Reactor نوشته: موضوع عدم استفاده از مقداری از مغز نیست. جوری که شما فکر کنید اون قسمت مثلا کپک زده باشه و بشه درش آورد و به کناری گذاشتش. تمام نورون های مغز انسان به هم پیوسته ست. از همه اش استفاده میشه ولی بسیاری معتقد هستند که میشه با روش هایی کاراییش رو بسیار بالاتر برد.
مثلا یکی از اون روش ها کشیدن شیشه یا سیگاری یا خوردن اکستازی یا ال اس دی هست که میشه با این روش تمرکز یا بازدهی هوشی و کنترل بر ذهن رو بسیار بالا برد و استرس رو آورد پایین که این خودش ثابت میکنه که این نظریه به یک نحوی قابل اثباته. روش استفاده از Drug برای بالابردن بهره وری از مغز بدی های داره که یکی موقتی بودن اثراتشه و دیگری که بسیار مهمتر از اولیه عوارض مخرب بر بدن و در بعضی موارد عوارض نابود کننده ی Drug هاست!
یعنی مصرفش ریسک بزرگیه و ضررش از سودش بسیار بیشتره..
برای همین یافتن روشی که هم کارایی مغز رو بالا ببره و هم بدون عوارض یا حتی الامکان با عوارض کم این کارو بکنه بسیار پر طرفدار شده و تحقیقات زیادی هم در این زمینه انجام میگیره!
من به فرگشت بیشتر از تکنیکهای بهینش (optimization) آدم باورمندم. اگر مغز تندتر از این کار نمیکند،
حتما فرنود خوبی پشتش هست که ما نباید آنرا همینجوری فروپیچیده (overriden) و تند کنیم.
سود بردن از مهندسی ژنتیک برای بالا بردن هوش و گنجایش مغز در آینده نه چندان نزدیک خواستنی و بایسته است، ولی
راههای دارودرمانی نه.
در کنار ژنتیک میتوانیم از پیوندهای سایبرنتیکی هم سود ببریم که باز هم خواستنی هستند، ولی بهترین و پاکترین رویکرد در همان دگراندن کُد ژنتیکی کوتاه میشود.
جدای همه اینها ما تنها مغزمان نیستیم، ما مغزی جنبنده (mobile) هستیم که با گُسارش انرژی بسیار بسیار
اندک از تندترین ابررایانه (با گسارش چند میلیون/میلیارد یکان انرژی بیشتر) هم هنوز چند بُرزرایهای (order-of-magnitude) تندتر هستیم!
سخنان دیگر درباره گنجایش ویر (memory) در 120 مگابایت بودن از چرت هم آنورتر میرفتند reactor جان، گنجایش مغز از ترابایت هم بیشتر
است (پتابایت و ..). ولی ما دو ویر داریم، ویر خودآگاه و ویر ناخودآگاه. یکمی بس کوچکتر از دومی است، ولی در فرایند اندیشیدن ما از هر دو بهره میگیریم.
برای اینکه ژنتیکی را بهتر بگیرید، ما برای افَمارش (arithmetic یا حساب و کتاب) میتوانیم با چینش چند پییاخته (neuron) بسادگی شمارگان
چند هزار رقمی را در هم ضرب و بخش کنیم، ولی از آنجاییکه مغز کورکورانه فرگشته این چند پییاخته در این چینش ویژه برای افمارش را نداریم،
بجایش بشیوه بسیار سنگین و ناکارآمدی میافماریم: شمارگان را در ذهنمان بریخت نگاره آورده و با پردازش نگارهها پاسخ را درمیآوریم!
با دسترسی به یک تکنولوژی مانند نانوتک یا دستکاری ژنتیکی میتوان بسادگی این چینشهای ویژه (circuitry) برای افمارش را درست کرد.
در هیچکدام از راههای پیش رو من دارو را خوب نمیبینم:
نانوتکنولوژی: سختترین رویکرد برای همه زمانها، با دستیابی به این به جایگاه اهورایی و خدایی میرسیم، تند کردن مغز چیزی نیست.
ژنتیک: بسیار بسیار سخت، ولی با دستیابی و چیرگی میتوانیم مغز را بسیار تندتر کنیم.
سایبرنتیک (ریزتراشه و ...): بسیار سخت، ولی با دستیابی میتوانیم گذرانه به آماجمان برسیم.
دارو: گذری میتوان مغز را همین امروز هم تند کرد، ولی همراه با آسیب و ریسک بسیار بسیار بالا
در کنار همه اینها یک راه همیشگی و بسیار امن نیز داریم که همان خودشناسی و سود بردن از شیوههای دیگر برای راهکاریابی است.
بالاییدن چیرگیهای راهکاریابی:
راهکاریابی - Problem Solving - صفحه 2
بالا بردن انگیزه یادگیری و کار کردن:
جلوگیری از ایجاد خستگی - صفحه 6
سودجویی از یافتیک (heuristic) های شتابزا در اندیشهامان، مانند:
پادشکنندگی - Antifragility - صفحه 2
خویشتنداری و خودآگاهی:
سود بردن از روشنخوابی (lucid dreaming):
تجربیات شما پیرامون رویاها
بهرهگیری از شگردهای ژرفاندیشی (meditation)، مانند آنچه در پیک مزدک آوردیم:
واناپرستی
...