[URL="http://isna.ir/fa/news/92042414652/%D8%B3%D9%86%DA%AF%D8%B3%D8%A7%D8%B1-%DB%8C%DA%A9-%D8%B2%D9%86-%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D8%B1%D9%85-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%AA%D9%84%D9%81%D9%86-%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%87"] ایسنا - سنگسار یک زن پاکستانی به جرم داشتن تلفن همراه
[/URL] کمیسیون آسیایی حقوق بشر گزارش داد که یک زن پاکستانی بر اساس حکم یک دادگاه قبیلهای به جرم داشتن تلفن همراه، سنگسار شد. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عریفه، زن جوان پاکستانی در یازدهم ژوئیه 2013 به جرم داشتن یک تلفن همراه توسط عمو و دیگر اقوامش سنگسار شد و در حالی در بیابانی دور افتاده از روستای محل سکونتش به خاک سپرده شد که هیچکس، حتی دو فرزندش اجازه حضور در مراسم تدفین وی را نداشتند. زنان پاکستان اغلب قربانی اینگونه قضاوتهای غیرقانونی در این کشور میشوند و این حادثه فقط نمونهای از فرهنگ مردسالارانه در جامعه پاکستان است، در حالیکه زنان مجبورند تحت سلطه آنها باقی بمانند.
به دلیل نبود یک دستگاه قضایی مناسب در پاکستان، اغلب کسانی که دارای قدرت هستند و اراده خودشان را تحمیل میکنند از مجازات مصون میمانند. پلیس ایالت پنجاب اطلاعات اولیه و گزارش مربوط به آن را ثبت کرده، اما تاکنون هیچکس بازداشت نشده است. این حادثه نمونه بارزی از عدم اجرای قانون در پاکستان است و دولت اغلب در مواجهه با سنتهای قومی - قبیلهای، مذهبی و فئودال سکوت اختیار کرده و بیتفاوت بوده است. سنگسار وسیلهای است برای مجازات زنان و اقشار آسیبپذیر جامعهای چون پاکستان و به نظر میآید که خشونت تنها راه مقابله با آنهاست و به هنگام استفاده از اینگونه مجازات حقوق زنان همیشه پایمال میشده است.
در پاکستان داشتن تلفن همراه برای یک زن جرمی بسیار بزرگ است و حتی از تجاوز دستهجمعی، قتل و بمبگذاری که هر روزه در این کشور اتفاق میافتد و تقریبا هیچوقت منجر به مجازات نمیشود، بزرگتر تلقی میشود. بر اساس گزارش پایگاه اینترنتی کمیسیون آسیایی حقوق بشر، دادگاههای قبیلهای توسط رهبران یک قبیله و اربابها اداره میشوند و در مناطق حاشیهای ایالت پنجاب بسیار رواج دارند. این دادگاهها اغلب علیه زنان حکم صادر میکنند و از چنان قدرتی برخوردارند که دستگاه قضایی مستقل پاکستان تاکنون نتوانسته آن را غیرقانونی اعلام کند.
این کمیسیون همچنین هشدار داد که پرونده عریفه نشاندهنده رویکرد خنثی و بیتفاوت مقامات دولتی به عملکرد این دادگاهاست که سالانه به راحتی علیه افراد زیادی که میخواهند آنها را از بین ببرند حکم اعدام صادر میکنند، در حالیکه خود از هرگونه عقوبت و برخوردی مصون هستند. پلیس نیز در این میان دخالت بسیار کمی دارد و اغلب در این زمینه با دولت همسو است. کمیسیون آسیایی حقوق بشر از پارلمان پاکستان خواست تا علیه دادگاههای قبیلهای غیرقانونی، قانونهای مناسبی تصویب کند تا موجب توقف کار این دادگاهها شود. دولت نیز باید هرچه فوری تحقیقات در مورد پرونده عریفه آغاز و اعضای دادگاهی که علیه وی تنها به جرم داشتن تلفن همراه حکم سنگسار صادر کردند را دستگیر و عدالت را اجرا کند.
