02-21-2013, 09:24 AM
02-21-2013, 10:19 AM
میگم در اینباره تحقیق علمی درست حسابی شده؟
و این فقط همبستگیه یا وابستگی؟
و این فقط همبستگیه یا وابستگی؟
02-26-2013, 05:05 PM
Russell نوشته: میگم در اینباره تحقیق علمی درست حسابی شده؟
و این فقط همبستگیه یا وابستگی؟
نمیدانیم, همبستگی اشان که آشکاره, به نگر شخصی من وابستگی هم دارند بر این پایه
که دینداری و خداباوری مهندترین غریزهیِ آدمی که همان کنجکاوی باشد را میخاموشانند.
نمونهوار برای همین امُردادگی, اگر دین نبود آیا ما دانشمندان و پژوهشگران بسیار بسیار بیشتری نداشتیم که زمانشان را روی ستیز با پیرِش بنهند؟
ولی نه, نمیکنند چون یک جورهایی ترسِ درست از مرگشان را دینداری و خداباوری بدروغ سرپوشانیده,
همین را کمابیش در همهیِ زمینههایِ دانشیک و پژوهشیک دیگر نیز میتوانیم ببینیم و پس وابسته میشود.
10-11-2015, 03:54 PM
Mehrbod نوشته: نمیدانیم, همبستگی اشان که آشکاره, به نگر شخصی من وابستگی هم دارند بر این پایه
که دینداری و خداباوری مهندترین غریزهیِ آدمی که همان کنجکاوی باشد را میخاموشانند.
.
مثال نقض زیاد داریماااااااا خب اینهمه دانشمند اسلامی داریم یا چه راه دور بریم همین کاربر محبوب این فاروم سارا که خیلی زیادی هم کنجکاوه! رفته توی فاروم بسیجیها و شیعه های دو آتیشه این تاپیک رو زده "چرا تشیع را قبول دارید"
10-11-2015, 06:15 PM
Secular نوشته: مثال نقض زیاد داریماااااااا خب اینهمه دانشمند اسلامی داریم یا چه راه دور بریم همین کاربر محبوب این فاروم سارا که خیلی زیادی هم کنجکاوه! رفته توی فاروم بسیجیها و شیعه های دو آتیشه این تاپیک رو زده "چرا تشیع را قبول دارید"
به قول عَمام خمینی مسجد باید مسجد باشد! مسجدی که مسجد نباشد مسجد نیست!!!!!
دانشمند هم باید دانشمند باشد، دانشمندی که دانشمند نباشد دانشمند نیست!! یعنی چی ؟! یعنی اولین و مهم ترین شرط دانشمند بودن اعتراف به نادانسته هاست که این با روح دینداری در تضاد است. به عبارت ساده تر دانشمندی که به اسلام اعتقاد دارد یعنی باور دارد خدا رفته نشسته گفته بشو و شد و دنیا ساخته شد! پس خواه نا خواه نمیتواند پی پیدا کردن پاسخ برود پس دانشمند نیست!!!! دانشمند نماست.
چرا ؟ چون دین بر خلاف برای هر چیزی یک پاسخی در آستین دارد! از این دست مثالها بسیار هستند من اصلی ترینش رو برای مثال آوردم.
10-11-2015, 11:45 PM
sonixax نوشته: به قول عَمام خمینی مسجد باید مسجد باشد! مسجدی که مسجد نباشد مسجد نیست!!!!!اینهمه دانشمند اسلامی هستند که اگه به اونا نگیم دانشمند باید به کی بگیم؟ مثه پروفسور عبدالسلام که از اون مسلمونای دو آتیشه ی پاکستانی هم بوده ! نوبل فیزیک گرفته و در ضمن کاری رو که انیشتین آروزش رو داشت و نتونست به پایان برسونه انجام داد. دانشمندان ایرانی نظیر خواجه نصیر و بیرونی و خوارزمی و ابن سینا و غیاث الدین جمشید کاشانی و....... تا این اواخر هم پروفسور جوان مخترع لیزر و و کلی استاد مسلمان که شما میتونی در دانشگاه های تاپی نظیر برکلی و استنفورد و ام آی تی و.. اینا ببینی!
