کافه دومگو -
Russell - 10-23-2012
بنظر شما کدام کاندیدا در آمریکا برنده شود بهتر است برای سرنوشت ایران جدا از بقیه مسائل؟
بنظر من اوباما از اول هم میخواست ایران را سر هم بندی کند فقط برود،البته رامنی هم حماقتهای محافظه کاران آمریکا را احتمالا دارد و از همه مهمتر بنظر من پاکستان است که رامنی و جمهوری خواهان دنبال رابطه بیشتر با پاکستان (مرکز اسلامگرایی و دشمن تکثرگرایی) هستند.
کافه دومگو -
Anarchy - 10-23-2012
به نظر من هیچ فرقی نمیکنه...به قول امام رحمت الله آمریکا هیچ غلطی نمیتواند/نمیخواهد بکند
کافه دومگو -
Theodor Herzl - 10-24-2012
Russell نوشته: بنظر شما کدام کاندیدا در آمریکا برنده شود بهتر است برای سرنوشت ایران جدا از بقیه مسائل؟
اوباما توی سیاست خارجی ضعیف هست ، کلا دمکراتها همیشه به ضرر ایران کار کردند ، از کلینتون بگیرید تا کارتر یا همین اوباما
کافه دومگو -
Anarchy - 10-24-2012
همین رامنی هم بیاد فرقی نمیکنه!!! کلا اینا هم برای رقابت با هم قضیه ایران رو میارن وسط...زیاد هم مشکلی با ایران فعلی ندارن اگه یه کوچولو باهاشون راه بیاد!!!
کافه دومگو -
Ouroboros - 10-24-2012
اوباما بهترین سیاست خارجی تاریخ آمریکا بعد از کندی را اتخاذ کرده، خیلی خوب هم جواب داده و ما شاهد رشد چشمگیر دموکراسی و انزوای هرچه بیشتر دیکتاتورها در جهان بودهایم. رامنی جوجه فاشیست ِ جاهلی بیش نیست.
کافه دومگو -
Theodor Herzl - 10-24-2012
Ouroboros نوشته: اوباما بهترین سیاست خارجی تاریخ آمریکا بعد از کندی را اتخاذ کرده، خیلی خوب هم جواب داده و ما شاهد رشد چشمگیر دموکراسی و انزوای هرچه بیشتر دیکتاتورها در جهان بودهایم.
جانورانی مثل اخوان المسلمین ظهور کردند ، الان دیگه هیچ کس در خاورمیانه به آمریکا اعتماد ندارد ، وقتی آمریکا پشت یک متحد ۳۰ ساله خود مثل مبارک را خالی کرد ، تمامی اعتبار خود را در خاورمیانه از دست داد
کافه دومگو -
Ouroboros - 10-24-2012
پشت یک مشت دیکتاتور فاسد را مدتها پیشتر باید خالی میکردند. مبارک نیز همچون شاه با یا بدون آمریکا رفتنی بود، دموکراتها آنقدر شعور دارند که بفهمند تداوم حمایت از یک لاشهی متعفن در تناقض با اهداف بلندمدت آنهاست. اسرائیل نیز ناگزیر درخواهد یافت که جهانیست جدید، و دولتهای عربی باید به مردم خود پاسخگو باشند.. دوران ِ معاملههای پنهانی پشت درهای بسته سپری شده و چارهای نیست بجز آنکه اجازه بدهیم اعراب و ترکان نیز همچون ایرانیان اسلام سیاسی را آزموده، به مستراح تاریخ بیافکنند. هیچجا را بدون تجربهی مذهبگرایی نمیتوان مذهبزدایی کرد.
کافه دومگو -
Nevermore - 10-24-2012
اما من شک ندارم که تمامی این کشور ها به وضع بدتر از ایران دچار خواهن÷د شد.اگر با این جماعت به سخن بنشینید در می یابید که چه گوساله هایی هستند.با برخی از بحرینی ها صحبت میکردم،به آنها میگفتم چه مرگتان است دیگر؟تا به کثافتی که ایرانی ها در آن غوطه ور هستند نیوفتید ول کن نیستید؟
جوری که آنها تعریف میکردند گویی آمریکا به شدت در بحرین نفوذ دارد به گونه ای بیش از نیمی از آنها در کمپانی های آمریکایی کار میکردند.دولت شان هم که جدای از بحث آزادی سیاسی آزادی های اجتماعی را تضمین میکند.دقیقا مانند 30 سال پیش ایران.جالب تر اینکه همشان(از عراقی گرفته تا بحرینی و عربستانی دولت ایران را بهترین دولت میدانند و آرزو میکنند مانند ایران باشند.نمیدانید پس از این تجربه چقدر خوشحال بودم که بالاخره کم عقل تر از ایرانی جماعت هم پیدا شد.
یکی شان به من میگفت مگر شما رهبرتان امام!خامنه ای نیست؟پس این چه وضع حجاب است که در ایران رواج دارد!
کافه دومگو -
Philo - 10-24-2012
"اهداف شما چندان پنهان نیست"، بنابراین "اهداف شما تا حدی آشکار است"، این یعنی لجن پراکنی. وقتی حقیقت ارزشمند نباشد، دوستداران حقیقت دلسرد میشوند و به حاشیه میروند و بی معنی نویسان و بیسوادان و جزم اندیشان و خاله زنک ها قدر دیده و تبدیل به صحنه پردازان اصلی میشوند.
کافه دومگو -
Ouroboros - 10-24-2012
Philo نوشته: "اهداف شما چندان پنهان نیست"، بنابراین "اهداف شما تا حدی آشکار است"، این یعنی لجن پراکنی. وقتی حقیقت ارزشمند نباشد، دوستداران حقیقت دلسرد میشوند و به حاشیه میروند و بی معنی نویسان و بیسوادان و جزم اندیشان و خاله زنک ها قدر دیده و تبدیل به صحنه پردازان اصلی میشوند.
«پرداختن به اهداف پنهان» وقتی شروع شد که راسل در چند پست پیدرپی کوشید ناکارآمدی رویکردی که اصل اخلاقی مطروحه از جانب شما در عمل پدید میاورد را نشان بدهد، اما شما یکسر به آن بیاعتنا بودید، یا آنها را شامل این گزارهی بخصوص نمیدانستید. این شد که من گفتم «به نظر میرسد هدف از طرح این گزاره پیروزی در بحث بوده»، زیرا گزارهای در عمل و تئوری بیآبرو و شکستخورده را برداشتهاید و با حذف ایرادهای تئوریک(بیآنکه به دشواریهای آن در عمل بپردازید)آنرا از نو ارائه کردهاید و به ناممکنی عملی ِ اتخاذ چنان رویکرد اخلاقیای یکسره بیاعتنا هستید.. اینها همه به چم ِ آنست که هدف از طرح این گزاره پیروزی در بحث بوده، نه برپا ساختن دستگاه اخلاقی ِ جدیدی برای کنار آمدن با چالشهای زندگی ِ مدرن در سیستمهای اجتماعی-سیاسی باز.. این چیزیست کمی متفاوت با پرداختن به «مقاصد پنهان» جهت بیرون راندن حریف از میدان و ارعاب او، و تعبیر آن به لجنپراکنی ِ برآمده از بیسوادی و خالهزنکی و جزماندیشی اگر کملطفی نباشد دستکم اندکی بیش از حد شدید است!