امام جمعه "انار" گفته مردانی که زنانشان با آرایش بیرون میروند "دیوث" هستند! :
سخنان بحثبرانگیز امام جمعه انار درباره آرایش زنان
به کنار از اینکه ارتباط آرایش زن با دیوثی مرد چیست باید گفت با توجه به سخنان این آقا چون حداقل 80-70 درصد زنان ایرانی حداقل ابروشون رو برمیدارن 80-70 درصد مردان ایرانی دیوث هستند! این وضعیت در مورد جهان اسلام هم صدق میکنه! یعنی 80-70 درصد مسلمین دیوث هستند! در مورد بقیه ادیان هم فکر کنم بالای 100 درصد باشه! (مثل طرفدارای تراکتور سازی!)
مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی[SUP](مدظله العالی)[/SUP] در فتوایی جدید ابراز داشتند:
"با استناد به موثقه عمار و روایت مفضل ابن عمر از امام صادق[SUP](ع)[/SUP] كه در باب ١٦ وسائل الشیعه از ابواب "من یصح منه الصوم" آمده است، كسانی كه روزه می گیرند ولی تاب و تحمل تشنگی را ندارند، فقط به اندازه ای كه جلوی تشنگی شان را بگیرد می توانند آب بنوشند و در این حالت روزه شان باطل نبوده و قضا هم ندارد."لازم به ذکر است نظر فقهی معظم له در رسالۀ عملیه به این شکل نبوده و این نظر فقهی جدید ایشان است./
اخبار
طراحی ماشین بدون سوخت براساس آیات قرآن
نقل قول:به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز به نقل از روابط عمومی سازمان جهادکشاورزی استان آذربایجانشرقی، روحالله شریفی مخترع ماشین بدون سوخت و قرآن7 میلی متری و272 اختراع دیگر در جمع کارکنان سازمان، با بیان اینکه ماشین بدون سوخت را براساس یک آیه از قرآن طراحی کرده است، گفت: تاکنون 274 اختراع قرآنی داشته که همگی از قرآن و روایات استخراج شده است.
این استاد دانشگاه بابیان اینکه توانسته قانون تشکیل تصویر در میکروسکوپ را تغییر دهد افزود: میکروسکوپهای کنونی با دو لنز کار میکنند، در حالی که میکروسکوپ ساخته وی صرفاً با یک لنز طراحی شده که دارای قدرت بسیار عجیبی است.
وی با بیان اینکه یکی از شاگردان انیشتین که هم دوره دکتر حسابی بوده است با وی تماس گرفت و از وجود میکروسکوپی با یک لنز اظهار تعجب کرد گفت: وی پس از دیدن این میکروسکوپ آن را به معجزهای شبیه دانست و اظهار داشت در صورتی که پشتیبانی علمی نیاز باشد ما حاضر به خدمت به شما هستیم.
شریفی افزود: غربیها همواره از غرور عجیبی برخوردارند، آنها همواره میخواهند قدرت خود را به رخ دیگران بکشند از این رو در جواب گفتم شمامعتقد بودید
که این مسئله غیرممکن است درحالی که غرب تمامی داشتههایش را از ایران و فرهنگ اسلام دارد.
جهان - BBC فارسی - خانواده متعصب لبنانی آلت دامادشان را بریدند
نقل قول:رسانههای لبنانی گزارش دادهاند که خانواده یک تازه عروس که از ازدواج مخفیانه دخترشان با مردی با مذهب متفاوت خشمگین بودند، آلت تناسلی داماد خود را بریدند.
این مرد ۳۹ ساله سنی مذهب دو هفته پیش با یک دختر دروزی ۱۹ ساله ازدواج کرده بود.
گفته شده که خانواده عروس او و همسرش را تحت عنوان آشتی برای مهمانی شام دعوت کرده بودند.
اما وقتی این زوج به محل مهمانی رسیدند اعضای خانواده عروس به داماد حمله کردند و آلت تناسلی او را بریدند.
تنشهای مذهبی و فرقهای سالها است که بر لبنان سایه انداخته است.
بنا به گزارشها این شخص در بیمارستان بستری شده است.