دانشمند هم باید دانشمند باشد، دانشمندی که دانشمند نباشد دانشمند نیست!! یعنی چی ؟! یعنی اولین و مهم ترین شرط دانشمند بودن اعتراف به نادانسته هاست که این با روح دینداری در تضاد است. به عبارت ساده تر دانشمندی که به اسلام اعتقاد دارد یعنی باور دارد خدا رفته نشسته گفته بشو و شد و دنیا ساخته شد! پس خواه نا خواه نمیتواند پی پیدا کردن پاسخ برود پس دانشمند نیست!!!! دانشمند نماست.
چرا ؟ چون دین بر خلاف برای هر چیزی یک پاسخی در آستین دارد! از این دست مثالها بسیار هستند من اصلی ترینش رو برای مثال آوردم.
میدونین دلیل عقب ماندگی کشورای اسلامی بخاطر دین و اسلام نیس هرچند اونم تاثیر گذاره ها ولی خب اگه قبول کنیم که دین یه مسئله شخصیه واقعا دین نمی تونه مانع عقب ماندگی بشه چون دیگه یه مسئله شخصی هس نه عمومی اما در کشورای اسلامی مث ایران وقتی دین را عمومیش می کنن و اصل و مبنا قرار میدن خب باید هم انتظار عقب ماندگی رو داشت . وقتی که در ایران مبنای استخدام در ادارات بر مبنای تدین به دین مبین اسلام و ارداتمندی به مقام معظم رهبری هس و تخصص و دانش در الویت های بعدی قرار می گیرن خب معلوم است که وقتی بخواهند مثلا یک برنامه نویس استخدام کنن اونی که به مبانی اسلامی و انقلابی آشنایی داره رو استخدام کنند حتی اگه بلد نباشه کامپیوتر رو روشن بکنه :-) اینا باعث عقب ماندگیه وگرنه زمان شاه تازه مردم ایران متدینترم بودن خود شاه هم به هر حال یجورایی مذهبی هم بوده ولی خب ایران داشت به سمت پیشرفت میرف چون دین یک چیز شخصی بود .
10-11-2015, 11:58 PM
Secular نوشته: درسته ولی شما خودت مثلا همش سارا رو بخاطر مسلمونیش به خنگی و زمختی و چه میدونم نفهمی متهم کردی که
نه, همین نوشتهیِ شما خود زمختنگرانه است و کاربر [MENTION=1283]سارا[/MENTION] نیز به خاطر مسلمانی زمخت خوانده نشد.
Secular نوشته: مثال نقض زیاد داریماااااااا خب اینهمه دانشمند اسلامی داریم یا چه راه دور بریم همین کاربر محبوب این فاروم سارا که خیلی زیادی هم کنجکاوه! رفته توی فاروم بسیجیها و شیعه های دو آتیشه این تاپیک رو زده "چرا تشیع را قبول دارید"
اگر دربارهیِ "همبستگی" میگویید, که سخنی نمیرود, اگر دربارهیِ آن نوشتهیِ من که نگرش شخصی بوده و از "وابستگی" میگوید, چندان تغییری رخ نداده است و من همچنان وابستگی میبینم.
شما میگویید مثال نقض یا پادنمونه داریم, خب میتوان این را کمابیش دربارهیِ هرچیزی گفت. برای نمونه وابستگی میان سیگار و سرطان
هم هست, ولی بیشمار کسانی یافت میشوند که سیگاری زنجیری بودهاند و از سرطان هم نمردهاند. اکنون چه, سیگار با سرطان وابستگی ندارد؟ نه.
بهمانند, دیندار هم مغزش یک گیری دارد که یک چیز نامنطقی را پذیرفته و بمانند بگوییم خودرویی میماند که یک جای موتورش درست کار نمیکند. اکنون این "یکجایی" که درست کار نمیکند میتواند خودش
را نشان بدهد, برای نمونه در بیابان از کار بیافتد و شما را راهی نیستی کند, یا اینکه میتواند بوارونه یکجایی باشد که با خوشبیاری هرگز خودش را نشان ندهد و تا پایان چرخهیِ زیستش هم کار کند.
بر پایهیِ قانونهایِ آنتروپیک ولی, احتمال اینکه این گیر یکجایی خودش را نشان بدهد بسیار بالاست و تنها دیر یا زود دارد, ولی سوخت و سوز ندارد.
