پدافند از حقوق مردان -
Mehrbod - 03-14-2013
Dariush نوشته: خیر گرامی سوراخ دعا گم نشده . دو نکته را در نظر داشته باشید تا بعد :
فعالیت سیاسی به معنای هزینه بیشتر است . کدام گروه (خواسته یا ناخواسته) این هزینه را میپردازد؟ مردها . کدام گروه سودش را میبرند :زن و مرد.
نکته دوم آنکه ما با نگاه تبعیض آمیز اینجا مواجه هستیم . آنهم به دوشکل کاملا شیادانه: وقتی در برابر صدها و هزاران مرد زندانی و اعدام شده ، یک زن زندانی میشود، کمپینها، میتینگها ، اعلامیه و .... براه میافتند .از طرف دیگر همان زن به نوعی قربانی سیستم مردسالارانه جلوه داده میشود :قاضی مرد است، زندانبان مرد است، رئیس جمهور مرد است، قانون را مرد نوشته و از این دست چرندیات .
این فرنودها را باید دستهبندی کرد و هر زمان که به میان آمدند با کمترین انرژی و درجا بازبرد داد.
این در مایههایِ
Stockholm syndrome - WiKi بود:
Ouroboros نوشته: آنها اغلب در مواجهه با این مسائل میگویند «خُب اینرا مردان بر سر خودشان آوردهاند»! اولین مشکل این حرف آنجاست که قربانیان اقتضائات طبیعی/اجتماعی را سرزنش میکند، یعنی چون نقش تحمیل شده از سوی طبیعت/فرهنگ برآمده از آن طبیعت را پذیرفتهاید و احساس بیچارگی کردهاید و در مرحلهای خودآگاه برپاد آن بپا نخواستهاید، پس خودتان مسئول وضعی هستید که بر سرتان میرود. این نگاهیست بسیار خطرناک، ما اغلب میبینیم که قربانیان خشونتهای خانوادگی برای مثال به شدت به متجاوزان خود وابستهاند و توانایی جداشدن از آنها را ندارند، یا سندروم استوکهلم، یا موقعیتی از وابستگی ِ مازوخیستی که همهی ما آنرا دربارهی چیزی، زمانی تجربه کردهایم. اینکه قربانی یک وضعیت، نسبت به آن آگاهی ندارد نشان دهندهی عمق و وخامت گستردهتر فاجعه است نه «مقصر» بودن او.
دانستن نام دیگر این فرایند که «قربانی از قربانی بودن خودش آگاه نیست» چه میباشد خواستنی است.
پدافند از حقوق مردان -
Ouroboros - 03-14-2013
Mehrbod نوشته: ولی باید یک اندیشهای برای آن مردان مادینگرایی که
فریب این دروغها را خوردهاند و همانجور که داریوش بالا گفت براستی باورشان شده «توطٸهگر» هستند - اینکه دیگر شما چگونه میتوانید چیزی که نیستبید
را بباورید هم راست است هم بامزه - و به چه راهی میتوان آسانتر از همه میتوان به دروغین بودن باورهایشان آگاهنید همچنان جای سخن و اندیشیدن دارد.
ژک آلن میلر تحلیلی بینظیر از این پدیده دارد و میگوید انکار تام و تمام مردانگی و ستایش جنونآمیز و کور زنانگی(از خیزش مردان فمینیست گرفته تا انفجار سبک «فمدام» در صنعت پورنوگرافی و ازدیاد احتمالی مردان «برده» و ..)تنها راه باقی مانده برای مرد مدرن جهت فاصله گرفتن از زنانگیست. یعنی تنها جنبهی تمایز اصیل باقی مانده برای یک مرد جهت فاصله گرفتن از زنانگی، پرستش آنست. زنان هرگز چنین نمیکنند: مثلا زن فمینیست دیگر زنان را ازخودبیگانه و خودستیز و تحت سلطهی ذهنیت مردسالاری میداند، زن غیرفمینیست نیز دیگری را ضدخانواده و برانداز نظم ذاتی چیزها و نمایندهی خودخواندهی زنان میشمارد، تنها کسی که هر دو را با دهانی گشوده و زبانی آویزان میستاید آن «مرد» کذاییست که تنها راه برای اعلام موجودیت روانی خود به عنوان غیرزن را در انکار آن تفاوت مییابد..
