دفترچه

نسخه‌ی کامل: پارسیکیدن نوشته‌های درخواستی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
mosafer نوشته: ولی شما یکجا بمعنای از بر کردن استفاده کرده بودید برای همین ازش استفاده کردم
خب بجای از بر کردن چه بهتر است بیان شود؟

ویریدن[sup][aname="rpa05af430915ad4fe1ac73f531f1a912c7"][[/aname][anchor="pa05af430915ad4fe1ac73f531f1a912c7"]1][/anchor][/sup] (:





----
[aname="pa05af430915ad4fe1ac73f531f1a912c7"]1[/aname]. [anchor=rpa05af430915ad4fe1ac73f531f1a912c7]^[/anchor] Viridan || ویریدن: از بر کردن; به یاد سپردن; ویر کردن Ϣiki-En to memorize
Mehrbod نوشته: ویریدن[SUP][aname="rpa05af430915ad4fe1ac73f531f1a912c7"][[/aname][anchor="pa05af430915ad4fe1ac73f531f1a912c7"]1][/anchor][/SUP] (:





----
[aname="pa05af430915ad4fe1ac73f531f1a912c7"]1[/aname]. [anchor=rpa05af430915ad4fe1ac73f531f1a912c7]^[/anchor] Viridan || ویریدن: از بر کردن; به یاد سپردن; ویر کردن Ϣiki-En to memorize

این الان یکی دیگست؟
اگه بخوایم فعل اول شخص بکار ببریم نمیشه بویرانم؟
گیج کنندستE40e
mosafer نوشته: این الان یکی دیگست؟
اگه بخوایم فعل اول شخص بکار ببریم نمیشه بویرانم؟
گیج کنندستE40e

نه بانو, بُن کنون را از کارواژه[sup][aname="rpa1e7ed2d423e54a1ba946f1295d0b4a5e"][[/aname][anchor="pa1e7ed2d423e54a1ba946f1295d0b4a5e"]1][/anchor][/sup] میکشید بیرون دیگر!

گفتن —> گوی
ویریدن[sup][aname="rpa1659d049792e4c5f80c22c8d48082d8f"][[/aname][anchor="pa1659d049792e4c5f80c22c8d48082d8f"]2][/anchor][/sup] —> ویر[sup][aname="rpa74d02c13809b4b07a5dc283e87d6cd85"][[/aname][anchor="pa74d02c13809b4b07a5dc283e87d6cd85"]3][/anchor][/sup]


می‌ویرم = از بر میکنم
می‌ویری = از بر میکنی
...





----
[aname="pa1e7ed2d423e54a1ba946f1295d0b4a5e"]1[/aname]. [anchor=rpa1e7ed2d423e54a1ba946f1295d0b4a5e]^[/anchor] kâr+vâže::Kârvâže || کارواژه: فعل Dehxodâ verb
[aname="pa1659d049792e4c5f80c22c8d48082d8f"]2[/aname]. [anchor=rpa1659d049792e4c5f80c22c8d48082d8f]^[/anchor] Viridan || ویریدن: از بر کردن; به یاد سپردن; ویر کردن Ϣiki-En to memorize
[aname="pa74d02c13809b4b07a5dc283e87d6cd85"]3[/aname]. [anchor=rpa74d02c13809b4b07a5dc283e87d6cd85]^[/anchor] Vir || ویر: حافظه; یاد; memory
Mehrbod نوشته: نه بانو, بُن کنون را از کارواژه[SUP][aname="rpa1e7ed2d423e54a1ba946f1295d0b4a5e"][[/aname][anchor="pa1e7ed2d423e54a1ba946f1295d0b4a5e"]1][/anchor][/SUP] میکشید بیرون دیگر!
گفتن —> گوی
ویریدن[SUP][aname="rpa1659d049792e4c5f80c22c8d48082d8f"][[/aname][anchor="pa1659d049792e4c5f80c22c8d48082d8f"]2][/anchor][/SUP] —> ویر[SUP][aname="rpa74d02c13809b4b07a5dc283e87d6cd85"][[/aname][anchor="pa74d02c13809b4b07a5dc283e87d6cd85"]3][/anchor][/SUP]


می‌ویرم = از بر میکنم
می‌ویری = از بر میکنی
...