ازینرو, میتوان با دلاستواری داوید (ادعا نمود) کسیکه دیندار است مغزش بسنده منطقی نیست و نادرستی دارد.
پ.ن.
این جُستار ارزش تاریخی خوبی هم دارد, بویژه نخستین پیک آن که من از پیوند میان "تراز دینگرایی" و "تراز پیشرفت و گسترش" نوشتهام. گیرایی این
پیک اینجاست که من این را آنزمان ناخودآگاهانه نوشته بودهام و ناخواسته به این حقیقت اعتراف کرده ام که پیشرفت همانا با "گسترش" میاید و اینکه, دین با تکنولوژی سازگار نیست: تکنولوژی با دینگرایی میستیزد.
10-12-2015, 12:18 AM
Mehrbod نوشته: نه, همین نوشتهیِ شما خود زمختنگرانه است و کاربر @سارا نیز به خاطر مسلمانی زمخت خوانده نشد.
من پستاشو بیشترش رو خوندم و واقعن توشون بارقه های نبوغ رو دیدم . شما حتمن قبول داری که دختر+هوش و نبوغ+ مطالعه در یکجا با هم جمع نمیشن واقعا پیدا کردن یه دختر با بهره هوشی بالا خیلی سخته:-) اینو از من قبول کن چون دوس دختری داشتم که دانشجوی فلسفه ی دانشگاه برکلی بود ولی اندازه ی جلبک نمی فهمید وقتی در مورد مباحث فلسفی که رشته اش هم بود حرف می زدیم از رو حافظه اش حرف میزد نه از روی فهمش! اما این سارا در همین موسیقی و معماری حرفای جالبی زد رابطه بین هایدگر و اشراق و اینکه نیچه رو نیهیلیست خوند و..... در چند سطر بیشتر ننوشت اما معلوم بود که درک فلسفی بالایی داره.
+
شما همش این دختر رو دعوا می کنی و هی میگی تازیگرا و بیسواد و این حرفا حالا بطور مستقیم نه غیر مستقیم و حتی به طور مستقیم بهش میگی عمله ی جهل و یا هر چی بگی من قبول نمی کنم و این حرفا. بابا اینجا فارومه میدان جنگ که نیس عزیز من اونم آدمه هرچند عقایدش کهنه و پوسیده باشن. الان خوب شد اون دختر رو از اینجا دکش کردی رفت؟ بابا من به کی بگم از این تاپیک موسیقی و معماریش خوشم اومده بود بخدای سارا قسم خیلی تو ذوقم خورد وقتی دیدم نوشته دیگه نمیخوام ادامه بدم
Mehrbod نوشته: اگر دربارهیِ "همبستگی" میگویید, که سخنی نمیرود, اگر دربارهیِ آن نوشتهیِ من که نگرش شخصی بوده و از "وابستگی" میگوید, چندان تغییری رخ نداده است و من همچنان وابستگی میبینم.عزیز من شما گفتی دینداری و کنجکاوی با هم یه جا جمع نمیشه چون دینداری مانع کنجکاویه. منم گفتم نه خیر کلی مثال نقض هس نمونش همین کاربر محبوب شما:-) همش مشغول سوال کردن و کنجکاوی کردنه!! تو هر فارومی حتی وسط فاروم بسیجیا!!!!!!
شما میگویید مثال نقض یا پادنمونه داریم, خب میتوان این را کمابیش دربارهیِ هرچیزی گفت. برای نمونه وابستگی میان سیگار و سرطان
هم هست, ولی بیشمار کسانی یافت میشوند که سیگاری زنجیری بودهاند و از سرطان هم نمردهاند. اکنون چه, سیگار با سرطان وابستگی ندارد؟ نه.
بهمانند, دیندار هم مغزش یک گیری دارد که یک چیز نامنطقی را پذیرفته و بمانند بگوییم خودرویی میماند که یک جای موتورش درست کار نمیکند. اکنون این "یکجایی" که درست کار نمیکند میتواند خودش
را نشان بدهد, برای نمونه در بیابان از کار بیافتد و شما را راهی نیستی کند, یا اینکه میتواند بوارونه یکجایی باشد که با خوشبیاری هرگز خودش را نشان ندهد و تا پایان چرخهیِ زیستش هم کار کند.