روانکاویست دیگر؟ هیجانانگیزترین و چرندترین مبحث در تاریخ آگاهی انسان.
پدافند از حقوق مردان -
undead_knight - 03-14-2013
نقل قول:آمار اعدامیانشان را داریم، در اینترنت جستجو بکنید(نامشان هم هست). اکثریتی قاطعی مرد هستند. آنها که شناخته شده هستند نیز اکثریتشان مرد هستند. زندانیان غیرسیاسی هم :
خبرآنلاین - 95 درصد زندانیان کشور مرد هستند
باز هم استفاده نادرست از آمار:)
داشتن آمار زنانی که جرم با مجازات اعدام رو مرتکب میشند و آمار مردانی که چنین جرمی رو مرتکب میشند و بعد مقایسه اینکه آیا تبعیضی در این بی عدالتی وجود داره یا نه:)
آمار مجرمین مرد و زن رو هم باید مقایسه کرد و بعد دید آیا درصد بیشتری از مردان مجرم به زندان میرند یا نه:)
نقل قول:93% نبرد بر سر حضانت فرزندان را زنان برنده میشوند، و فقط 8% والدین مجرد مرد هستند.
خبری از نبرد نیست،باز هم آمار رو به شکل اشتباهی نشون میدی:)یک منبع رو میارم ولی اگر در صحتش تشکیک کردی حتما برات منابع دیگه ای رو میزارم.
توضیح برای کسانی که نمیرند لینکا رو بخونند:))
http://www.divorcepeers.com/stats18.htm
82 مادران درصد و 29 درصد پدران میل به سرپرست شدن مادر دارند
3 درصد مادران و 33 درصد پدران میل به سرپرست شدن پدر دارند.
15 درصد مادران و 35 درصد پدران میل به سرپرستی مشترک دارند.
0 درصد! مادران و 3 درصد پدران به روش های دیگه میل دارند(که هنوز نفهمیدم چیه:)) )
51 درصد بدون دادگاهی روی حضانت توافق کردند.
29 درصد بدون دخالت نهاد یا شخص سوم مسئله رو حل کردند.
11 درصد با پادرمیانی به نتیجه رسیدند.
5 درصد پس از ارزشیابی حضانت اختلافتشون برطرف شد.
4 درصد به دادگاه رفتند و از این 4 درصد فقط 1.5 درصد واقعا تا پایان مراحل دادگاهی پیش رفتند!:))
وقتی مسئله بدون ارزشیابی حضانت یا دادگاه و با پادرمیانی حل میشه:
63 درصد مادر عهده دار حضانت میشه.
6 درصد موارد پدر عهده دار حضانت میشه.
25 درصد موارد حضانت به صورت مشترکه.
6 درصد به روش های دیگست.
وقتی کار به دادگاه یا ارزشیابی حضانت کشیده میشه:
44 درصد موارد حضانت به مادر میرسه.
11 درصد موارد حضانت به پدر میرسه.
40درصد موارد حضانت مشترک میشه.
5 درصد به روش های دیگست.
یعنی اینکه در تنها در 20 درصد موارد نسبت حضانت پدرها یک سوم مادرهاست و از این 20درصد فقط 4 درصد یک دادگاه واقعی داشتند و فقط 1.5 درصد تا آخر مراحل دادگاهی رو ادامه دادند.آیا این آمار به ما نمیگه که تبعیض گسترده ای بر علیه پدران وجود نداره و مردان اکثرا به صورت داوطلبانه حضانت رو واگذار میکنند؟:)
البته آمارهای جالب دیگه ای هم هست که میگه بخش قابل توجهی از پدران به نسبت مادران فرزندانشون رو بعد از طلاق و واگذاری حضانت ملاقات نمیکنند و البته در برابر گفته شده که مادران جلوی این ملاقات رو میگیرند(که خب میشه گفت آبا پدران دارای حق حضانت چنین کاری رو در حق مادران نمیکنند؟)
نقل قول:بله اما اینکه چند نوجوان در یک سریال تلویزیونی دربارهی تجاوز جوک تعریف میکنند نشاندهندهی وجود «فرهنگ تجاوز» است. کسی چنین استدلالی نکرده، صحبت بر سر همینست که با وجود آنکه اکثریت مطلق قربانیان یک مفهوم یا یک پدیده یا یک معضل مردان هستند، درصد اندک قربانیان زن توجه بیشتری دریافت میکنند و اهمییت بیشتری دارند و همدردی بیشتری برمیانگیزند و از همه مهمتر، مصائب آنها جنبهی جنسیتی دارد.
