گفتگوهایی پیرامون مدرنیته و سنت -
Russell - 02-25-2015
Dariush نوشته: برای خانوادهام، بهترین دوستانام، نجات دادن ِ بخشی بزرگ از انسانهای در خطر و ...
داریوش جان فکر نمیکنی این دوست داشتن «خانواده» و «دوستان» زیادی متحجر و بدویست؟
من خاطرم هست فیلمهایِ مورد علاقهات یکزمانی The Last Samuraiو Gangs of New York
(آنهم با چاشنی علاقه به دنیل دی لوئیس) بود، مثل من.
ولی گمان نمیکنم این علایق از خواندن کانت و اسپینوزا حاصل شده باشند.
نظر من به ایرادی در "کوبیدن سنت به شیوهیِ نیچهای" جلب که برای من حداقل بسیار جالب بوده.
شما همچنان از خانواده و دوستان(گنگ) خود سخن میگویی. میگویی "زن" فلانی میرفته زیر فلان آخوند،
و از "برادری" سخن میگویی. اینها، نه فقط نامشان بلکه احساسی که در مخاطب برمیانگیزد همه مفاهیمی
هستند که از سنت آمدهاند ولی چپ آنها را برای منافع خود مصادره میکند. تازه این جای خوب کار است.
فمینیسم بزرگترین موضوعات مطروحهاش چیست؟ تجاوز، خشونت علیه زنان.
میگوید اینها در جامعهیِ سنتی تشویق میشده. در حالی که، تجاوز مفهومی دربارهیِ عفت و نجابت زن است
که اگر در درون گروه اتفاق بیافتد مجازاتش مرگ است، خشونت بر علیه زن عملی بسیار زشت است چرا که
خشونت علیه "ضعیفه" است، فقط مقدار محدودی خشونت برای مرد خانه اجازه داده شده، چرا که مسئولیت زن
و فزند بر عهدهیِ او گذاشته.
حالا اینها گرفته شده و با 180 درجه گرداندن بر علیه خود سنت بکار گرفته ولی باید پرسید: بدون عفت
کدام تجاوز؟ بدون سلسه مراتب مشخص و جدا کردن قوی از ضعیف کدام خشونت؟ در جهان فردگرا
کدام عدالت؟
من بهترین سخن و استدلالی که از مسلمین دربارهیِ روابط آزاد جنسی، و البته در کل شنیدهام این بوده که
پس باید سکس با نوامیس هم مجاز باشد، حقیقتش این است که هرگز برای آن جوابی نیافتم. تنها جوابی
که مطرح میشد این بود که سکس با محارم بد است چون از نظر ژنتیکی خوب نیست، بعبارت دیگر یعنی
چون دیسژنیک است !!
همهیِ اینها منظورم مطرح کردن این سوال بود که: این آفرینش ارزش و معنا و ادعای اینکه اینها چیزی جز
هدانیسم و نهیلیسم است، حتی بلکه چیزی مقابل آن، چقدر جدیست؟
آیا همانقدر جدیست که در شوروی اتفاق افتاد، زمانی که دیگر استالینی نبود که
ارزشهایِ «متحجرانه» را ( البته برای استفادهیِ خود) به سیستم تحمیل کند و عمر آنرا طولانیتر کند
و ارزشهایِ شما بعمل درآمدند؟
من میگویم برای شروع این ارزش آفرینی بجای استفاده از آنها به بهانههایِ خیالی مثل مبارزه با فاشیسم،
بیایید بدون استفاده از ارزشهایِ متحجر و تاریخ مصرف گذشتهیِ سنتی از همین حالا اینکار رو بکنید،
ولو در مقیاس کوچک، و البته میتوانید از تجارب دیگرانی که اینها را امتحان کردهاند بهره ببرید.
گفتگوهایی پیرامون مدرنیته و سنت -
Russell - 02-25-2015
در مورد بحث با آندد، من چند نکته بنظرم میرسه.
