صندلی داغ - undead_knight -
Ouroboros - 02-27-2013
درود بر شوالیهی نامرده، به این جستار خوش آمدید دوست گرامی
صندلی داغ پرچالش و جالبی خواهد بود.
پیش از آغاز پرسشهای استاندارد، من یک سوال شخصی از شما دارم که اگر مایل نیستید میتوانید پاسخ ندهید، وانگهی مایهی سردرگمی بسیاری در من شده، چراکه تا امشب گمان میکردم شما زن هستید، اما ناگهان یادم آمد که شناسهی کاربریتان «شوالیه» دارد... ماجرا از چه قرار است؟
بعد از این، فهرست نوسازی شدهی پرسشها با تغییراتی جزئی خدمت شما:
1. چه عنصری را در روابط اجتماعی از باقی مهمتر میدانید؟ توضیح بدهید.
2. در این محدودهی این فرتور خود را در کجا(ها) میبینید؟ اندکی روشنگری بکنید.
3. در زندگی روزمره آیا مقید به اصول اخلاقی مشخصی هستید یا نخست به نتیجهبخشی اعمال خود توجه میکنید؟
4. آیا در زندگی شما نقطهی دگرگونی برجستهای وجود داشته؟ لحظهای، رخدادی، شخصی ... که زندگی شما به پس و پیش از آن تقسیم بشود؟ اگر بله، بدون ذکر جزئیات، حالات خود و چگونگی آن تغییرات را توصیف بکنید.
5. با استیصال چه میکنید؟ یعنی اگر تمام آنچه ممکن است را برای حل یک مشکل انجام دادهاید اما همچنان عاجز ماندهاید، برای کنار آمدن با عجز منتج چه طریقی را برمیگزینید؟
6. به باور شما برابری مهمتر است یا آزادی؟
7. موثرترین شخص در زندگی شما که بوده؟ بدون درج اطلاعات شخصی، کمی پیرامون چگونگی اثرگیری خود توضیح بدهید.
8. آیا تا بحال آرزوی مرگ کسی را کردهاید؟ اگر بله، توضیح بدهید.
9. به نظر شما آیا کیفیت زندگی بشر از منظر زمانی درحال صعود بوده یا سقوط؟
10. کدامیک از این دو را دستاورد مهمتری برای بشر تلقی میکنید: هنر، یا دانش؟
11. آیندهی نزدیک جهان و ایران را از منظری سیاسی، اجتماعی و فرهنگی چگونه میبینید؟
12. آیا حاضر هستید برای تحقق آرمانهای خود جانتان را به خطر بیاندازید؟
13. آیا حاضر هستید برای تحقق آرمانهای خود جان دیگران را به خطر بیاندازید؟
14. آیا مذهب و دانش را آشتیپذیر میدانید؟
15. آیا به وجود فضای سیاسی سالم باور دارید یا اساسا برای این عرصه از زندگی اجتماعی اعتباری قائل نیستید؟
16. آیا با نقوش سنتی زن و مرد در جامعه موافق هستید؟(lol)
17. کدام ورزش، غذا، سبک موسیقی و ژانر سینمایی را ترجیح میدهید؟
18. نظرتان پیرامون فمینیسم، کمونیسم و لیبرالیسم چیست؟
19. اگر وادار به برگزیدن یکی از ادیان ابراهیمی بشوید کدام را انتخاب میکنید؟
20. اگر بنا بود در جزیرهای دورافتاده تنها بمانید، و حق انتخاب یک آلبوم موسیقی، یک فیلم و یک کتاب را داشتید، کدامها را برمیگزیدید؟
21. بدترین و بهترین ویژگی خود را چه میدانید؟
22. بدترین و بهترین ویژگی نوع بشر را چه میدانید؟
23. اگر میتوانستید سه چیز را در جهان تغییر بدهید، آن سه چیز چه میبودند؟
24. همنشینی با آدمهای مشابه خودتان را ترجیح میدهید یا با اشخاص متفاوت؟
25. دیدگاه شما پیرامون مرگ چیست؟
26. انتظار و امید وجود چه پرسشی(ها) را در این مجموعه داشتید که آنرا نمیبینید، خودتان آن(ها) را مطرح بکنید و پاسخ بدهید.