خب این استدلال خوبی هست گفتم که بهش ایرادی ندارم:)
پدافند از حقوق مردان -
undead_knight - 03-14-2013
Dariush نوشته: خیر گرامی سوراخ دعا گم نشده . دو نکته را در نظر داشته باشید تا بعد :
فعالیت سیاسی به معنای هزینه بیشتر است . کدام گروه (خواسته یا ناخواسته) این هزینه را میپردازد؟ مردها . کدام گروه سودش را میبرند :زن و مرد.
نکته دوم آنکه ما با نگاه تبعیض آمیز اینجا مواجه هستیم . آنهم به دوشکل کاملا شیادانه: وقتی در برابر صدها و هزاران مرد زندانی و اعدام شده ، یک زن زندانی میشود، کمپینها، میتینگها ، اعلامیه و .... براه میافتند .از طرف دیگر همان زن به نوعی قربانی سیستم مردسالارانه جلوه داده میشود :قاضی مرد است، زندانبان مرد است، رئیس جمهور مرد است، قانون را مرد نوشته و از این دست چرندیات .
خب اینجا من مدافع تئوری مردان لولو! نیستم که هر عمل رو به مردسالاری جامعه گره بزنم:))
در مورد این "توجه" که دوستان رسما دهن من رو کاشی سرامیک کردند:))آخه وقتی چند بار من میگم این توجه تبعیض آمیزه بازم باید بیان بشه اون هم در برابر استدلال من؟!:)
خب برای اینکه نشون داد یک سیستم مردسالارانه هست یا نه نمونه زندانی سیاسی چندان نمونه خوبی نیست و هر کس هم ازش آویزون میشه به ناکجا میره:))
پدافند از حقوق مردان -
Mehrbod - 03-15-2013
Dariush نوشته: پ.ن:مهربد پست آخر را در جستار پدآفند از حقوق مردان بنگر، تا دریابی منظورم از لایی کشیدن و ترولِ نفیکننده چیست.
undead_knight نوشته: خب اینجا من مدافع تئوری مردان لولو! نیستم که هر عمل رو به مردسالاری جامعه گره بزنم:))
درست, شما نیستی, ولی بسیاری از مادینگرایان هستند و در همین جستار با گفتآوردها نشان دادیم.
undead_knight نوشته: در مورد این "توجه" که دوستان رسما دهن من رو کاشی سرامیک کردند:))آخه وقتی چند بار من میگم این توجه تبعیض آمیزه بازم باید بیان بشه اون هم در برابر استدلال من؟!:)
نگرفتم, سرانجام «توجه» سوگیرانه است یا خیر؟
undead_knight نوشته: خب برای اینکه نشون داد یک سیستم مردسالارانه هست یا نه نمونه زندانی سیاسی چندان نمونه خوبی نیست و هر کس هم ازش آویزون میشه به ناکجا میره:))
این هم درسته, یک سیستم میتواند مردسالارانه باشد ولی زندانیان سیاسی اش هم بیشتر مرد باشند.
نکته در اینجا اینه که تو سالار را به چَم «گردانندگی» و administration میگیری, من و دیگر دوستان «سالار» را به چم «برتری» و «والایی» و «امتیاز ویژه» میگیریم.
در ساختار واژه «سالار» به یکمی به نگر من نزدیکتر است, هر آینه ولی چیزی که مادینگرایان با آن به ما میتازند مردسالاری نیست, "برتری"ها و "امتیازهایِ
ویژه"یِ «سودرسانِ» توهم زده ایشان به مردان است که اینجا دیگر به واژهای نو مینیازیم تا دگرسانی میان ایندو پنداره, یکبار و برای همیشه روشن شوند.
اگرنه در خود فرایند گردانندگی (سالاری) که سودمندیای نیست, رنج افزوده بسیاری هم میرود.