----
[aname="pa1e7ed2d423e54a1ba946f1295d0b4a5e"]1[/aname]. [anchor=rpa1e7ed2d423e54a1ba946f1295d0b4a5e]^[/anchor] kâr+vâže::Kârvâže || کارواژه: فعل Dehxodâ verb
[aname="pa1659d049792e4c5f80c22c8d48082d8f"]2[/aname]. [anchor=rpa1659d049792e4c5f80c22c8d48082d8f]^[/anchor] Viridan || ویریدن: از بر کردن; به یاد سپردن; ویر کردن Ϣiki-En to memorize
[aname="pa74d02c13809b4b07a5dc283e87d6cd85"]3[/aname]. [anchor=rpa74d02c13809b4b07a5dc283e87d6cd85]^[/anchor] Vir || ویر: حافظه; یاد; memory

من همینجاش رو مشکل دارم
صرف کردن بر اساس مفردهای شخص و جمع
حق بدید سخت باشه شما چون خودتون اینها رو میدونید از نظرتون سادست
ببینید ویریدن رو بخوام بکار ببرم میشه می ویرم (کلا انگار ربطی به هم ندارن)E403
Mehrbod نوشته: نه بانو, بُن کنون را از کارواژه[SUP][aname="rpa1e7ed2d423e54a1ba946f1295d0b4a5e"][[/aname][anchor="pa1e7ed2d423e54a1ba946f1295d0b4a5e"]1][/anchor][/SUP] میکشید بیرون دیگر!
گفتن —> گوی
ویریدن[SUP][aname="rpa1659d049792e4c5f80c22c8d48082d8f"][[/aname][anchor="pa1659d049792e4c5f80c22c8d48082d8f"]2][/anchor][/SUP] —> ویر[SUP][aname="rpa74d02c13809b4b07a5dc283e87d6cd85"][[/aname][anchor="pa74d02c13809b4b07a5dc283e87d6cd85"]3][/anchor][/SUP]


می‌ویرم = از بر میکنم
می‌ویری = از بر میکنی
...





----
[aname="pa1e7ed2d423e54a1ba946f1295d0b4a5e"]1[/aname]. [anchor=rpa1e7ed2d423e54a1ba946f1295d0b4a5e]^[/anchor] kâr+vâže::Kârvâže || کارواژه: فعل Dehxodâ verb
[aname="pa1659d049792e4c5f80c22c8d48082d8f"]2[/aname]. [anchor=rpa1659d049792e4c5f80c22c8d48082d8f]^[/anchor] Viridan || ویریدن: از بر کردن; به یاد سپردن; ویر کردن Ϣiki-En to memorize
[aname="pa74d02c13809b4b07a5dc283e87d6cd85"]3[/aname]. [anchor=rpa74d02c13809b4b07a5dc283e87d6cd85]^[/anchor] Vir || ویر: حافظه; یاد; memory
E032
حرف قبلمو پس میگیرم(حذف نکردم چون احتمال میدم که خونده باشید)
الان متوجه شدم چی شد
اون موقع فکرم یهو مشغول مساله ای شد (نباید همون موقع جواب میدادم)
mosafer نوشته: من همینجاش رو مشکل دارم
صرف کردن بر اساس مفردهای شخص و جمع
حق بدید سخت باشه شما چون خودتون اینها رو میدونید از نظرتون سادست

بیخیال بانو, گرفتن بن کنون از کارواژه برای شما سخته (:?

اینها را در بیاورید تا دستتان گرم شود!!
پریدن
چتیدن
زنگیدن
خواندن
دریابیدن
...


mosafer نوشته: ببینید ویریدن رو بخوام بکار ببرم میشه می ویرم (کلا انگار ربطی به هم ندارن)E403

درسته دیگر 21
Mehrbod نوشته: بیخیال بانو, گرفتن بن کنون از کارواژه برای شما سخته (:?

اینها را در بیاورید تا دستتان گرم شود!!
پریدن
چتیدن
زنگیدن
خواندن
دریابیدن
...




درسته دیگر 21
الان از اول ابتدایی شروع کردید دیگه؟ :)
mosafer نوشته: الان از اول ابتدایی شروع کردید دیگه؟ :)

به تک شاخ سوگند یادم نیست اینها را در اول ابتدایی اصلا یاد داده باشند یا نه (:
Mehrbod نوشته: به تک شاخ سوگند یادم نیست اینها را در اول ابتدایی اصلا یاد داده باشند یا نه (:
به همون تک شاخ سوگند(بجای قسم ؟) نمیدونم من اعتراف کردم متوجه شدم همونو
به صلیب میکشندت چون مسیحی بر بند
اینجا عَلَمَت میکنند تا درس عبرت کسانی شوی که جز خدای را میباورند
آرام گیر ای سرکشی های بی تاب
بگذار خموشی ِ این دیار کر کند گوش فلک را
و من اینجا..
در آغوش میکشم تمام بود و نبودن ها را
چشم بر چشمانم دوز و هیچت گلایه مکن
انگشتت را به نشانه ی پیروزی بالا بر و غره شو بر هر آنچه میپنداری از آن ِ توست
تو صلیب کش ِ مسیحی شده ای که هیچش کنایه نیست...

پ.ن
اینجا مثلا تمام سعیم رو کردم پارسی بنگارم
البته اول نوشتم بعد میانش خواستم ویرایش پارسی کنم جز یکی دو کلمه چیزی به ذهنم نیومد
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10