Anarchy نوشته: منظور شما از این دو اعلی حضرت حتما اون دو آخوند هست دیگه؟
بله مگر جز این دو تا [....](به علت رکیک بودن بیش از حد دچار خود سانسوری شدم
)اعلی حضرت دیگه ای هم داریم؟
کلمه اعلی حضرت رو به خودی خود به ذهنم نرسیده بود ماجراش جالبه
چند روز پیش در یک مراسمی شرکت کردیم
جناب قاسم شعله سعدی رو دیدیم
ایشون به خاطر مواضع سیاسی در اوین بودند که ازاد شدند
به خاطر جو منفی که عده ای از حزب اللهی ها علیه ایشون درست کرده بودن من شناخت زیادی نداشتم
به هر حال برام جالب شد و سرچ کردم توی گوگل
و به نامه مادر 86ساله ایشون به اعلی حضرت برخورد کردم
نقل قول:اعلیحضرتا با همه مراتب فوق، همانطور که گفتم حتی درخواست مرخصی استعلاجی برای فرزندم ندارم ولی چون به دلیل کهولت سن، بیماری، فرسودگی جسم و جان، بعد مسافت و کثرت پله های زندان اوین حتی امکان ملاقات از پشت میله های زندان هم ندارم، نظر شما را به موارد زیر جلب می کنم:۱. یا دستور فرمایید سینه مرا هم محافل خودسر بشکافند همانطور که سینه پروانه فروهر را شکافتند و مرا به گورستان ببرند تا به فرزند شهیدم اصغر بپیوندم:سر می برند و گویند فرمان پادشاه است
فرمان بود ولیکن این نیست رسم شاهی۲. دستور فرمایید مرا هم در اوین زندانی کنند تا به فرزند اسیرم بپیوندم شاید بوی پیراهن یوسفم چشم و دلم را روشن کندیا رب از اندازه بگذشته است ظلم پادشاه
سایه او از سر این خلق کی کم می شود
جالبه که بدونید برادر ایشون توی جنگ شهید شدن
http://www.irangreenvoice.com/article/2012/apr/05/20781
اینم ادرس برای مشاهده متن کامل نامه
ممد جان بگمانم این اثرات فعالیت در هم میهم و خودسانسوری اجباری باشه.
من هم یکمی متاسفانه اینجوری شدم در اثر فعالیت اونجا.ولی اینجا هر چه میخواهد دل تنگت بگو
Russell نوشته: ممد جان بگمانم این اثرات فعالیت در هم میهم و خودسانسوری اجباری باشه.
من هم یکمی متاسفانه اینجوری شدم در اثر فعالیت اونجا.ولی اینجا هر چه میخواهد دل تنگت بگو
هر چه دل تنگتان میخواهد بگویید، ولی پیشتر از امنیت خود مطمئن باشید!
اره دیگه حق با شماست
همین روزا باید منتظر این باشم که یه 405 مشکی شیشه دودی تو راه دانشگاه جلوم سبز شه
خفتم کنن ببرنم جایی که عرب نی انداخت
mamad1 نوشته: همین روزا باید منتظر این باشم که یه 405 مشکی شیشه دودی تو راه دانشگاه جلوم سبز شه خفتم کنن ببرنم جایی که عرب نی انداخت
پس بهتره از همین حالا به فکر جور کردن یه سند 200- 300 میلیونی باشی تا بعدها اگه از اون شکنجه گاه زنده و سالم بیرون اومدی به عنوان وثیقه بذاری آزاد بشی !
به هر حال گفتن پیشگیری بهتر از اینه که بعدن چه کنم چه کنم راه بندازی !
عنوان تاپیک گویاست، هر بحثی پیرامون دشنام/فحش/ناسزا میتواند در این تاپیک مطرح شود. :e057:
برای شروع تعریف دشنام گویی از ویکی پدیا را نقل میکنم:
دشنام گویی، فحاشی یا ناسزاگویی کاربرد واژه هایی در زبان است که معمولا به منظور خوارداشت، بی احترامی یا آزردن شخص یا پدیده ای به کار می رود ولی دشنام گویی به حالت شوخی نیز یکی از کاربردهای آن است.