بگوییم در همین انجمن من گردانندگی (سالاری) میکنم, خوب چه سودی به من میرسد؟
باید از زمانم بزنم و پیکهایِ کسانی که تنبلی میکنند را از پاتوقها گردآورده و جستار نو کنم.
باید از زمانم بزنم و نرمافزار انجمن را پیوسته برزورسانی کنم.
باید در برابر آنلاین بودن انجمن پاسخگو باشم و روزانه بررسی کنم که مبادا سرور down باشد.
باید به جستار «دشواریهایِ فروم» پیوسته سر بزنم و گرفتاریهایِ دیگران را بردارم.
باید پیکهایِ نافراخور از جستارها را پیوسته جداسازی کنم.
باید در برابر بیشتر کارها آگاهینامه بنویسم.
...
با انجام این سالارگریها به من «امتیاز ویژه» میرسد, ولی این "امتیاز ویژه" چه «سود» یا «خوشی»ای به من میرساند که آنرا بخواهیم «خوب» بشماریم؟
همین فرایند را در همبود و برای مردان نیز ما داریم, گردانیدن چرخهایِ همبود چه سودی به مردان میرساند, هنگامیکه:
١. بیشینگانِ (majority) کشتگان جنگها خودشان هستند.
٢. بیشینگانِ زندانیهایِ سیاسی خودشان هستند.
٣. بیشتر (کمابیش همهیِ) کارهای سخت و ناخواستنی را خودشان انجام میدهند.
٤. ...
پدافند از حقوق مردان -
Dariush - 03-15-2013
undead_knight نوشته: خب اینجا من مدافع تئوری مردان لولو! نیستم که هر عمل رو به مردسالاری جامعه گره بزنم:))
فمنیسم در واقع پشت آن تعریفهای بشردوستانهاش تئوریهای اینچنینی را میپروراند . از از نامش گرفته تا مانیفستها و اعضایش همه چیز به چشم میخورد جز خیرخواهی برای جامعه زنان و مردان توامان و آرزویش این است که تمام نقشها و فرمها دگرگون شوند تا اینبار به خیال خام خود ، خودشان در جایگاه جنسیت برتر باشند . در این راستا نخستین کاری که باید انجام بدهند همانا ارائه تصوری دیوصفت از مردان است! حال شما اگر چنین نیستید، جای خوشحالی دارد اما اینقدر که شما نیستم نیستم میگویید، یکباره خود را خلاص کرده بگویید فمنیست هم نیستم.
نقل قول:در مورد این "توجه" که دوستان رسما دهن من رو کاشی سرامیک کردند:))آخه وقتی چند بار من میگم این توجه تبعیض آمیزه بازم باید بیان بشه اون هم در برابر استدلال من؟!:)
بله دیگر میدانم. you are so sorry! ترفند خوبیست که جز از دو گروه فمنیستها و مسلمانان از کس دیگر ندیدم. "بله ؛ این هم هست و این هم جای انتقاد دارد" اما برای تبعیضهای موهوم علیه زنان باید جنبش فمنیستی با پروپاگاندایی که گوش عالم را کر کند راه اندازی شود ولی اینجا :بله این هم تبعیض هست و جای گله دارد.
دوستان چندان نگران نباشید؛ بیشرمانهتر هم میشود، آنگاه که مادری پسر خود را به دلایل جنسی خفه میکند و در موردش جک گفته میشود.
نقل قول:خب برای اینکه نشون داد یک سیستم مردسالارانه هست یا نه نمونه زندانی سیاسی چندان نمونه خوبی نیست و هر کس هم ازش آویزون میشه به ناکجا میره:))
[/QUOTE]
یکبار مهر کرده به ما بگویید چیستید؟آیا جامعه مردسالار هست یا خیر؟ اگر هست نمودهایش چیست؟ مقصر کیست ؟
پدافند از حقوق مردان -
Russell - 03-15-2013
undead_knight نوشته: خب برای اینکه نشون داد یک سیستم مردسالارانه هست یا نه نمونه زندانی سیاسی چندان نمونه خوبی نیست و هر کس هم ازش آویزون میشه به ناکجا میره:))
دوستان معنی سخن اینه که ما که تئوری مردسالاری را داده ایم و بعد رفته ایم دنبال مصداق هایش (متد فوق علمی !!) بشما بطور برابری خواهانه میگوییم کجا را باید چطور نگاه کنید تا مدارک را بیابید،مثلا اگر تعداد مردان زندانی سیاسی را نگاه کنید غلط است و سر از ناکجا آباد در میاورید
پدافند از حقوق مردان -
Mehrbod - 03-15-2013
undead_knight نوشته: باز هم استفاده نادرست از آمار:)
داشتن آمار زنانی که جرم با مجازات اعدام رو مرتکب میشند و آمار مردانی که چنین جرمی رو مرتکب میشند و بعد مقایسه اینکه آیا تبعیضی در این بی عدالتی وجود داره یا نه:)
آمار مجرمین مرد و زن رو هم باید مقایسه کرد و بعد دید آیا درصد بیشتری از مردان مجرم به زندان میرند یا نه:)
خبری از نبرد نیست،باز هم آمار رو به شکل اشتباهی نشون میدی:)یک منبع رو میارم ولی اگر در صحتش تشکیک کردی حتما برات منابع دیگه ای رو میزارم.