شما از امشب یک هفته فرصت دارید به این 26 سوال پاسخ بدهید. دوستان تا جایی که میتوانند از مطرح کردن پرسشهای خود از دوست گرامی مصاحبهشونده تا پایان سوالات استاندارد پرهیز بکنند تا مبادا حجم عظیم پرسشها مایهی دلسری ایشان بشود. پس از مهلت یک هفتهای فرصت چند روزهای به شما داده میشود برای طرح سوالات خودتان.
صندلی داغ - undead_knight -
Mehrbod - 02-27-2013
Ouroboros نوشته: 2. در این محدودهی این فرتور خود را در کجا(ها) میبینید؟ اندکی روشنگری بکنید.
فرتورِ نامبرده:
صندلی داغ - undead_knight -
undead_knight - 02-27-2013
نقل قول:پیش از آغاز پرسشهای استاندارد، من یک سوال شخصی از شما دارم که اگر مایل نیستید میتوانید پاسخ ندهید، وانگهی مایهی سردرگمی بسیاری در من شده، چراکه تا امشب گمان میکردم شما زن هستید، اما ناگهان یادم آمد که شناسهی کاربریتان «شوالیه» دارد... ماجرا از چه قرار است؟
هر فمنیستی زن نیست،هر زنی فمنیست نیست:))
ولی جدی اگر موجود ماده ای دیدی که این سبک آواتار و لحن گفتار رو داشته باشه بهم معرفیش کن حسابی میخوام مطالعش کنم:))
خیر من زن نیستم ولی زنان را بسیار دوست دارم،البته نه به سبک امام راحل:))
نقل قول:1. چه عنصری را در روابط اجتماعی از باقی مهمتر میدانید؟ توضیح بدهید.
این از اون دسته پرسش هایی هست که به دلیل مربوط بودن به اجتماع درکش برام سخت بود مجبور شدم از دوستان تقلب کنم تا بهتر منظورش رو متوجه بشم:))
اگر منظور نیروهای بیرونی باشه من فرگشت رو از هرچیزی مهم ترمیدونم،البته اثر فرگشت بیولوژیک رو میپذیریم ولی فرگشت فرهنگ، اقتصاد، سیاست و... به طور کلی میم ها رو مهم تر از هر چیز میدونم.هر مقدار چیزی بتونه در این فضا فرگشت وار رشد کنه و تبدیل به عنصر غالب میشه.
اگر از نیروهای بیرونی صرف نظر کنیم خوشی و ناخوشی روانی رو نه فقط در روابط اجتماعی بلکه در همه ابعاد رفتار انسان ها مهمترین عنصره.حتی بیمارگونه ترین و نادرترین روابط اجتماعی یک نوع خوشی روانی یا اجتناب از ناخوشی روانی دیده میشه.بنابراین هر جا درصد بالایی از خوشی روانی مثل ستوده شدن وجود داشته یاشه طبیعتا اهمیت بالاتری در روابط اجتماعی داره.
نقل قول:3. در زندگی روزمره آیا مقید به اصول اخلاقی مشخصی هستید یا نخست به نتیجهبخشی اعمال خود توجه میکنید؟
پایبندی ناخوداگاهم بیشتره تا اینکه آگاهانه دست به انتخاب های اخلاقی بزنم.مثلا وقتی راست گویی یا آزادی جایی بهش خدشه وارد میشه تنفرم، ناتوانی از نقض کردن اینها و... بیشتر نتیجه یک واکنش ناخواداگاه فلج کنندست، میشه گفت بر اساس امیال ناخوداگاهم به دنبال چرایی اخلاقی بودن اینها رفتم:)با این حال در داوری اخلاقی آگاهانه ساده گیری بیشتر و سرسختی کمتری بروز میدم.