گزارشی از وضعیت همسر او و همچنین مهاجمان منتشر نشده است.
وای که چقدر شیطان درونم حال کرد...
به گزارش فارس، شرح این ماجرا با این بانوی آمر به معروف و ناهی از منکر بخوانید:
خانم شمس، دختر 30 سالهای است که یکشنبه 23 تیرماه امسال در پی امر به معروف و نهی از منکر به یک زن بدحجاب، مورد حمله وی قرار گرفت. این اتفاق در ماه مبارک رمضان در میدان پونک تهران رخ داد.
ماجرای عصر یکشنبه را این طور شروع کنیم که شما پس از پایان یک روز تلاش و کار، به سمت منزل میرفتید تا اینکه با یک زن بدحجاب مواجه میشوید و برحسب وظیفه، احساس تکلیف میکنید که امر به معروف و نهی از منکر کنید اما واکنش این زن، خارج از تصور بوده است، بقیه اتفاق را خودتان توضیح دهید.
شمس: مسیر برگشت من از محل کار به سمت منزل از محدوده میدان صادقیه تا میدان پونک است. ساعت حول و حوش 5 بعدازظهر بود که نزدیک مرکز خرید پونک رسیدم. معمولاً هم اطراف مرکز خریدها و پاساژها پاتوق زنان و دختران بدحجاب است با یکی از این زنان بدحجاب مواجه شدم و مثل همیشه که بر حسب تکلیف دینی، با یک جمله به آرامی، امر به معروف میکردم به این خانم تنها یک جمله گفتم و آن این بود که «میشود حجابت را رعایت کنی» فقط و فقط همین یک جمله را گفتم که هنوز به نقطه آخر آن نرسیده بودم به یک باره، به سمت من حمله کرد و گلوی من را فشار داد و با دست دیگر شروع به چنگ انداختن به صورت من کرد. من هم که روزه بودم و هوا هم گرم بود احساس خفگی می کردم اما به هر طریقی که بود تلاش کردم بدن خودم را از دستهای او جدا کنم.
این تو هستی که باید حجابت را برداری شماها چند نفری بیشتر نیستید!
یعنی هیچ صحبتی نکرد و در جواب امر به معروف به سمت شما حملهور شد؟
شمس: نه، در حین حمله ور شدن به سمت من، فحاشی میکرد و میگفت که «آدمت میکنم، بیجا میکنی که به من حرف میزنی، کاری میکنم که دیگر جرأت نکنی به کسی بگویی حجابت را رعایت کن و...» بعد از اینکه خودم را از دستهایش جدا کردم به او پیشنهاد کردم که کانکس کلانتری آن سمت خیابان است، بیا برویم تو به خاطر حرف من از من شکایت کن و من هم از اینکه شما کتکم زدی شکایت میکنم هنوز جمله را به پایان نبرده بودم این بار بدتر از دفعه قبل به سمتم حمله ور شد و تلاش کرد چادر و روسریام را از سرم بکشد هر چقدر او تلاش میکرد من هم مقاومت بیشتری میکردم حین این کار، بلند بلند فحاشی میکرد و میگفت «این تو هستی که باید حجابتو برداری، اینجا دیگه جای شماها نیست، این شماها هستید که باید از اینجا بروید، شماها چند نفری بیشتر نیستید، بمانید خودم چادر از سرتان میکشم و...» در این زمان دیگر صدای من هم بلند شده بود و تلاش میکردم که چادرم را روی سرم حفظ کنم و به لطف خدا هم این خانم نتوانست به هدفش برسد.
دوره امر به معروف گذشته است؟!