توضیح برای کسانی که نمیرند لینکا رو بخونند:))http://www.divorcepeers.com/stats18.htm
82 مادران درصد و 29 درصد پدران میل به سرپرست شدن مادر دارند
3 درصد مادران و 33 درصد پدران میل به سرپرست شدن پدر دارند.
15 درصد مادران و 35 درصد پدران میل به سرپرستی مشترک دارند.
0 درصد! مادران و 3 درصد پدران به روش های دیگه میل دارند(که هنوز نفهمیدم چیه:)) )
وقتی مسئله بدون ارزشیابی حضانت یا دادگاه و با پادرمیانی حل میشه:
63 درصد مادر عهده دار حضانت میشه.
6 درصد موارد پدر عهده دار حضانت میشه.
25 درصد موارد حضانت به صورت مشترکه.
6 درصد به روش های دیگست.
وقتی کار به دادگاه یا ارزشیابی حضانت کشیده میشه:
44 درصد موارد حضانت به مادر میرسه.
11 درصد موارد حضانت به پدر میرسه.
40درصد موارد حضانت مشترک میشه.
5 درصد به روش های دیگست.
در آغاز ٨٢ درسد مادران در برابر ٣٣ درسد میخواهند سرپرست شوند ≈ ١:٢.٤
٦٣ درسد مادران در برابر ٦ درسد, سرپرست میشوند ≈ ١:١٠
٤٤ درسد مادران, در برابر ١١ درسد, سرپرست میشوند ≈ ١:٤
اکنون من نمیگیرم, این آمارهایی که آوردی در راستای سخن امیر بودند یا چه؟
از ٨٢ درسد مادران, ٦٣ درسد سرپرست میشوند, درسد کامیابی زنان ≈77%
از ٣٣ درسد پدران, ٦ درسد سرپرست میشوند, درسد کامیابی مردان ≈ 20%
از ٨٢ درسد مادران, ٤٤ درسد سرپرست میشوند, کامیابی زنان ≈53%
از ٣٣ درسد پدران, ١١ درسد سرپرست میشوند, کامیابی مردان ≈٣٧%
اکنون از اینکه زنان در برابر مردان با کامیابی ٢ تا ٣ برابر هربار سرپرست میشوند چگونه به فرجام,
undead_knight نوشته: آیا این آمار به ما نمیگه که تبعیض گسترده ای بر علیه پدران وجود نداره و مردان اکثر60 به صورت داوطلبانه حضانت رو واگذار میکنند
رسیدیم!؟
پدافند از حقوق مردان -
Ouroboros - 03-15-2013
undead_knight نوشته: باز هم استفاده نادرست از آمار:)
داشتن آمار زنانی که جرم با مجازات اعدام رو مرتکب میشند و آمار مردانی که چنین جرمی رو مرتکب میشند و بعد مقایسه اینکه آیا تبعیضی در این بی عدالتی وجود داره یا نه:)
آمار مجرمین مرد و زن رو هم باید مقایسه کرد و بعد دید آیا درصد بیشتری از مردان مجرم به زندان میرند یا نه:)
تبعیض و بیعدالتی در دو عرصه رخ میدهد: نخست عواملی که به جرمزایی منجر میشوند، سطح توقعات جامعه از یک مرد، میزان و شدت زمین خوردن به وقت ناتوانی از برآوردن آن توقعات، جایگاهی که یک «مرد ناتوان» از برآوردن آن توقعات خواهد داشت، اینکه برآوردن آنها به هر قیمتی برای او بطور طبیعی و غیرطبیعی وظیفه انگاشته میشود، اینکه کل ساز و کار اجتماعی به نحوی تنظیم شده که با یک خطا تا پایان عمر تاوان پس میدهد اما اساسا چیزی بنام اشتباه زنانه وجود ندارد و حتی وقتی زنی شوهر خود را به قتل میرساند «لابد کاری کرده بوده»، اینکه جامعه کمترین ارزشی برای مردان