گهگاه میتونم معیارهای اخلاقیم رو اگر نتیجه چشمگیر باشه در سطح کمی نادیده بگیرم:)
نقل قول:4. آیا در زندگی شما نقطهی دگرگونی برجستهای وجود داشته؟ لحظهای، رخدادی، شخصی ... که زندگی شما به پس و پیش از آن تقسیم بشود؟ اگر بله، بدون ذکر جزئیات، حالات خود و چگونگی آن تغییرات را توصیف بکنید.
بی تردید در لحظه وجود داشته ولی به یاد ندارم روی چیزی بیش از خودم و اندیشه و رفتار خودم به عنوان عامل دگرگونی حساب بازکرده باشم و چیزهای بیرونی دیگه از نطر من بی اهمیت هستند.
نقل قول:5. با استیصال چه میکنید؟ یعنی اگر تمام آنچه ممکن است را برای حل یک مشکل انجام دادهاید اما همچنان عاجز ماندهاید، برای کنار آمدن با عجز منتج چه طریقی را برمیگزینید؟
کمی افسردگی در مدت کوتاه(حداکثر یکی دو روز)،تازه اگر مورد حاد و شدیدی باشه.در هر حال واکنش نهایی من تاخیر در مواجه تاخیر و حمله مجدد به توان بیشتر به مشکل یا دور زدن مشکل و بی خیال شدن هرگونه مواجه باهاش هست.کلا نمیزارم خودمو زیاد اذیت کنم:))
6
نقل قول:. به باور شما برابری مهمتر است یا آزادی؟
از نطر من چیزی مهمتر از آزادی وجود نداره چه از لحاظ اخلاقی و چه سیاسی.
من ارزش زندگی انسان و هرچیزی که در اون هست در درجه اول مرتبط به آزادی میبینم،هر مقدار از آزادانه بودن چیزی کم بشه ارزشش هم کمتر میشه.بنابراین برابری رو هم در درجه اول برابری آزادی انسان ها میبینم.
سیاسی به این دلیل که آزادی مهمترین کالای سیاسی هست!:)
Ouroboros نوشته: 7. موثرترین شخص در زندگی شما که بوده؟ بدون درج اطلاعات شخصی، کمی پیرامون چگونگی اثرگیری خود توضیح بدهید
البته من واقعا سخته برام کس دیگه ای رو در زندگیم موثر تصور کنم:))با این حال پدرم بی تردید در تقویت بخش هایی از شخصیتم که دوسشون دارم نقش داشته البته دقیقا به خاطر تلاشش برای زدودن این بخش هاست:))
من از لحاظ اجتماعی سر به راه ولی در روابط خانوادگی به شدت آزادی خواه شدم به خاطر شخصیت دیکتاتورمآبانه پدرم با این حال تخصص و منطق گراییم تا حدی بهش شبیهه:)
Ouroboros نوشته: 8. آیا تا بحال آرزوی مرگ کسی را کردهاید؟ اگر بله، توضیح بدهید.
خیر هیچ وقت جدا آرزوی مرگ کسی رو نکردم چون کسی به اون درجه اهمیت در ذهنم نرسیده که نیروی تنفرم رو متوجه شخص بکنم:)
Ouroboros نوشته: 9. به نظر شما آیا کیفیت زندگی بشر از منظر زمانی درحال صعود بوده یا سقوط؟
البته کیفیت رشد زیادی داشته هرچند هرزچندگاهی دچار کاهش های ناگهانی شده ولی کلا روندش افزایشی بوده.فقط اینکه به این راحتیا رضایتی حاصل نمیشه، همش هم زیر سر این نوستالوژی استکباری هست که به نطر من بهتره به زباله دونی تاریخ انداخته بشه:))
Ouroboros نوشته: 10. کدامیک از این دو را دستاورد مهمتری برای بشر تلقی میکنید: هنر، یا دانش؟
هنر دستاورد بشر نیست حداقل نه در مقایسه با علم.هنر یک چیز ذاتی هست که در بعضی انسان ها زمینه بروز بهتری داره(و البته محیطم روش تاثیر داره)البته خلاقیت که من ریشه اون رو هنر میدونم از دانش مهمتره.
