پاتوق شب نشینی -
Theodor Herzl - 01-28-2013
Sbarro restaurant suicide bombing - WiKi
پاتوق شب نشینی -
viviyan - 01-28-2013
David Hume نوشته: امروز به این قضیه فکر میکردم که چند بار تا حالا تو زندگی بگا رفتم! یک چندین موقعیت به ذهنم رسید!
۱- یکبار مجبور شدم ۸ ساعت پیاده بیام تا برسم خونه ، چون کیف پولم رو گم کردم با تلفن وسط یک جا که هیچی نبود!
۲- یک بار دیگه موقع ظرف شستن لیوان شکست انگشتم برید ۸ تا بخیه خورد!
۳- یکبار زمان دانشگاه وام دانشجویی رو توی کازینو باختم ، مجبور شدم کامپیوتر ، تلفن و یک سری وسایل خونه رو بفروشم تا شهریه رو بدم ، ۲-۳ ماه هم به جایی که به بی خانمانها غذا میدهند میرفتم ، تازه پول اتوبوس هم نداشتم هر روز نیم ساعت رفت و نیم ساعت برگشت پیاده میرفتم میاومدم.
۴- ۲-۳ بار موقع استمنأ تا لبهٔ اینکه یکی ببیند رفتم!
۵- ۱ شب مجبور شدم توی خیابون بخوابم!
جالب بود.
من یه بار تو ماشین یکی از دوست پسرای سابقم بودم، پلیس سر رسید، اگر دوست پسر نامبرده رفع و رجوع نکرده بود، دهنم سرویس میشد.
یه بار داشتم با یکی دیگه از دوست پسرام تلفنی حرفای ناجور میزدم، یهو متوجه شدم دوستم تو اتاقه، نمیدونم شنید یا نه ولی به رو خودش نیاورد.
فکر کنم به زودی به گا میرم چون حراست دانشگاه شدیدا کلید کرده روم و زیرنظرم داره.
پاتوق شب نشینی -
SAMKING - 01-28-2013
David Hume نوشته: یک بار دیگر هم در سال ۲۰۰۱ که چند ماه بود به اسرائیل آمده بودم برای بار اول در تقریبا ۱۰ متری من در یک پیزا فروشی که من از آنجا غذا گرفته بودم و در حال خوردن بودم یک انتحاری فلسطینی خود را منفجر کرد و ۱۵ نفر کشته شدند ، تا حدود ۲-۳ ساعت از صدا و موج انفجار من چیزی نمیشنیدم ، شاید اگر چند متر نزدیکتر بودم من نیز کشته میشدم!
چه شانسی داری تو...
ولی زیاد خوشال نشو مثِ "مقصد نهایی" مرگ دوباره میاد سراغت
پاتوق شب نشینی -
SAMKING - 01-28-2013
Ouroboros نوشته: عجب مشکلات جهان اولی داشتهاید،
من یکبار به طرز وحشتناکی از دست پلیس کتک خوردم. در حد چند دندان و استخوان شکسته..
یکبار هم اوور دوز شدم، واقعا حال بدی بود.. پس از آن همه چیز، حتی سیگار را رها کردم!
یکبار هم با موتور زمین خوردم، که انگشتم در رفت تا ماهها درد میکرد..
نمایار به این خوف ناکی داری، گمون میکردم خشن تر باشی. :e108:
پلیس به همین راحتی کتکت زد؟ مگه مواد مخدر جابجا میکردی؟
پاتوق شب نشینی -
SAMKING - 01-28-2013
Alice نوشته: سام تو که هنوز هستی !
سام هرگز این موقع شب خوابش نمیبره... هنوز سر شبه...
پاتوق شب نشینی -
undead_knight - 01-29-2013
Mehrbod نوشته: نخیر، ریچارد داوکینز کسی اینجا نمیخواند انگار؟
Memetics - WiKi
how on earth could i know that :))
الان اگر من وسط حرفام یک "اسکونجر"داشته باشم خواننده بدبخت از کدوم علائم نگارشی باید بفهمه منظور من scavenger هست!؟:)))
پاتوق شب نشینی -
Mehrbod - 01-29-2013
undead_knight نوشته: how on earth could i know that :))
الان اگر من وسط حرفام یک "اسکونجر"داشته باشم خواننده بدبخت از کدوم علائم نگارشی باید بفهمه منظور من scavenger هست!؟:)))
یک فرنود بیشتر (one more reason) برای رفتن روی دبیره
پارسی جهانیک؟ (:
پاتوق شب نشینی -
yasy - 01-29-2013
چیزی كه مرا نكشد مرا قوی تر میكند
چیزی كه مرا نكشد مرا قوی تر میكند
واقعا چیزی كه مرا نكشد مرا قوی تر میكند؟؟؟؟
والا این نیچه هم یه چیزیش میشه
پاتوق شب نشینی -
Mehrbod - 01-29-2013
yasy نوشته: چیزی كه مرا نكشد مرا قوی تر میكند
چیزی كه مرا نكشد مرا قوی تر میكند
واقعا چیزی كه مرا نكشد مرا قوی تر میكند؟؟؟؟
والا این نیچه هم یه چیزیش میشه
چرا یاسی جان؟ هر چند امیدوارم سخن درباره ماهانگی نباشد، که این یکی رو منم دور از باور میدونم کسی رو توانمندتر کند ..
پاتوق شب نشینی -
yasy - 01-29-2013
Mehrbod نوشته: چرا یاسی جان؟ هر چند امیدوارم سخن درباره ماهانگی نباشد ، که این یکی رو منم دور از باور میدونم کسی رو توانمندتر کند ..
:)
نه در اون مورد نیست ولی این و گفتید یاد یه موضوعی افتادم ...كلا از نظر فیزولوژی بدن زن بسیار توانمند تر از بدن مرد است برای اثبات این توانمندی تو یكی از دانشگاه های دامپزشكی كانادا تغییرات هورمونی كه در ده روز آخر سیكل قاعدگی و 5 روز اول كه همون زمان پریوده (تو انسان) رو به صورت مصنوعی در بدن یك فیل ایجاد كردند كه در میانه ی این پژوهش فیل دچار سكته ی قلبی شد و مرد
البته این ربطی نداره به این كه پریود آدم و توانمند میكنه:))