حوالی مراکز خرید معمولاً شلوغ است و پر رفت و آمد، کسی ناظر این اتفاق نبود که به کمک بیاید؟
شمس: چرا مردم بودند، حتی کانکس کلانتری هم در آنجا بود. اما مردم بیشتر رد میشدند و میرفتند تا اینکه وقتی زمان کشیده شدن چادر من شد و من صدایم بالا رفت یک آقایی از رهگذران آمد و آن خانم را از من جدا کرد و نجاتم داد. بعد از آن حدود بیست نفر دور ما جمع شده بودند که بیشتر آنها هم آقایان بودند. بعضیها در همان حین، به جای اینکه نسبت به وضع فاجعه بار ظاهر آن خانم، معترض باشند به من یادآوری میکردند که دوره امر به معروف گذشته است و نباید به این خانمهای با این ظاهر حتی نزدیک شد، خانمی به من میگفت «به تو چه ربطی داشته، هر کسی را در گور خود میخوابانند» آقایی میگفت « این زن اوضاعش معلوم است».
با این اوصاف، وضع جسمی شما در حال حاضر چطور است؟
شمس: با اینکه چند روز از ماجرا گذشته اما هنوز آثار کوفتگی آن در سر و گردنم وجود دارد.
گفتی که یک کانکس کلانتری هم آنجا بود یعنی مأموران کلانتری هیچ عکس العملی نسبت به این اتفاق نداشتند؟
شمس: نه، اصلاً! در تعجبم که نیروهای پلیس در آنجا پس چه نقشی دارند، مگر نه اینکه امنیت منطقه را باید تأمین کنند؟
نیروهای پلیس در کانکس حضور داشتند؟ شاید آن زمان در محل، حاضر نبودند؟
شمس: حضور داشتند همیشه یکی از نیروهایشان بیرون کانکس میایستد و کشیک میدهد، آن روز پلیس که از موضوع، مطلع نبود اما شلوغی بیست نفری در خیابان را که میدید میتوانست حداقل عکس العملی نشان دهد. این خانم به حدی رفتاری عجیب و غیرطبیعی داشت که حتی اگر یک سوزن در اختیارش بود چشمان من را درمیآورد چه برسد به اینکه وسیله دیگری برای حمله داشت معلوم نیست چه اتفاقی میافتاد. این خانم حتی زمانی هم که از دستش نجات پیدا کرده بودم فریاد می زد که «اگر یک بار دیگر ببینمت می کشمت، مگر یک بار دیگر نبینمت، زنده نمیگذارمت و...»
در موارد قبلی که امر به معروف و نهی از منکر داشتید، برخوردها چطور بود؟
شمس:من همیشه با خودم اقلام تبلیغاتی برای حجاب به همراه دارم سعی میکنم به آرامی آنها را تشویق به باحجاب بودن کنم اما تا به حال با چنین صحنهای مواجه نشده بودم و این واکنش برای خودم خیلی عجیب بود.
خوب، ماجرا را تا اینجا گفتید که آقایی، شما را از دست این خانم نجات داد بعد از آن چه اتفاقی افتاد سراغ کانکس کلانتری رفتید؟
شمس: نه، تعدادی از مردم برای اینکه خطری دوباره از طرف آن خانم برای من نباشد من را تا منزل همراهی کردند ولی وقتی رسیدم خانه، خانواده به من گفتند که باید به سراغ کلانتری میرفتم و شکایت میکردم برای همین دوباره با خانواده به سمت محل اتفاق برگشتیم و سراغ کانکس کلانتری رفتم موضوع را توضیح دادم و از اینکه عکسالعملی نشان نداده بودند گله کردم، آنها به من گفتند که حالا که این خانم رفته از چه کسی میخواهم شکایت کنم اما گفتم من شکایتم از مسئولان است نه از این خانم. پرسیدم گشت ارشادی که قبلاً روبروی این مرکز خرید میایستاد کجاست؟ جوابم را این طور دادند که «دیگر گشت ارشاد جمع شده»؛ در حالیکه گشت ارشاد نقش بازدارندگی داشت. سربازی که در کانکس بود به من گفت که «ما فقط وظیفه داریم اینجا مراقب باشیم که دزدی انجام نشود»!
شما مسئول این اتفاق را چه کسی یا چه دستگاهی میدانید؟
شمس: بدحجابها وقیح شدهاند باید کار فرهنگی بیشتری در جامعه صورت بگیرد. نباید به جایی برسیم که حکمی به نام امر به معروف و نهی از منکر را فراموش شده بدانیم تا هر کسی هر طوری که میخواهد در جامعه اسلامی عمل کند./فارس
دم اون دختر گرم !! لاشی هایی مثل این خواهر زینب عوضی رو باید در ملا عام ... داد :e416: !!
