پاتوق شب نشینی -
Mehrbod - 01-21-2014
Alice نوشته: اتفاقا من از این دسته افرادی که میگن هیچی بلد نیستیم ولی کل کتاب رو خوردن بدم میاد!
پیشآمدانه همهیِ دخترها همین را هم میگویند! :e058: (((:
Alice نوشته: مطمئن باش 8 بشم کلی ذوق و شوق میکنم که حداقل ممکنه استاد بهم 10 رو بده و هم معدلم پایین نمیاد. به تقلب هم امیدی ندارم، ما شانس نداریم؛ الان دقیقا اون ردیف جلوی جلو میفتم و یه مراقب چادر چاخچوری مسلمه از اول تا آخر زل میزنه به چشای من!
من به هوش تو باور دارم, ١٠ را دیگر میگیری برو که اسپاگتی works in mysterious ways, ناگاه دیدی
یک راه تقلب هم پیش پایت گذاشت که هرگز در خواب نداشتهیِ امشب ات هم نمیدیدی ... (;
پاتوق شب نشینی -
Mehrbod - 01-21-2014
undead_knight نوشته: i'm a man of many flavors and my relationships sink easily :))
اصلا من رو چرا مجبور به انتخاب میکنید،کی گفته ادم باید فقط یه پارتنر داشته باشه:)))))
از هر دیدگاه بنگریم داریوش از آن منشهایِ گیرا و دوستداشتنی
دارد که همه, مرد و زن دلباخته اش میشوند و کاریزمایی دارد همتراز ِ امیر.
من بجایش در برهم زدن چشمداشتهایِ دیگران از خود ام دستی توانا دارم (:
پاتوق شب نشینی -
undead_knight - 01-21-2014
Mehrbod نوشته: از هر دیدگاه بنگریم داریوش از آن منشهایِ گیرا و دوستداشتنی
دارد که همه, مرد و زن دلباخته اش میشوند و کاریزمایی دارد همتراز ِ امیر.
من بجایش در برهم زدن چشمداشتهایِ دیگران از خود ام دستی توانا دارم (:
موافقت میشه:))
نکته اصلی هم این پیشبینی ناپذیریه،من بیشتر به خاطر لذتش انجام میدمش:))
پاتوق شب نشینی -
Anarchy - 01-21-2014
@
Alice جان
امتحان چی شد بالاخره
؟ امیدی به 10 هست یا نه ؟
پاتوق شب نشینی -
homayoun - 01-21-2014
دوستان روش پارسی روان و ساده نویسی من چگونه است؟
این را بیشتر دوست دارید یا اینکه نزدیکتر به مهربد و مزدک بنویسم؟
پاتوق شب نشینی -
Dariush - 01-21-2014
Dariush نوشته: دوستان ما برویم بخوابیم؛
شب بخیر به همگیِ همگامها...
عجب سوتیای دادیم در اینجا و کسی هم مچ ما را نگرفت:))
همگامها=همگاهها.
پاتوق شب نشینی -
مزدك بامداد - 01-21-2014
Dariush نوشته: عجب سوتیای دادیم در اینجا و کسی هم مچ ما را نگرفت:))
همگامها=همگاهها.
چرا، دیدیم ولی همگام و همراه هم چم ناجوری نداشت.
•
پاتوق شب نشینی -
sonixax - 01-21-2014
homayoun نوشته: دوستان روش پارسی روان و ساده نویسی من چگونه است؟
این را بیشتر دوست دارید یا اینکه نزدیکتر به مهربد و مزدک بنویسم؟
هر جوری خودت دوست داری بنویس همایون جان.
پاتوق شب نشینی -
kourosh_bikhoda - 01-21-2014
Alice نوشته: اما پاستاوکیلی مراقب امتحان زیادی جونور بیخودیه!
من این موضوع رو که تا داخل دایره هستی، شرایط رو بی طرفانه نمیتونی درک کنی به خوبی تجربه کردم.
قول میدم روزی که شما درستون تموم بشه و خودتون رو جای مراقب بگذارید یا اصلن واقعن مراقب بشید، رفتار یک مراقب رو پیش میگیرید.
پاتوق شب نشینی -
sonixax - 01-21-2014
این راستکیه ؟!
نقل قول:برگرفته از متن دفاعیات خسرو گلسرخی در دادگاه
ان الحیاه عقیده والجهاد. سخنم را با گفتهای از مولا حسین، شهید بزرگ خلقهای خاورمیانه آغاز میکنم. من که یک مارکسیست لنینیست هستم، برای نخستین بار عدالت اجتماعی را در مکتب اسلام جستم و آنگاه به سوسیالیسم رسیدم.
از اسلام سخنم را آغاز کردم. اسلام حقیقی در ایران همواره دین خود را به جنبشهای رهاییبخش ایران پرداخته است. سید عبداله بهبهانیها، شیخ محمد خیابانیها، نمودار صادق این جنبشها هستند. و امروز نیز اسلام حقیقی دین خود را به جنبشهای آزادیبخش ملی ایران ادا میکند. هنگامی که مارکس می گوید: «در یک جامعه طبقاتی، ثروت در سویی انباشته میشود و فقر و گرسنگی و فلاکت در سوی دیگر، در حالی که مولد ثروت طبقه محروم است» و مولا علی میگوید: «قصری بر پا نمیشود، مگر آنکه هزاران نفر فقیر گردند»، نزدیکیهای بسیاری وجود دارد. چنین است که میتوان در تاریخ، از مولا علی به عنوان نخستین سوسیالیست جهان نام برد و نیز از سلمان فارسیها و ابوذر غفاریها. زندگی مولا حسین نمودار زندگی اکنونی ماست که جان بر کف، برای خلقهای محروم میهن خود در این دادگاه محاکمه میشویم. او در اقلیت بود و یزید، بارگاه، قشون، حکومت، قدرت داشت. او ایستاد و شهید شد. هر چند یزید گوشهای از تاریخ را اشغال کرد، ولی آنچه که در تداوم تاریخ تکرار شد، راه مولا حسین و پایداری او بود، نه حکومت یزید. آنچه را که خلقها تکرار کردند و میکنند، راه مولا حسین است. بدین گونه است که در یک جامعه مارکسیستی، اسلام حقیقی به عنوان یک روبنا قابل توجیه است و ما نیز چنین اسلامی را، اسلام حسینی را و اسلام مولا علی را تأیید میکنیم.