در مقابل دانش حقیقتا دستاورد بشر هست، یک دستاورد غیرطبیعی و به همین دلیل هست که بدون آموزش عده زیادی درگیر فعالیت های علمی نمیشند(بر خلاف علم) و با آموزش هم همچنان عده کمی واقعا دانشمند هستند ولی همین تعداد کم کل تاریخ ما رو دگرگون کرده:)
بنابراین به عنوان دستاورد بشریت دانش گزینه من هست.
Ouroboros نوشته: 11. آیندهی نزدیک جهان و ایران را از منظری سیاسی، اجتماعی و فرهنگی چگونه میبینید؟
جهان به خاطر تجربه های گذشته و از اون مهمتر تکنولوژی های جدید مثل اینترنت در نظر من چند تغییر رو ممکنه در آینده نزدیک بوجود بیاره.
اولیش تضعیف شدن دولت ها و به تبع اون ضعیف شدن ناسیونالیسم هست هرچند من این روند رو همین الان هم شروع شده میبینم.حتی به یاد میارم در یک انجمن انگلیسی عده ای فرم حکومتی از طریق رایگیری آنلاین برای هر تصمیم سیاسی رو طلب میکردند و به دنبالش بودند.
دومی که به نطر من بد هست گسترده شدن بعضی چیزهای ناخوشایند مثل نزادپرستی یا باور به دانش نما هست که در اثر سادگی ارتباط و کم بودن میل به تحقیق ممکنه ادامه پیدا کنه البته ممکنه با گذشت زمان در این بخش ها کاهش بیشتری رو شاهد باشیم.
سومیش که هم خوب و هم بد به نطرم هست اینه که به خاطر عرضه شدن محتوای زیاد خیلی چیزها نسبی میشند و مدارا وتحمل دیگران یبشتر میشه و خب البته اندیشه های بی مایه هم از این فضا میتونند نهایت سواستفاده رو بکنند.
در مورد ایران من سقوط جمهوری اسلامی رو قطعی میدونم ولی اگر بتونه زمان یبشتری بخره احتمال انقلاب خشونت بار و به تبعش حکومت دیکتاتوری در آینده بیشتر میشه.البته این در حالتی هست که با آمریکا شاخ به شاخ نشه و حمله نظامی گسترده صورت نگیره:)
این هم از پارت اول1:)) فقط پرسش 2 موند چون من اینها رو چند ساعت پیش جواب داده بودم این یدونه رو با بقیه پارت 2 پاسخ میدم:))
صندلی داغ - undead_knight -
Mehrbod - 02-27-2013
undead نوشته: هر فمنیستی زن نیست،هر زنی فمنیست نیست:))
ولی جدی اکر موجود ماده ای دیدی که این سبک آواتار و لحن گفتار رو داشته باشه بهم معرفیش کن حسابی میخوام مطالعش کنم:))
خیر من زن نیستم ولی زنان را بسیار دوست دارم،البته نه به سبک امام راحل:))
با پوزش برای پارازیت, برای منم جای پرسش بسیار داشت که امیر چگونه بانو دیده بود تو را, به نگرم امیر یک فمینیستِ راستین که
بی هیچ پیشداوریای توانسته بود تو را زن ببیند, اگر نه که من تا هزار سالِ دیگر با این پیش داوریهایِ خودم همچین برداشتی نمیکردم
صندلی داغ - undead_knight -
undead_knight - 02-27-2013
Mehrbod نوشته: با پوزش برای پارازیت, برای منم جای پرسش بسیار داشت که امیر چگونه بانو دیده بود تو را, به نگرم امیر یک فمینیستِ راستین که
بی هیچ پیشداوریای توانسته بود تو را زن ببیند, اگر نه که من تا هزار سالِ دیگر با این پیش داوریهایِ خودم همچین برداشتی نمیکردم
الان ما تمامی عوامل خستگی، نوشیدنی های الکلی و هر چیزی که احتمالا روی ادراکش تاثیر بزاره رو در نظر نگرفتیم:))
آخرین موردی که یک نفر من رو شدیدا اشتباه تصور میکرد، یک مرد سی و چند ساله با زن و بچه تصور شده بودم ولی همچنان اون تصور برام پذیرفتنی تره:))
صندلی داغ - undead_knight -
Ouroboros - 02-27-2013
undead_knight نوشته: الان ما تمامی عوامل خستگی، نوشیدنی های الکلی و هر چیزی که احتمالا روی ادراکش تاثیر بزاره رو در نظر نگرفتیم:))
آخرین موردی که یک نفر من رو شدیدا اشتباه تصور میکرد، یک مرد سی و چند ساله با زن و بچه تصور شده بودم ولی همچنان اون تصور برام پذیرفتنی تره:))
من بخاطر فمینیست بودن شما را زن تصور نکرده بودم، همینطور از روز اول فکر میکردم دختر هستید، الان که فکر میکنم نمیدانم چرا.
