درود هم وندان گرامی اسباب مزاحمت است كه اینقدر شتابان و آخر شب پرسش خود را مطرح می كنم؛ پرسش این است كه آیا تعمیم رابطه
هم ارزی جرم و انرژی به
ماده و انرژی نوعی تحریف دانش نیست؟! آخر اخیراً مشاهده كرده ام كه برخی ماده گرایان برای پایور كردن باور های ماتریالیستی خود اینگونه وانمود می كنند كه ماده همان انرژی هست و انرژی همان ماده است و وقتی هم از آن ها(تا چند مدت پیش خودم) پرسش كنیم كه كجا این را گفته اند زود می گویند E=mc[SUP]2[/SUP] در حالی كه این فرمول تنها هم ارزی
جرم و انرژی را نشان می دهد نه ماده و انرژی را و دیگر اینكه دوستی كه فارغ التحصیل فیزیك بودند رفرنسی از فایمن به من نشان دادند كه «ما اصلاً نمی دانیم انرژی چیست» ؛ ما می دانیم كه در دانش فلسفه پایور كرده اند كه جهان قدیم است همان طور كه شیخ محمود شبستری هم اشاره كرده اند : «عَدَم موجود گردد این محال است / وجود از روز اول لایزال است» و همچنین ابوبكر محمد زكریای رازی و پور سینا هم چنین! و به قول امام محمد غزالی :«استدلالات آنها منجر بدان میشود که وجود آفریدگار نفی گردد و به آن نتیجه برسیم که ماده در زمان ابدی است و خود خالق خویش است، یعنی به عقاید «دهریون به پیوندیم» اما آیا اینكه بخواهیم از مفاهیم نو بنیاد فیزیكی هم برای پایور اندیشه قدیم بودن جهان استفاده و یا به تعبیر من سوء استفاده كنیم آیا به نوعی تحریف دانش نیست؟! مهرمندانه راهنمایی كنید كه آیا اشتباه می كنم و یا شایدم می توان گفت هم ارزی ماده و انرژی و من خبر ندارم؛ بزرگواران و خردمندانی كه به بن مایه های انگلیسی زبان دسترسی دارند راهنمایی فرمایید!
گفت این عالم قدیم و بی كی است / نیستش بانی و یا بانی وی است
-ملّای رومی-
پیشاپیش سپاس گزارم كه به پیك های من توجه می كنید!:e303:
بن مایه های مورد استفاده : ویكی فا
اجازه بدهید یک چیز را همین اول کار مشخص بکنیم: انرژی یک «چیز» نیست، یک اندازه است که مقدار ثابت را در مجموعه به شما میگوید. انرژی همیشه آنجاست و نبودن آن اصلا معنا نمیدهد. وقتی شما یک ذرهی معلق دارید، این ذره به خودیخود فقط از آنجاکه جرم دارد، دارای مقدار مشخصی انرژی محسوب میشود. اینرا انیشتین مطرح کرد در تضاد با مکانیک نیوتونی، که در آن انرژی منتج بود از حرکت و شتاب و ...
Ouroboros نوشته: اجازه بدهید یک چیز را همین اول کار مشخص بکنیم: انرژی یک «چیز» نیست، یک اندازه است که مقدار ثابت را در مجموعه به شما میگوید. انرژی همیشه آنجاست و نبودن آن اصلا معنا نمیدهد. وقتی شما یک ذرهی معلق دارید، این ذره به خودیخود فقط از آنجاکه جرم دارد، دارای مقدار مشخصی انرژی محسوب میشود. اینرا انیشتین مطرح کرد در تضاد با مکانیک نیوتونی، که در آن انرژی منتج بود از حرکت و شتاب و ...
خب اول باید دید چیز رو چی تعریف میکنی:)
نکته هم اینه که اگر انرژی رو چیز محسوب نکنی پس یک ذره هم چیز محسوب نمیشه چون مساوی مقدار مشخصی انرژی هست.البته این ایراد بسته به تعریفی که برای چیز میدی میتونه وارد نباشه.
انرژی > عددی که مقدار ثابت (conserved quantity) در سیستم را نشان میدهد.
در مزداهیک دو سوی نمادِ «برابری | =» به چم یکسان بودنشان است, میتوانیم آنرا همارزی (equivalence) بنامیم, میتوانیم همان برابری (equality) بنامیم.
هر آینه دگرسانی ریزی میان ایندو پنداره هست که «همارزی» برای چیستی یا شناسه (identity) میباشد, ولی «برابری» برای چنتاد (quantity) یا همان برایند (outcome).
بنمونه «٤» و «٢ + ٢» از دید "برابری" یکسان میباشند زیرا برآیند هردو میشود ٤,
از دید "همارزی" نیز همارز میباشند, زیرا هر دو از یک گِن (جنس, type) میباشند که همان «شماره» باشد (+ در اینجا برایند هر دو نیز میشود ٤, ولی نیازی نیست بشود).
همارز + برابر:
...0.999999999999999 = 1
در گیتیک هم اینگونه داریم که «گوهرهیِ مادی»ِ تـَـنـمایه (جرم) و تـوانمایه (انرژی) یکی میباشد -
زیرا ایندو اندردگرستنی (interchangeable) و همارز میباشند - که در پارسیک به آن «مایه = matter» میگوییم:
پس در فیزیک (نسبیت) دگرسانی میان گِنِ (جنس, type) تنمایه و توانمایه ندارید, هر دو یک چیز یکسان و همارز (=«مایه»), ولی در دو چهرهیِ گوناگونِ تنمایه و توانمایه میباشند.