عقبافتاده از رقابت قائل نیست و زندگیشان، حالاتشان و حتی جانشان بجز برای خود ایشان برای هیچکس اهمییتی ندارد و... دیگر اینکه در صورت بازداشت شدن هیچ شانسی برای آسانگیری کل دستگاه جنایی و قضایی(که در تمام جهان برای زنان اتفاق میافتد)نخواهند داشت، راه بازگشت آنان دشوارتر است، عامل برانگیزانندهی جرم نه فقط برطرف نشده، تشدید هم شده و ... مگر کسی ادعا کرده که عدهی مجرمان زن و مرد یکیست اما مردان بیشتر به زندان میروند؟! اندکاندک تجاهل شما ملالآور میشود.
undead_knight نوشته: خبری از نبرد نیست
0. اینها که آوردید بیشتر تائید سخن من بود تا تردید در آن!
1. تداوم آویزان شدن از سفسطهی مترسک و نقد چیزی که گفته نشده، ۹۳٪ پدران سرپرستی فرزند خود را از دست میدهند زیرا جامعهی فمنیستی غرب بچه را بطور خودکار از آن مادر میداند و برای یک مرد مجرد بچه داری و کار به مراتب دشوارتر است(نه کمک دولتی میتوانید بگیرید، یک سوم زنان حمایت بچه دریافت خواهید کرد، نه به اندازهی زنان «مرخصی والدی» و ... دریافت میکنید)، این یک نابرابری. دیگر آنکه از میان آنهایی که برای دریافت سرپرستی فرزندان خود به دادگاه میروند:
نقل قول:The rate at which mother's requests for sole custody were granted is 65% higher than the rate at which father's requests for sole custody were granted.
(73.8% for mothers - 44.8% for fathers) / 44.8% for fathers = 64.7%
لینک
2. جالب است: دستگاه را به نحوی مطلقا یک جانبه به زیان مردان و به سود زنان تغییر میدهیم، سپس وقتی پدر برای از دست ندادن کامل سرپرستی پس از خرج دهها هزار دلار در دادگاه به روی حضانت نیمه کار توافق کرد وانمود میکنیم بچههای خود را نمیخواهد. «مردان نمیخواهند» جواب جدید فمینیستهاست. سوالی که نمیتوانید بپرسید، اینست که «چرا»؟
دیگر آنکه، در تمام مراحل کار سیستم برپاد مردان و به سود زنان تنظیم شده، پدرانی که حضانت فرزند خود را دریافت میکنند
[ATTACH=CONFIG]1494[/ATTACH]
پدرانی که پس از دریافت حضانت، نفقهی بچه میگیرند:
[ATTACH=CONFIG]1495[/ATTACH]
پدافند از حقوق مردان -
Ouroboros - 03-15-2013
Russell نوشته: دوستان معنی سخن اینه که ما که تئوری مردسالاری را داده ایم و بعد رفته ایم دنبال مصداق هایش (متد فوق علمی !!) بشما بطور برابری خواهانه میگوییم کجا را باید چطور نگاه کنید تا مدارک را بیابید،مثلا اگر تعداد مردان زندانی سیاسی را نگاه کنید غلط است و سر از ناکجا آباد در میاورید
بله مواردی که در آنها نابرابری بر پاد مردان وجود دارد وجوه جنسیتی ندارد، انتخاب خودشان بوده، سودبرندهی نابرابری زنان نیستند، سیستم بطور سازمانیافته برای این وضعیت تنظیم نشده بوده، اهمییتی ندارد، وسعت زیادی ندارد، معنای خاصی نمیدهد و ... این دیگر خودفریبی آشکار است.