اطمینان هم دارم که چندباری، چند جای مختلف شما را بانو خطاب کردهام.
صندلی داغ - undead_knight -
mohamadreza58 - 02-27-2013
اگر نهیب نزنید که حرفی غیر علمی است باید بگم از دیدگاه یونگ همه انسانها فارغ از جنسیت بیولوژیکشان در روانشان دارای هر دو بعد زنانگی و مردانگی هستند. که بسته به شرایط بیرونی و حالات درونیشان در هر لحظه یکی از این دو می تواند غلبه بیشتری داشته باشد. احتمالا
undead_knight در برخی از پست ها در شرایطی بوده که بعد زنانه شخصیتش غلبه داشته و در همان شرایط امیر خان با او در تعامل بوده. (خدا را شکر که این تعامل در محیط مجازی رخ داده
)
صندلی داغ - undead_knight -
mohamadreza58 - 02-27-2013
وگرنه اسلام به خطر می افتاد.
صندلی داغ - undead_knight -
undead_knight - 02-27-2013
Ouroboros نوشته: 2. در این محدودهی این فرتور خود را در کجا(ها) میبینید؟ اندکی روشنگری بکنید.
[ATTACH=CONFIG]1435[/ATTACH]
F ایده آل منه و T حالت گذار:)
خب من پیش از آشنایی با هر ایدولوژی تمایلات لیبرالیستی داشتم:)) در هر حال دید من هیچ وقت به چپ مثبت نبود مخصوصا به خاطر محدود کردن آزادی افراد حتی از نوع به اصطلاح نامشروع.ولی خب با گذشت زمان دیدگاهم به چپ متمایل تر شد چون به آزادی های نامحدود حتی در حوزه اقتصادی که به نظرم کم خطر ترینشونه بدبین شدم به این دلیل که فردگرایی و برابری رو نابود میکنند. الان هم خودم رو لیبرال آنارشیست میدونم:)
Ouroboros نوشته: 12. آیا حاضر هستید برای تحقق آرمانهای خود جانتان را به خطر بیاندازید؟
اینکه مستقیما و آگاهانه خودمو در ریسک قرار بدم،نه مگر اینکه واقعا یکی از چیزهایی باسه که سرنوشت بشر رو برای همیشه تغییر بده و خب چون چنین چیزی حتی در آینده نزدیک ممکن نیست بنابراین حاضر نیستم جونمو به خطر بندازم ولی ریسک های غیر مستقیمی که به خاطر باورهام برام وجود داره رو مثل چیزهای دیگه با بیخیالی میپذیرم:))
Ouroboros نوشته: 13. آیا حاضر هستید برای تحقق آرمانهای خود جان دیگران را به خطر بیاندازید؟
هرگز!هرچند ارزش جون من از جون اونها برام بیشتره ولی در خودم حقی رو نمیبینم که حتی کمی ریسک رو برای اونها بوجود بیارم حتی برای اون هایی که شاید خودم وسوسه ریسک کردن براشون رو داشته باشم:)
Ouroboros نوشته: 14. آیا مذهب و دانش را آشتیپذیر میدانید؟
