باید روزی به ده هزار دختر پیشنهاد دوستی بدهید تا صدتای ایشان را به رخت خواب بکشانید.
بازی : گفتگو -
Nevermore - 04-26-2014
امید نوشته: هه هه :e057:
من هم در چنین منجلابی بودهام. راهکار شما ایسنت که در وهلهی اول خیلی شیک مخ کسی که با او هستید را میزنید. چرا؟ چون دخترها عقل سمعی دارند، اگر سوژه در مقابل دوست خود از شما تمجید کند شما سانس بالایی برای تور کردن شخص ثالث خواهید داشت. مراحل بعدی هم خاموش کردن رادار بازیکنیاب اوست. اما در وهلهی اول باید مخزنی کنید، وقتی دوست او پرسید خب پسره چه طوری بود؟ باید بگوید عالی! پرفکت! بعدا میروید سراغ گزینهی ثالث، در قرار آتی که دوست کذایی هم حضور داشت شمارهی او را به بهانهای میگیرید و با اساماس آغاز میکنید. چندی بعد هم مثل آبنبات در چنگتان خواهد بود.
بگذارید ببینم دوستان دیگر چه نظری دارند، همانطور که ذکر آن شد «کمیت» خیلی مهم است. باید روزی به ده هزار دختر پیشنهاد دوستی بدهید تا صدتای ایشان را به رخت خواب بکشانید.
چه خبر است؟ده هزار تا
ما آخرین نفری که داشتیم اینجا امیر بود که پس از 10 سال بازی خیابانی می گفت تا به حال به هزار دختر پیشنهاد داده.آقا زمان بازی را بیشتر کنید،من نهایتا بتوانم روزی به یک دختر پیشنهاد دهم،زندگی و بساط داریم جانم.
بازی : گفتگو -
Crusader - 04-28-2014
در مثل جای مناقشه نیست. من باب مثال عرض کردم. اگر نه شما واقعا در زندگی به ده هزار نفر پیشنهاد بدهید میباید که حرمسرای عظیمی به وسعت قلمروی چنگیزخان مغول باز کنید!
بازی : گفتگو -
Dariush - 05-16-2014
[MENTION=1132]امید[/MENTION]
درود؛ کمپیدایی؟!
یک موضوع جالب عرض کنم خدمتتان! آن دختری که در حال مخ کردن بودم را به خاطر دارید؟ به شکلی بسیار خندهدار و البته غمانگیز از دستم پرید تقریبا! یکبار که با هم بودیم، بطور ناگهانی گفت گوشیات را بده چک کنم ببینم چه خبر است. من هر چه کلنجار رفتم، بیخیال نشد. آخرین حربهای که خیلی خیلی احمقانه بود را به کار گرفتم و با پای خودم افتادم توی چاه: به او گفتم من گوشی خودم را میدهم، ولی به شرطی که تو هم بدی! قبول کرد! هیچ راهی نداشتم، باید گوشی را میدادم. گوشی خودش پاک پاک بود، توی گوشی من اما از دو دختر دیگر غیر از خودش اس ام اس بود:e108:
خلاصه توی این مدت هر کاری میکنم بیخیالِ آن موضوع نمیشود! خیلی گند بزرگی زدم و فکر نمیکنم دیگر راهی باشد. درست است؟
بازی : گفتگو -
undead_knight - 05-16-2014
Dariush نوشته: @امید
درود؛ کمپیدایی؟!
یک موضوع جالب عرض کنم خدمتتان! آن دختری که در حال مخ کردن بودم را به خاطر دارید؟ به شکلی بسیار خندهدار و البته غمانگیز از دستم پرید تقریبا! یکبار که با هم بودیم، بطور ناگهانی گفت گوشیات را بده چک کنم ببینم چه خبر است. من هر چه کلنجار رفتم، بیخیال نشد. آخرین حربهای که خیلی خیلی احمقانه بود را به کار گرفتم و با پای خودم افتادم توی چاه: به او گفتم من گوشی خودم را میدهم، ولی به شرطی که تو هم بدی! قبول کرد! هیچ راهی نداشتم، باید گوشی را میدادم. گوشی خودش پاک پاک بود، توی گوشی من اما از دو دختر دیگر غیر از خودش اس ام اس بود:e108:
خلاصه توی این مدت هر کاری میکنم بیخیالِ آن موضوع نمیشود! خیلی گند بزرگی زدم و فکر نمیکنم دیگر راهی باشد. درست است؟
دیدگاه من:
1-به هیچ وجه تسلیم خواستش نباید میشدی،اینجور موضع قدرت خودت رو ضعیف کردی.
2-این رو بر علیه خودش استفاده میکردی،با یک ژست ناراحتی و کمی خشم و جملاتی مثل "به من اعتماد نداری؟! و چرا میخوای چکش کنی؟و..." تحت فشار میزاشتیش،یا عقب نشینی میکرد یا اینکه به حالت قهر صحنه رو ترک میکردی تا بعدا در آرامش یه فکری به حال این قضیه بکنی.