یکی اینکه، من بنظرم اتفاقا بهشت مفهوم بسیار جالبی میاد، اگر از این منظر بهش گاه کنیم
که سلسله مراتب را در اون جهان هم حفظ میکنه.
دربارهیِ ایراد آندد به شهادت و اشارهیِ اون به اینکه مرگ همه چیز یا هیچ چیز هست.
اول اینکه هزینه دادن همواره صفر و صد نیست. مرگ نهایت هزینه و خودکشی برای شرافت نهایت
آزمون هست، هزینهها و آزمونهایِ دیگر همیشه هست و بنظر میرسه فاسدترین فرمانرویان قدیم دربرابر طبقهیِ
حاکم امروز بر جهان که 60 تا پاسپورت توی جیبشون دارند در حکم جنگجویان دلیری هستند.
نظر من دشمن در اینجا میتونه نعمتی باشه:
نقل قول:Valerian (/vəˈlɪəriən/; Latin: Publius Licinius Valerianus Augustus;[SUP][1][/SUP] 193/195/200 – 260 or 264, also known as[B]Valerian the Elder, was Roman Emperor from 253 to 260. He was taken captive by Persian king Shapur I after theBattle of Edessa, becoming the only Roman Emperor who was captured as a prisoner of war, causing instability in the Empire.
[B]...
Eutropius, writing between 364-378, stated that Valerianus "was overthrown by Sapor king of Persia, and being soon after made prisoner, grew old in ignominious slavery among the Parthians.".[SUP][8][/SUP] An early Christian source, Lactantius, thought to be virulently anti-Persian, thanks to the occasional persecution of Christians by some Sasanian monarchs,[SUP][9][/SUP] maintained that for some time prior to his death Valerian was subjected to the greatest insults by his captors, such as being used as a human footstool by Shapur when mounting his horse. According to this version of events, after a long period of such treatment Valerian offered Shapur a huge ransom for his release. In reply, according to one version, Shapur was said to have forced Valerian to swallow molten gold (the other version of his death is almost the same but it says that Valerian was killed by being flayed alive) and then had the unfortunate Valerian skinned and his skin stuffed with straw and preserved as a trophy in the main Persian temple. It was further alleged that it was only after a later Persian defeat against Rome that his skin was given a cremation and burial.[SUP][10][/SUP]The captivity and death of Valerian has been frequently debated by historians without any definitive conclusion.[SUP][9][/SUP][/B][/B]
و البته ایراد در فساد او فرد در مملکتداری پیدا میشه نه چرندیاتی که در فلسفهیِ اخلاق امروز بعنوان مساله مطرح میشه.
و البته همهیِ ما میدونیم فانی هستیم، و بدترین مرگ وقتی اتفاق میافته که تکنولوژی حقیقتا به پیروزی نهایی برسه.
گفتگوهایی پیرامون مدرنیته و سنت -
undead_knight - 02-25-2015
نقل قول:“I trust that every animal here appreciates the sacrifice that Comrade Napoleon has made in taking this extra labour upon himself. Do not imagine, comrades, that leadership is a pleasure! On the contrary, it is a deep and heavy responsibility. No one believes more firmly than Comrade Napoleon that all animals are equal. He would be only too happy to let you make your decisions for yourselves. But sometimes you might make the wrong decisions, comrades, and then where should we be?”
این هم باشه تا عید
گفتگوهایی پیرامون مدرنیته و سنت -
Russell - 02-25-2015
undead_knight نوشته: این هم باشه تا عید
خب این نقل قول از کتابی که ظاهرا اورول در تمسخر کمونیسم نوشته جالب هست. هر چند
بنظر من چنین شخصیتهایی که معلوم نمیشه آخر چپ هستند یا راست جالب هستند.