استیون پینکر در کتاب خود به نام «پنجرهای به سرشت انسان»، دشنامگویی را به پنج رده طبقهبندی میکند:
- زشتگویی، که نقطه مقابل ادب است و توجه مخاطب را به موضوعی منفی میکشاند.
- هتاکی، که برای آزردن طرف مقابل به کار میرود.
- بددهنی، که تنها برای جلب توجّه و رفتار مردوارانه بهکار میرود.
- دشنام تشدیدی، که برای شدّت بخشیدن به عبارت مورد نظر بهکار میرود، مثل «کدوم گوری بودی؟»
- تخلیه احساسات، که در مورد رخدادهایی مثل ریختن قهوه و غیره به کار میرود. مثل «اَی لعنت بر ...»
به این پنج رده میتواند ردهٔ «دشنام بدخواهانه» را نیز افزود که در جملههایی مانند «خدا ازش نگذرد!» بیان میشود.
منبع:
دشنامگویی - WiKi
یک سرچ ساده در اینترنت کردم، گمان نمیرود منابع فارسی درست و حسابیِ چندانی در این باره موجود باشند. دوستانی که در این زمینه اطلاع دارند میتوانند در مورد تاریخ ناسزا، سود یا زیانهای آن، تفاوتها و شباهتهای ناسزاگویی در فرهنگهای مختلف، نظرات و عادتهای شخصی و هر چیز سودمند دیگر در اینجا بنویسند تا ما هم بهره ببریم. البته قبل از آن میتوانید مخالفت یا موافقت خود را با ناسزاگویی اعلام کنید.
این هم سخنی از صادق هدایت درباره فحش که متاسفانه نتوانستم بفهمم منبع دقیقش کدام نوشته ایشان است:
فحش یکی از اصول ایجاد تعادل در آدمیزاد است. اگر فحش وجود نداشته باشد، بله، آدمی دق می کند. بیشتر از تعداد و نوع فحش هرزبانی می شود از اوضاع مردمی که در یک ناحیه زندگی می کنند سر درآورد و رابطه بین شان را کشف کرد . زبان فارسی اگر هیچ نداشته باشد «فحش آبدار» زیاد دارد. ما که سر این ثروت عظیم نشسته ایم چرا ولخرجی نکنیم؟!
این صفحه هم برای سرگرمی بد نیست
:
فحش های +۱۸ | Facebook
فحش و ناسزا جزو لاینفک ادبیات روزمره ی ما هستند
بدون ناسزا گویی انگار کلام خشک است:e057:
اما جالب اینجاست که یکسری از این فحش ها و ناسزا ها انقدر معمول شده اند که اصلا جنبه ی بدی ندارند و شاید از دهان مودب ترین ادمها شنیده شوند.
اما به نظرم از حدو حدود گذر کردن مثل این است که رسما طرف را به ... بسته ایم و اصلا قابل دفاع نیست.
این رفتار را خیلی در بین آقایان میبینیم...چرا؟؟؟
گاهی میتوان تسوکها(ساعتها) سخنرانی و اندرز را در یک دشنام آبدار فشرده کرد....
بخشی از بیانات ... در سال اصلاح الگوی مصرف و صرفه جویی
البته من بین ناسزاگویی به دیگران در حضور خودشون و ناسزاگویی وقتی شخص مورد نظر حاضر نیست تفاوت میزارم.
وقتی ما به شخصی که در مقابلمون هست مستقیما ناسزا میگیم در واقع به جز تخلیه خشم و ناکامی هدفمون حداقل رسوندن آزار روانی به شخص هست در صورتی که در مورد دوم معمولا ناسزا با هدف تخلیه خشم صورت میگیره و گاهی حتی مخاطبش میتونند اشیا هم باشند! :)
واسه من كاربرد انچنانی نداره بیشتر به جای دشنام، مودبانه چیزی میگم كه از صد تا دشنام بدتر باشه اثرآن در تخلیه ی خشم خودم و تخلیه ی انرژی طرف مقابل خیلی بیشتر از دشنامه
ولی خوب روش ناجوان مردانه ایه