sonixax نوشته: تمامی این دانشهایی که نام بردید وقتی در چارچوب باور دینی قرار میگیرند (شخص دیندار باید اینها را در چارچوب باور دینیش قرار بدهد وگرنه متدین به آن دین نیست) از راه و روش علمی فاصله میگیرند!
به طور مثال :
اگر شمای مسلمان به خلق انسان توسط خدا باور داشته باشید (که باید داشته باشید چون از پایه های اصلی دینتان است) دیگر نمیتوانید و نباید به نظریه داروین حتا نیم نگاهی بیندازید! پس به کل در زمینه زیست شناسی پشمک هستید نه دانشمند!
اگر شمای مسلمان بر طبق آموزه های دینیتان عامل بیماری را شیاطین بدانید به کل در پزشکی پشمکید!
اگر شمای مسلمان قبول داشته باشید که الله خیلی هم درست در سوره نساء همه چیز را جمع و تفریق کرده و به معجزات ریاضی قرآن باور داشته باشید به کل پشمکید!
و .....
پس کسی که به اسلام باور دارد اساسن نمیتواند دانشمند باشد مگر آنکه اعتقادش به اسلام چُسکی و از روی ترس باشد که در آن صورت دیگر مسلمان نیست!!!!
اینها درسته, ولی در عمل چیزها به این شسته رفتگی نیستند.
برای دریافت بهتر, بیانگارید اسلام یک نرمافزار سنگین است و باورمندی میشود باور به اینکه این نرمافزار ویروس نیست و فرستادهیِ آفریدگار است و خوب.
اکنون, اگر کاربر (مسلمان) برای اینکه به درستی این نرمافزار باورمند باشد نیازمند این نیست که source code آنرا بخوبی خوانده و در همهیِ چیزها
فرو رفته باشد. او هتّا نیازی نیست تنها به چیزهاییکه درون نرمافزار هستند باورمند باشد, میتواند به چیزهاییکه
میپندارد باید درون نرمافزار باشند هم باورمند باشد.
پس, برای نمونه, کاربری میتواند تنها چند خط آغازین و میانین و پایانین را خوانده و نزد خودش پذیرفته باشد که این نرمافزار درست و نیک است, بویژه
اینکه این نرمافزار را از کودکی پدر و مادر او به او سپردهاند و او از آنها تا یاد دارد چیز بدی ندیده. اکنون, این کس نزد خودش میپندارد که در قرآن هرگز
جایی نگفته بیماریها کار شیطاناند و نیز نزد خودش میپندارد قرآن گفته که خدا به آدمی خرد داده و بایستی برای درمان بیماریها کوشا باشد. بویژه
اینکه داستانهایِ گوناگون هم از ائمه و نمونهوار اینکه حضرت محمّد فرموده همیشه یک لقمه گرسنه از سر سفره بلند شوید پیشتر شنیده است.
پس, این کاربر با اینکه از دیدگاه شما مسلمان نیست, از دیدگاه خودش و بسیاری کاربران دیگر
مسلمان است و در کنار آن, در زمینهیِ پزشکی بسیار تیز است و یک پزشک و پس دانشمند برجسته.
ازینرو, میتوان دید که کس میتواند همزمان هم دیندار و هم دانشمند باشد.
--
هر آینه, در سوی دیگر شما هم سخن بسزایی دارید میزنید, ولی سخن شما یک سخن آرمانگرایانه است و در عمل به همان خوبی کار نمیکند.
در چهرهیِ آرمانگرایانه, هر کاربر اینجا همهیِ source code را خوانده و تک تک کارهای او وابسته به این نرمافزار اسلام میباشند, ولی
در عمل
کاربر میتواند از بیخ یک خط را هم نخوانده باشد و همچنان باورمند باشد (و جنگ شد با آمریکا هم از روی باورمندی بجنگد).
پس پرسش اصلی اینجا بایستی به این کوتاه شود که
سنجهیِ باورمندی
چیست یا به دیگر زبان, از کجا میشود گفت کسی مسلمان است یا نه, نیست.
پاسخ به این, از دیدگاه شما چُنانکه گفتیم فرا-اندازه آرمانگرایانه است و برای همین دچار اینگونه پارادوکسها میشود که با اینکه
میتوان بروشنی و نه چندان کم دانشمند مسلمان دید, پامیفشرد که یا یارو تنها مسلمان است یا تنها دانشمند, ولی هم مسلمان و هم دانشمند نیست.
از دیدگاه خود کس هر آینه اگر بنگریم, به پاسخ بهتری میرسیم گرچه نافرزام, برای نمونه کس با اینکه هم زنا
میکند, هم میخواره است, هم روزه میخورد, هم نماز نمیخواند و ... ولی همچنان خودش را مسلمان میداند و
ته دلش به درستی قرآن باور دارد, و در سوی دیگر هم به اینکه بیماری از باکتری و ویروس میاید نه اجنه.
بهترین پاسخ, منطقوارانه, این است که ما بایستی کمترین اندازهای که تراز باورمندی میباشد را بیابیم, درست همانجوریکه کمترین
نقطهای که آب میجوشد و آب جوشان نامیده میشود, ١٠٠° در تراز آب دریا است, در اینجا کمترین ترازی از باورمندی که ما میتوانیم
کسی را مسلمان بنامیم نیز چیزی همانند بوده و خود اسلام در این زمینه راه به بیراهه نبرده زمانیکه کمترین تراز را اینها دانسته:
١- باور به یگانگی خدا (الله بزرگتر از لات و عزّی) = توحید
٢- باور به پیامبری فرستادهیِ خدا (ممّد پیغمبر) = نبّوت
٣- باور به رستاخیز = معاد
٤- باور به دستنخوردگی قرآن = اعجاز
...
پس, میتوان گفت کسیکه اینها را درست میانگارد مسلمان است, کسیکه نمیداند نیست. نمونهوار به
یاد داریم مسلماننامانی دیده بودیم که هتّا میگفتند قرآن هم دست خورده است و تحریف شده, که
در اینجا میتوان این دستهیِ کوچک را نادیده گرفته و مسلمان کژرفته یا همان کافهتریایی نامید.
--
چکیدهیِ سخن, در دستهبندی بایستی به گونهای دستهها را بست که کمترین همپوشانی رخ بدهد.
دستهبندی شما اینگونه است (بسیار ساده, ولی نیز همپوشان):
[ATTACH=CONFIG]4929[/ATTACH]
ولی دستهبندی من میکوشد اینگونه باشد (پیچیدهتر, ولی کمترین همپوشانی):
[ATTACH=CONFIG]4930[/ATTACH]