من بتازگی برای یکبار دیگه Eyes Wide Shut کوبریک رو دیدم. بنظر من دیدن اون با درنظر گرفتن چیزهایی
که در این تاپیک دربارش حرف میزنیم جالب هست
گفتگوهایی پیرامون مدرنیته و سنت -
undead_knight - 02-25-2015
نقل قول:یکی اینکه، من بنظرم اتفاقا بهشت مفهوم بسیار جالبی میاد، اگر از این منظر بهش گاه کنیم
که سلسله مراتب را در اون جهان هم حفظ میکنه.
خب ببین اگر یک زندگی ابدی عادی بود مشکلی نداشت ولی توصیف بهشت طوری هست که همه نیازهای شخص برطرف میشه،این یه جور تناقض با طبقاتی بودن هست.
نقل قول: بدترین مرگ وقتی اتفاق میافته که تکنولوژی حقیقتا به پیروزی نهایی برسه
ولی این کابوس از هر طرف نگاه میکنی واقعا جذابه،پیروزی تکنولوژی پیروزی برتری های انسانیت هست نه ضعف هاش.
گفتگوهایی پیرامون مدرنیته و سنت -
Russell - 02-25-2015
undead_knight نوشته: خب ببین اگر یک زندگی ابدی عادی بود مشکلی نداشت ولی توصیف بهشت طوری هست که همه نیازهای شخص برطرف میشه،این یه جور تناقض با طبقاتی بودن هست.
جدا کردن لزوما ربطی به رفع نیاز نداره. بهشتیها رو ببری جهنم و جهنمیها رو ببری بهشت بازم از هم جدا هستند.
بحث من کلیتر از گرفتن فلان تفسیر و فلان دین هست ولی من حتی از آخوندهای خودمون هم شنیدم بهشت
و جهنم طبقه دارند، هرچند بهشت آخوندی جای سخیفی هست.
undead_knight نوشته: ولی این کابوس از هر طرف نگاه میکنی واقعا جذابه،پیروزی تکنولوژی پیروزی برتری های انسانیت هست نه ضعف هاش.
در پیروزی تکنولوژیک اصلا انسانی، به مفهومی که داره ازش اینجا صحبت میشه، نمیمونه تا اونجایی که من میبینم و بنظر من میآد.
ولی اگر «رهایی» ممکن باشه، احتمالا در انفجاری تکنولوژیک اتفاق میافته.
گفتگوهایی پیرامون مدرنیته و سنت -
undead_knight - 02-25-2015
نقل قول:جدا کردن لزوما ربطی به رفع نیاز نداره. بهشتیها رو ببری جهنم و جهنمیها رو ببری بهشت بازم از هم جدا هستند.
بحث من کلیتر از گرفتن فلان تفسیر و فلان دین هست ولی من حتی از آخوندهای خودمون هم شنیدم بهشت
و جهنم طبقه دارند، هرچند بهشت آخوندی جای سخیفی هست.
من هم شنیدم:))
دارم میگم مفهوم بهشت به عنوان جایی که انسان "رستگار" شده و از ضعف ها رها شده با طبقاتی بودن در تضاد هست(که البته ادیان از این تضادها زیاد دارند) اگر بهشت به عنوان جایی باشه که زندگی ابدی توش جریان و هست و یک ورژن تغییر یافته دنیای فعلی باشه،خب نه این تضادی با مفهوم بهشت بودن نداره.
نقل قول:در پیروزی تکنولوژیک اصلا انسانی، به مفهومی که داره ازش اینجا صحبت میشه، نمیمونه تا اونجایی که من میبینم و بنظر من میآد.
ولی اگر «رهایی» ممکن باشه، احتمالا در انفجاری تکنولوژیک اتفاق میافته.
دقیقا نکته همین هست،اگر ضعف های انسان رو ازش بگیریم دیگه انسان نیست! چه ماشین های هوشمند جایگزین ما بشند و چه کلا بدنمون تغییر بکنه،انسان های اون موقع(یا ماشین ها) بیشتر شبیه یه گونه دیگه هستند تا انسان های فعلی.