در اصول خیر ولی در عمل چرا:)من دین رو ایمان محور و دانش رو شک محور میبینم(حداقل نسبت شک در دانش خیلی بیشتره)ولی اگر دین همینطور سعی کنه که خودش رو با علم وفق بده و تا حد ممکن دست از هرگونه ادعایی در مورد جهان فیزیکی ما(چه وجودش، چه کارکردش و چه مدیریتش و حتی اخلاق)برداره اون وقت حداقل در عمل آشتی نسبی برقرار خواهد بود.فعلا هم باید همچنان از سمت دانش به دین فشار وارد بشه تا از هر حوزه مادی و چیزی که به این دنیا مربوط میشه بیرون بره:)
Ouroboros نوشته: 15. آیا به وجود فضای سیاسی سالم باور دارید یا اساسا برای این عرصه از زندگی اجتماعی اعتباری قائل نیستید؟
در ایده آل من سیاست چندان قوی نخواهد بود که اصلا لازم بشه براش اهمیتی قائل شد.از اونجایی که تقریبا همه سیستم های موجود یک نوع سیاست احمقانه و در بهترین حالت کارکردگرایانه رو توجیه میکنند در بهترین حالت ما میتونیم بین ناسالم ها و ناسالم تر ها گزینش کنیم!:))ولی شاید در آینده با تغییر سیستم و الزامی که من در کاهش امکان دست یابی به قدرت زیاد برای هر کس یا هر گروهی رو میبینم بشه واقع سیاست نسبتا سالمی داشت.
Ouroboros نوشته: 16. آیا با نقوش سنتی زن و مرد در جامعه موافق هستید؟(lol)
شدیدا در ستیز با اینها هستم ولی وجودشون در جامعه اگر تحمیلی نباشه پذیرفتنیه.ولی خدایی پاسخ بعضی اینها رو شیشصد بار دادم در این موارد زیاد از ذهنم کار نمیکشم:))
Ouroboros نوشته: 17. کدام ورزش، غذا، سبک موسیقی و ژانر سینمایی را ترجیح میدهید؟
فوتبال یا همون ساکر به عنوان طرفدار:)ولی شنا رو برای ورزش شخصی ترجیح میدم.
غذا همبرگر انتخاب اول و آخر من هست مخصوصا از نوع دوبل:))غذاهای دیگه رو هم کمابیش به جز چندتایی که ازشون متنفر هستم رو دوست دارم:)
کمدی و علمی-تخیلی رو بیشتر از همه دوست دارم در درجه بعدی تراژدی های عاشقانه رو هم میپسندم:)
Ouroboros نوشته: . نظرتان پیرامون فمینیسم، کمونیسم و لیبرالیسم چیست؟
در جهان اول کمی لوث و از مفاهیم اولیش تا حدی دور شده و البته دغدغه های فمنیستی(حتی از سوی خود زنان) هم با بهتر شدن وضع زنان کمتر شده.در مقابل در کشورهای جهان سوم هم در بعد فرهنگیو هم در بعد سیاسی بهش نیاز هست.در کل میدونی که این جنبش رو تائید میکنم:))
از کمونیسم فقط سوسیالیسمش و از سوسیالیسم هم بیشتر انتقاد از کاپیتالیسم برای من پذیرفتنیه:)یعنی با تمام احترامی که برای مارکس قائلم باید بگم کمونیسم از دیدگاه آبزوردیستی من مذهبی،آرمان گرا، ضد انسان و خطرناک هست و چه بسا خطرش از مذاهبی مثل اسلام هم بیشتر بود چون از لحاظ کارایی و تمامیت خواهی پیشتر بود که میتونست زمین رو تبدیل به حکومت جهانی بردگان بکنه!:)سرنگونی یک حکومت محلی یا چند کشوری بسیار ساده تر از چنین هیولایی هست.