3-چه نوع اس ام اس هایی؟!
بازی : گفتگو -
Dariush - 05-16-2014
undead_knight نوشته: دیدگاه من:
1-به هیچ وجه تسلیم خواستش نباید میشدی،اینجور موضع قدرت خودت رو ضعیف کردی.
2-این رو بر علیه خودش استفاده میکردی،با یک ژست ناراحتی و کمی خشم و جملاتی مثل "به من اعتماد نداری؟! و چرا میخوای چکش کنی؟و..." تحت فشار میزاشتیش،یا عقب نشینی میکرد یا اینکه به حالت قهر صحنه رو ترک میکردی تا بعدا در آرامش یه فکری به حال این قضیه بکنی.
3-چه نوع اس ام اس هایی؟!
حرفات کاملا درست است ولی آن موقع انگار خون به مغزم نمیرسید و او هم بدجور پیله کرده بود. هیچ جور بیخیال نمیشد. از همین اساماسهای عادی میانِ دوستپسر دوستدخترها دیگر.
من خودم هنوز گمان میکنم دخترِ مربوطه نسبت به من تمایل دارد و فقط میخواهد من به روشی درست گندی که زدم را درست کنم و دوباره بشوم همان مردِ خواستیِ خودش
ولی هر کاری میکنم بیخیالِ آن موضوع نمیشود لامصب. همینکه چیزی در آن مورد میگویم شروع به بد وبیراهگویی میکند!
بازی : گفتگو -
Theodor Herzl - 05-16-2014
Dariush نوشته: خلاصه توی این مدت هر کاری میکنم بیخیالِ آن موضوع نمیشود! خیلی گند بزرگی زدم و فکر نمیکنم دیگر راهی باشد. درست است؟
یک مدتی به آن دختر اصلی اصلا کاری نداشته باشید ، خودش کشیده میشود طرف شما! بهترین راه هم برای pick up کردن توی مهمونی این هست که برید با یکی شروع کردن لاسیدن بعدش بعد ۵ دقیقه برید چند متر انور تر با یکی دیگه رو بوسی کردن ، زمانی که دختر بفهمد او تنها انتخاب شما هست از شما سواری میگیرد!
بازی : گفتگو -
Crusader - 05-16-2014
Dariush نوشته: @امید
درود؛ کمپیدایی؟!
یک موضوع جالب عرض کنم خدمتتان! آن دختری که در حال مخ کردن بودم را به خاطر دارید؟ به شکلی بسیار خندهدار و البته غمانگیز از دستم پرید تقریبا! یکبار که با هم بودیم، بطور ناگهانی گفت گوشیات را بده چک کنم ببینم چه خبر است. من هر چه کلنجار رفتم، بیخیال نشد. آخرین حربهای که خیلی خیلی احمقانه بود را به کار گرفتم و با پای خودم افتادم توی چاه: به او گفتم من گوشی خودم را میدهم، ولی به شرطی که تو هم بدی! قبول کرد! هیچ راهی نداشتم، باید گوشی را میدادم. گوشی خودش پاک پاک بود، توی گوشی من اما از دو دختر دیگر غیر از خودش اس ام اس بود
خلاصه توی این مدت هر کاری میکنم بیخیالِ آن موضوع نمیشود! خیلی گند بزرگی زدم و فکر نمیکنم دیگر راهی باشد. درست است؟
درود گرامی. پاسخ شما را در اولین فرصت میدهم. فعلا در کهکشانهای مجاور راه شیری سیر میکنم و نمیتوانم تمرکزم را مکتوب کنم...
بازی : گفتگو -
Dariush - 05-16-2014
امید نوشته: درود گرامی. پاسخ شما را در اولین فرصت میدهم. فعلا در کهکشانهای مجاور راه شیری سیر میکنم و نمیتوانم تمرکزم را مکتوب کنم...
یک بحثی هم رد موردِ مخزنی آنلاین و در شبکههای اجتماعی داشته باشیم بد نیست. من اخیرا چهار پنجتا مخ در این فضاها زدهام که خب خلاصهی گفتگوها به علاوه تحلیل و آنالیزشان میتواند برای خیلی از دوستان راهگشا باشد
.
بازی : گفتگو -
Russell - 05-16-2014
Dariush نوشته: یک بحثی هم رد موردِ مخزنی آنلاین و در شبکههای اجتماعی داشته باشیم بد نیست. من اخیرا چهار پنجتا مخ در این فضاها زدهام که خب خلاصهی گفتگوها به علاوه تحلیل و آنالیزشان میتواند برای خیلی از دوستان راهگشا باشد.
اینرا من هم اتفاقا میخواستم چند وقت پیش پیشنهاد بدم، در همین راستا این هم جالب است:
[ATTACH=CONFIG]4096[/ATTACH]
James Franco or Direct? | The Blog of Christian McQueen