گفتگوهایی پیرامون مدرنیته و سنت -
Ouroboros - 02-26-2015
undead_knight نوشته: این هم باشه تا عید
یک ایدهی بسیار مردانهای در عمق و روح چپگرایی بدوی وجود دارد. انحراف به زنانگی بعدتر است که رخ میدهد و از عواقب یکسری عوامل غیرقابل پیشبینیست. «برابری» که انقلابی فرانسوی از آن سخن میگفت برابری ابنای بشر در «امکان» رسیدن به فضیلت بود، اما «همهی مردان در توانایی رسیدن به فضیلت با هم برابر هستند» خیلی زود شد «همهی مردان با هم برابر هستند فارغ از فضایلی که دارند». اینکه فضیلت نه در ذات، ژن، طبیعت، جایگاه اشرافی و لقبی که دارید، بلکه در عمل و ایمان شماست، خیلی زود تبدیل شد به «همهی اعمال فضیلتآمیزند». از هرکس به اندازهی توانش، به هرکس به اندازهی نیازش تبدیل شد به «بده من بینم اینو!».
مسئله اینست که فاصله میان چپ ِ مردانهی مریتوکرات با چپ زنانهی اگلیتارین فاصلهای کاذب است، هر دو در ذات یکی هستند.
گفتگوهایی پیرامون مدرنیته و سنت -
Ouroboros - 02-26-2015
undead_knight نوشته: اساسا تکنولوژی مدرن داره به سمتی میره که نقش "شمار" نیروی انسانی رو کمرنگ میکنه. یعنی همچنان آدم هایی هستند که حاضرند"بکشند" ولی شمار خیلی کمتری هستند که حاضرند بمیرند و این بزدلی مشکلی در ماشین جنگی یک کشور پیشرفته درست نمیکنه.
البته تا اونجایی که فهمیدم این در نظر تو چیز "بدی" هست ولی به قول خودت این به نوعی تغییر دادن واقعیت هم هست، یعنی پیروزی مردانی(اکثریت) که حاضر نیستند بمیرند بر مردانی که حاضر هستند بمیرند(که البته هر دو حاضر به کشتن هستند)
مرحله نهایی این پیشرفت این هست که نابرابری قدرت ماشین و انسان به مرحله ای میرسه اساسا اهمیتی نداره که شما حاضر به مردن هستید یا نه،یا در مرحله جنگ تکنولوژیک پیروز میشید یا تسلیم شدن/مقاومتتون در نتیجه تاثیری ایجاد نمیکنند.
اختیار تکنولوژی نظامی در دستان مردانیست که ماشه را میکشند، و اگر شما قادر نباشید شخصاً و رأسا خطر را بپذیرید، اگر قادر نباشید چاقو بر گلوی دیگری بگذارید و آنرا ببرید، اگر قادر نباشید یک «چشم در چشم» ساده را از طرف مقابل ببرید، قطعاً قادر نخواهید بود با فشار دکمهای دهها هزار نفر را در لحظهای خاکستر بکنید. ماجرای گردنکشیهای اخیر پوتین در برابر غرب نمود خوبیست از این قاعده.
کارکتری بسیار قوی لازم است تا بتوانید چنان تصمیمی بگیرید، در «جهان آزاد» امروز حتی یک مرد بر سر قدرت نیست که چنین کارکتری داشته باشد. هر لشگری با نیم میلیون پیاده بر دروازههای اروپا برسد خود را فاتح بلامنازع آن مییابد، چون مسأله این نیست که چند بمب و موشک و خمپاره دارید، مساله این است که حاضرید چند نفر را بکشید و چند نفر کشته بدهید.
گفتگوهایی پیرامون مدرنیته و سنت -
Ouroboros - 02-26-2015
undead_knight نوشته: امیر حالا باید این اخر سال که من کارم زیاده فعال میشدی؟!:)))
همینکه نوشتهها را میخوانید خودش خیلی خوب است. ممنون که در گفتگو شرکت دارید.