دفترچه
پراکنده‌نویسی - نسخه قابل چاپ

+- دفترچه (https://daftarche.com)
+-- انجمن: تالارهای همگانی (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C)
+--- انجمن: گفتگوی آزاد (https://daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF)
+--- موضوع: پراکنده‌نویسی (/%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D9%BE%D8%B1%D8%A7%DA%A9%D9%86%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C)

صفحات 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14


پراکنده‌نویسی - undead_knight - 10-26-2014

امیر جان این تاپیکت صاحب داره یا افراد متفرقه هم میتونند تراوشات! ذهنیشون رو بزارند؟


پراکنده‌نویسی - Ouroboros - 10-27-2014

undead_knight نوشته: امیر جان این تاپیکت صاحب داره یا افراد متفرقه هم میتونند تراوشات! ذهنیشون رو بزارند؟

صاحب دارد، جستار دیگری بگشایید بهتر است. E414E105


پراکنده‌نویسی - undead_knight - 10-27-2014

Ouroboros نوشته: صاحب دارد، جستار دیگری بگشایید بهتر است. E414E105
ای بابا چرا من رو هر چی/کی دست میزارم صاحب داره:))
کینک چیزهای صاحب دار رو دارمE40a


پراکنده‌نویسی - Ouroboros - 11-07-2014

انسان‌ها در مواجهه با ایده‌ها و پدیده‌ها سه تیپ گفتگوی درونی را با خود برقرار می‌کنند:
انسان نرمال: «چه احساسی درباره‌ی آن دارم». افراد نرمال از طریق بازخورد عاطفی خود با جهان ارتباط برقرار می‌کنند، و این وابستگی به فیدبک عاطفی اغلب آنها را به شدت محدود می‌کند.
جنون‌پیشه: «به چه کاری می‌آید؟» چه استفاده‌ای برای من و دیگران دارد. چگونه می‌توانم استفاده‌ی آن برای خود را حداکثری کرده، استفاده‌اش برای رقبای جنون‌پیشه‌ی دیگر حداقلی بکنم..
درخودمانده: «آیا حقیقت دارد»؟.

اکنون از خود بپرسید در برخورد با «اسلام» کدامیک از این سه واکنش را نشان می‌دهید؟ آیا به جستجوی کارکردهای اجتماعی و فردی آن برای مومنان و کافرانش می‌روید؟ آیا تسلیم احساس بلادرنگی که ایمان یا کفر به آن در شما پدید می‌آورد می‌شوید؟ آیا به جستجوی صادقانه و به دور از پیشداوری عاطفی حقیقت داشتن یا نداشتن آن می‌روید؟ موقعیت این سه گروه در جهان: جنون‌پیشه > نرمال > درخودمانده.


پراکنده‌نویسی - undead_knight - 11-07-2014

Ouroboros نوشته: اکنون از خود بپرسید در برخورد با «اسلام» کدامیک از این سه واکنش را نشان می‌دهید؟ آیا به جستجوی کارکردهای اجتماعی و فردی آن برای مومنان و کافرانش می‌روید؟ آیا تسلیم احساس بلادرنگی که ایمان یا کفر به آن در شما پدید می‌آورد می‌شوید؟ آیا به جستجوی صادقانه و به دور از پیشداوری عاطفی حقیقت داشتن یا نداشتن آن می‌روید؟ موقعیت این سه گروه در جهان: جنون‌پیشه > نرمال > درخودمانده.
در هر لحظه اون چیزی باش که بهت بیشتر لذت میده:جنون‌پیشه+نرمال+درخودماندهE40a


پراکنده‌نویسی - undead_knight - 11-07-2014

تا قبل از به وجود اومدن شبکه های اجتماعی انسان مدرن فقط میتونست تحت تاثیر جو رسانه باشه و رسانه های جمعی هویتش رو در طولانی مدت نسبتا ثابت نگه می داشتند ولی بعد از فراگیری شبکه های اجتماعی خبرها برای افراد وجه "شخصی" پیدا کرده و به دلیل ازدیاد منابع خبری هرج و مرج هویتی! رو میبنیم، شخص یک روز دردمند کوبانی هست و ضد داعش،در برابر اسید پاشی ها فمنیست میشه و در برابر حمله نیروی هوایی امریکا به مخالفان سوری ضد امپریالیست و...


پراکنده‌نویسی - Rationalist - 11-07-2014

undead_knight نوشته: در هر لحظه اون چیزی باش که بهت بیشتر لذت میده:جنون‌پیشه+نرمال+درخودماندهE40a
و اما اگر آنچه در "لحظه"، "لذت" می پنداشتی؛ توهم لذت بود چه طور؟!


پراکنده‌نویسی - undead_knight - 11-07-2014

Rationalist نوشته: و اما اگر آنچه در "لحظه"، "لذت" می پنداشتی؛ توهم لذت بود چه طور؟!
E40c
لذت یک "حس" هست.
راه اثبات وجود چیز حسی حس کردن هست.
بنابراین چیزی به نام توهم لذت اساسا بی معناست.
برای کسی که زیر شکنجه هست یا داره با ولع تمام یه غذا رو میخوره اون درد یا لذت واقعی ترین چیز دنیاست.


پراکنده‌نویسی - Rationalist - 11-07-2014

undead_knight نوشته: لذت یک "حس" هست.
راه اثبات وجود چیز حسی حس کردن هست.
بنابراین چیزی به نام توهم لذت اساسا بی معناست.
برای کسی که زیر شکنجه هست یا داره با ولع تمام یه غذا رو میخوره اون درد یا لذت واقعی ترین چیز دنیاست.
من هم با درنظر گرفتن خودِ شخص به عنوان معیار اصلی لذت بردن، آن پرسش را مطرح کردم. گرچه می توان به شواهد ظاهری(رفتار، ترشح هورمون ها و فعالیت شبکه عصبی) هم در این راستا توجه نمود.


پراکنده‌نویسی - undead_knight - 11-07-2014

Rationalist نوشته: من هم با درنظر گرفتن خودِ شخص به عنوان معیار اصلی لذت بردن، آن پرسش را مطرح کردم. گرچه می توان به شواهد ظاهری(رفتار، ترشح هورمون ها و فعالیت شبکه عصبی) هم در این راستا توجه نمود.
ما میتونیم "درجات" لذت رو داشته باشیم ولی توهم لذت پارادوکسیال هست،یک چیزی در مایه های 1=0 !