در همین راستا:
Mehrbod نوشته: محدث = آفریده؟
قدیم = ازلی؟
آری؛ از آنجایی كه قدیم بودن جهان را فلاسفه ی بزرگی مانند ابو علی سینا اثبات كرده اند چون قدیم بودن به معنای ازلی بودن است و همان طور كه می دانیم قدیم نام یكی از اسماء خداوند در دعای جوشن كبیر است پس خود به خود با اثبات قدیم بودن جهان توسط فلاسفه؛ خدا هم كنار می رود چون دیگر جهان نیازی به آفریننده ندارد همیشه بوده هست و خواهد بود برای همین هم هست كه امام محمد غزّالی در كتاب «تهافت الفلاسفه» فلاسفه ای را كه قائل به قدیم بودن جهان هستند را تكفیر كرده و مرتد اعلام كرده است.
تهافتالفلاسفه - WiKi
اما درباره فرتوری كه آوردید خیلی ممنون كه هم ارزی جرم و انرژی را به راستی نشان داده اید؛اما من نهوشیدم كه چرا «مایه» را با تو پیكان به طرف «توانمایه» و «تنمایه» نشان داده اید شما كه می گوید نسبیت خاص انیشتن رابطه هم ارزی
جرم و انرژی را نشان می دهد پس در كدام زاویه از دانش فیزیك اثبات شده كه «مایه» همان «تنمایه» و «توانمایه» است كه شما با پیكان آن ها را به هم متصل كرده اید؟!
نقل قول:پس در فیزیک (نسبیت) دگرسانی میان گِنِ (جنس, type) تنمایه و توانمایه ندارید,
این درست!
نقل قول:....هر دو یک چیز یکسان و همارز (=«مایه»), ولی در دو چهرهیِ گوناگونِ تنمایه و توانمایه میباشند
ولی ببینید؛به نگرم شما هم اینجا دچار این سوء برداشت شده اید كه رابطه هم ارزی جرم و انرژی را هم ارزی ماده و انرژی هم می دانید در حالی كه این اشتباه است چرا كه نسبیت خاص انیشتن می گوید
جرم و انرژی هم ارز هستند نه
ماده و انرژی!
مهربد گرامی شما می توانید رفرنسی به من نشان دهید كه بگوید
ماده و انرژی هم ارز هستند؟!
Aquarius نوشته: اما درباره فرتوری كه آوردید خیلی ممنون كه هم ارزی جرم و انرژی را به راستی نشان داده اید؛اما من نهوشیدم كه چرا «مایه» را با تو پیكان به طرف «توانمایه» و «تنمایه» نشان داده اید شما كه می گوید نسبیت خاص انیشتن رابطه هم ارزی جرم و انرژی را نشان می دهد پس در كدام زاویه از دانش فیزیك اثبات شده كه «مایه» همان «تنمایه» و «توانمایه» است كه شما با پیكان آن ها را به هم متصل كرده اید؟!
خواهش, فرتور از مزدک بود.
Aquarius نوشته: این درست!
ولی ببینید؛به نگرم شما هم اینجا دچار این سوء برداشت شده اید كه رابطه هم ارزی جرم و انرژی را هم ارزی ماده و انرژی هم می دانید در حالی كه این اشتباه است چرا كه نسبیت خاص انیشتن می گوید جرم و انرژی هم ارز هستند نه ماده و انرژی!
مهربد گرامی شما می توانید رفرنسی به من نشان دهید كه بگوید ماده و انرژی هم ارز هستند؟!
ماده به دو چم به کار میرود:
ماده* = مایه = matter
ماده = جرم = mass
در اینجا پیشنهاد شده ما بجای "جرمِ" تازیک بگوییم «تنمایه», ماده یا مایه را نیز بجای یکمی به کار ببریم, همین.
پس فرمول اینشتین میگوید که «تنمایه» و «توانمایه» همارز میباشند, به هر دوی اینها نیز ما میگوییم «ماده» یا «مایه».
پس در فرتور بالا اینها را جایگزین کنید سخن را میگیرید:
مایه = matter
تنمایه = mass
توانمایه = energy
پس زمانیکه ما دربارهیِ ازلی بودن ماده (مایه) میسخنیم گفته بدرستی دربارهیِ همان ماده است, نه تنمایه!
پ.ن.
ماده خود واژهای است پارسیک (در پهلویک ماتیگ {mâtig}) و همریشه با matter, که هردو چهرهیِهای دگرسته از مادر, mother, mater میباشند.
Ouroboros نوشته: انرژی > عددی که مقدار ثابت (conserved quantity) در سیستم را نشان میدهد.
مقدار ثابت
چیزی؟!
خود چیز رو هم تعریف نکردیا:)
undead_knight نوشته: مقدار ثابت چیزی؟!
خود چیز رو هم تعریف نکردیا:)
انرژی یه عدده که به سیستم اختصاص می دن تا به کمک اون و همچنین به کمک یک قانون که انرژی رو به خصوصیات سیستم مرتبط میکنه، خصوصیات دیگر سیستم رو پیش بینی بکنن.
منظور جناب امیر هم از اینکه "انرژی چیز نیست" گمان می کنم این باشه که این عدد مابه ازای خارجی نداره. یعنی ما نمی توانیم به یک شی اشاره بکنیم و بگوییم "آن شش ژول انرژی است."