لیبرالیسم هم اصلا توی خون منه:))ولی خب اگر کل جریان لیبرالیسم رو بخوایم حساب کنیم با نیروی مقدس بازار کمی مشکل دارم.در واقع لیبرالیسم در حوزه حقوق افراد و سیاست و محدود کردن حکومت رو بیشتر از لیبرالیسم در اقتصاد و وادادن تمام و کمال به نیروی بازار میپذیرم:)
Ouroboros نوشته: 19. اگر وادار به برگزیدن یکی از ادیان ابراهیمی بشوید کدام را انتخاب میکنید؟
چندان فرقی نمیکنه مهم اینه در چه نوع شرایطی وادار به پذیرفتنش بشم،بین مسلمانان، مسیحیان یا یهودیان افراطی؟!یا در یک جامعه که مذهب در اون نیروی زیادی نداره.اگر اولی باشه همه به اندازه زیادی ناخوشایند هستند و اگر دومی باشه که باور مذهبی تاثیر چندان مهمی رو زندگیم نباید بزاره پس فرقی نداره:)
نقل قول:20. اگر بنا بود در جزیرهای دورافتاده تنها بمانید، و حق انتخاب یک آلبوم موسیقی، یک فیلم و یک کتاب را داشتید، کدامها را برمیگزیدید؟
من در یک شبانه روز حوصلم سر میره از چیزهای تکراری،برای مدت زیاد که اصلا اینها به درد نمیخورند:))سعی میکردم خودمو با چیزهایی که در جزیره هست سرگرم کنم:)
Ouroboros نوشته: 21. بدترین و بهترین ویژگی خود را چه میدانید؟
خودشیفتگی:)
خودشیفتگی:))
شمشیر دو لبه ای هست که سود و زیان های زیادی برام داشته تا حالا:)
Ouroboros نوشته: 22. بدترین و بهترین ویژگی نوع بشر را چه میدانید؟
خودفریبی
طغیان گری
Ouroboros نوشته: 23. اگر میتوانستید سه چیز را در جهان تغییر بدهید، آن سه چیز چه میبودند؟
زدودن هرگونه درد و رنج یا امکان بوجود اومدنش،فقط و فقط همین:)
Ouroboros نوشته: 24. همنشینی با آدمهای مشابه خودتان را ترجیح میدهید یا با اشخاص متفاوت؟
آدم هایی که واقعا مشابه خودم باشند رو نمیتونم تحمل کنم:))ولی با کسایی که تا حدی شبیهم باشند راحت تر میتونم سر کنم، کسانی هم که باهام تفاوت دارند یک جورهایی برای تنوع خوب هستند:)
Ouroboros نوشته: 25. دیدگاه شما پیرامون مرگ چیست؟
"مرگ پایان زندگی نیست،دریچه ای به جهان دیگر است،من با مرگ نابود نمیشم و..."همچین مزخرفاتی رو مسلما نمیگم:))من از مرگ دوری میکنم،یک چیز ناخوشایند و نخواستنی میدونمش با این حال بین مرگ و پس از مرگ تفاوت قائل میشم.
ترس و نگرانی از ناشناخته ها و چیزی که پس از مرگ هست بیخود و بی دلیله؛چون همونطور که میلیاردها سال پیش من نبودم،میلیاردها سال بعد هم من نخواهم بود. اگر قراره نگران این باشم که چه بلایی سر وجود خودآگاهم پس از مرگ میاد باید قبلش نگران این باشم که چه بلایی سرش قبل از تولدم اومده:))
Ouroboros نوشته: 26. انتظار و امید وجود چه پرسشی(ها) را در این مجموعه داشتید که آنرا نمیبینید، خودتان آن(ها) را مطرح بکنید و پاسخ بدهید.
راستش نه،با پرسش های استاندارد تا حدی مشکل دارم چون شخص راحت میتونه براش آماده بشه و غافلگیر کردنش سخت میشه:))
صندلی داغ - undead_knight -
Ouroboros - 02-27-2013
بسیار خُب، سپاس از سرعت عمل شما، به گمانم رکورد زدید(کمی بیشتر از دوازده ساعت)،
از این لحظه دوستان میتوانند پرسشهای خود را مطرح بکنند.