بر پایهیِ قانونهایِ آنتروپیک ولی, احتمال اینکه این گیر یکجایی خودش را نشان بدهد بسیار بالاست و تنها دیر یا زود دارد, ولی سوخت و سوز ندارد.
ازینرو, میتوان با دلاستواری داوید (ادعا نمود) کسیکه دیندار است مغزش بسنده منطقی نیست و نادرستی دارد.
پ.ن.
این جُستار ارزش تاریخی خوبی هم دارد, بویژه نخستین پیک آن که من از پیوند میان "تراز دینگرایی" و "تراز پیشرفت و گسترش" نوشتهام. گیرایی این
پیک اینجاست که من این را آنزمان ناخودآگاهانه نوشته بودهام و ناخواسته به این حقیقت اعتراف کرده ام که پیشرفت همانا با "گسترش" میاید و اینکه, دین با تکنولوژی سازگار نیست: تکنولوژی با دینگرایی میستیزد.
10-12-2015, 12:40 AM
Secular نوشته: عزیز من شما گفتی دینداری و کنجکاوی با هم یه جا جمع نمیشه چون دینداری مانع کنجکاویه. منم گفتم نه خیر کلی مثال نقض هس نمونش همین کاربر محبوب شما:-) همش مشغول سوال کردن و کنجکاوی کردنه!! تو هر فارومی حتی وسط فاروم بسیجیا!!!!!!
این کاربر اکنون در روند است و دیر یا زود کنجکاوی اش به یکسو خواهد گرایید.
10-12-2015, 12:49 AM
Mehrbod نوشته: این کاربر اکنون در روند است و دیر یا زود کنجکاوی اش به یکسو خواهد گرایید.
سارا نوشته: با سلام و دورد فراوانشاهد از غیب رسید ! نظرتون چیه؟ ایشون اگه در هر روندی هم باشه همچنان خداباوره اونم از نوع مسلمانش تازه درویش!
اکثر کاربران این فروم خدا ناباور هستند و تنها اقلیتی که بنده هم شاملشان می شوم خدا باور هستند. درک احوالاتِ بی خدایان خب برایم سخت است چون از وقتی یادم می آید خدا باور بوده ام و در حال پرستش! انگار تنها برای پرستیدن و عشق ورزیدن بدنیا آمده ام. بی خدایی چه عوالمی دارد؟ آرامش درونی چگونه بدست می آید؟ با پوچی و عدم چگونه باید سر کرد؟ ......... سوال بسیار است کاش کسی پیدا شود که بی منت جواب دهد بی آنکه سرِستیز و جدل داشته باشد.
+
کاش اینقدر دعواش نمی کردی و بهش گیر نمی دادی تا میموند :e408: من بعد از چهار سال برگشتم ایران و همین هفته پیش یه سر رفتم مدرسمون یاد دوستام و همون رفیق خل و چلم تا الان یک لحظه ام ولم نمی کنه این فاروم که اومدم این کاربر منو عجیب یاد دوستم انداخت رفیق ما هم از این حرفا میزد از عالم معنا و نمی دونم ربط داشتن همه چیز به هم و عشق به خدا!! من اونموقع ها خب بچه بودم همش مسخرش می کردم ولی الان خیلی دلم می خواد که سر در بیارم از این حرفا و از این عالم معنا چی هس که اینا رو اینقده مشتاق خودش کرده این درویش بودن و اینا مگه چه نفعی توش هس که اینا فحش و تحقیر رو به جون میخرن. تازه از خود تاپیکش هم خوشم اومده حرفاش جالبن حتی یه جا میگه ریاضی و شعر با هم ارتباط دارند!!
+
چرا هی ازش ایراد نگارشی و غلط املایی می گرفتین؟ نوشته هاش قشنگن هرچند سراسر احساسی اند ولی توش نبوغ و تیزهوشی و باریک بینی هم هس
. در کل حس خوبی از خوندنشون میکنم بیاد رفیقم میوفتم.
پ.ن بعد 4 سال اومدم ایران که بیام فاروم ایرانی !!!!