نظرتون درباره بعضیا که از این رفتارها انتقاد می کنند چیه؟ مثلا یکی میگفت این خانوم آمر که خانوم بی حجاب رو مجبور نکرده، میتونست سرشو بندازه پایین بره و لازم نبود اینطوری برخورد کنه. کلا خیلی از کسانی که با اجبار حجاب مخالفند با این رفتارها هم مخالفند... متاسفانه ما خیلی دیگه مسالمت جو و نجیب هستیم. به نظر شما واقعا کار این خانوم غیراخلاقیه؟
Bibak نوشته: نظرتون درباره بعضیا که از این رفتارها انتقاد می کنند چیه؟ مثلا یکی میگفت این خانوم آمر که خانوم بی حجاب رو مجبور نکرده، میتونست سرشو بندازه پایین بره و لازم نبود اینطوری برخورد کنه. کلا خیلی از کسانی که با اجبار حجاب مخالفند با این رفتارها هم مخالفند... متاسفانه ما خیلی دیگه مسالمت جو و نجیب هستیم. به نظر شما واقعا کار این خانوم غیراخلاقیه؟
اگه گشت ارشادی در کار نبود صرفا حرف خانم آمر یک پیشنهاد بود اما وقتی گشت ارشاد هست دیگه صرفا یک پیشنهاد در کار نیست بلکه حرف زور هم هست پس در نتیجه عقده شکل میگیره و اینجور عقده گشایی ها قابل پیشبینی هست. کار خانم آمر اشتباهه اما به نظر من کار خانمی که کتک کاری کرد هم از 2 منظر غلطه. یکی اینکه اگه کارشون به پلیس بکشه دادگاه به نفع خانم آمر حکم میده و از طرف دیگه اینکه خانم آمر خیال میکنه خیلی کارش درسته و آدمای طرف مقابلش مشتی وحشی هستن! پس بهتر بود که اون خانم رفتار تهاجمی نشان نمیداد.
agn0stic نوشته: اگه گشت ارشادی در کار نبود صرفا حرف خانم آمر یک پیشنهاد بود اما وقتی گشت ارشاد هست دیگه صرفا یک پیشنهاد در کار نیست بلکه حرف زور هم هست پس در نتیجه عقده شکل میگیره و اینجور عقده گشایی ها قابل پیشبینی هست. کار خانم آمر اشتباهه اما به نظر من کار خانمی که کتک کاری کرد هم از 2 منظر غلطه. یکی اینکه اگه کارشون به پلیس بکشه دادگاه به نفع خانم آمر حکم میده و از طرف دیگه اینکه خانم آمر خیال میکنه خیلی کارش درسته و آدمای طرف مقابلش مشتی وحشی هستن! پس بهتر بود که اون خانم رفتار تهاجمی نشان نمیداد.
خب موافق نیستم. من معتقدم اگر سرکوب و اجباری در خیابان هست یک دلیل مهمش اینه که سرکوب برای سرکوبگران هیچ هزینه ای نداشته. مطمئنم اگر این این برخوردها صورت بگیره دیگه اینها جرات خیلی کارها رو نخواهند داشت. اینا دارن از نجابت مردم سوءاستفاده میکنند... پس نتیجه این رفتارها رو مثبت میدونم ولی مطمئن نیستم در این مورد خاص، رفتار خانوم بیحجاب کاملا اخلاقی بوده باشه. واکنش طبیعی مردم در برابر عقده ها و سرکوبها هست درست ولی این اخلاقی بودنشو ثابت نمیکنه.
مثال دیگه اش تظاهرات جنبش سبز بود که اگر مردم همین رفتارها رو در برابر سرکوبگران داشتند شاید سرنوشت دیگه ای برای جنبش رقم میخورد...
همچنین وقتی این کار ِ خانوم بی حجاب میتونسته هزینه بر باشهارزشش چند برابر میشه.