مصاحبه ی نوشابه امیری رو با سعید تاجیک خونده بودم ..
میگم این تاجیک رو کجا نگهداری می کنند حالا ؟! این یارو خطرناکه یه موقع نبرنش پیش بقیه ی زندانی های سیاسی !
دوره ی حاج سعیدها خیلی وقت هست که به پایان رسیده .
وقتی هاشمی ها رو زندانی می کنند و بعد اکبر شاه هیچ کاری از دستش برنمیاد دیگه تکلیف حاج سعید ها که مشخص هست !
زبان تاجیک زبان ابوذر است:
[COPY]روزی میراث عبدالرحمان عوف را پیش عثمان آورده جلوش روی هم انباشته بودند ، این مال آنقدر زیاد بود که بین عثمان و مردی که ایستاده بود حائل شد . عثمان گفت : امیدورام خدا به عبدالرحمان عوف خیر دهد، زیرا او صدقه میداد. میهمان نوازی می کرد و اکنون آنچه را که می بینید به جای گذاشت .
کعب : صحیح می فرمایید ای امیر المومنین ، حلال را به دست آورد و حلال را خرج کرد و حلال را به جای گذاشت ، خداوند به او خیر دنیا و آخرت را عطا کرده است.
ابوذر این ماجرا را شنید، غضبناک از خانه بیرون رفت ، در کوچه ها از پی کعب می گشت ، همچون شیری خشمگین ، در راه استخوان شتری را پیدا کرد ، برداشت و سراغ کعب را گرفت، سراپایش در آتش خشم می شوخت ، کعب شنید ابوذر دنبال او می گردد ، از ترس خود را به عثمان رساند، ابوذر نیز از پی او وارد شد. کعب تا چشمش به ابوذر افتاد برخاست و پشت سر عثمان پنهان گردید ، ابوذر استخوان شتر را بلند کرد و بر سر کعب آن چنان فرود آورد که سرش شکست و خون جستن کرد، سپس فریاد زد :
- ای یهودی زاده ! تو به مردی که مرده و این همه ثروت را به جا گذاشته می گویی خدا خیر دنیا و آخرت را به او بدهد ؟! تو برای خدا تکلیف معلوم می کنی ؟! [/COPY]
خدا آقایمان خامنه ای را خیر دهد زندگی خفیف الموونه ای دارد حتی از نگهبانانش پول قرض می کند. علی زمان یاد اور حیدر کرار(ع) است و یارانش هم ابوذر و مقداد و سلمان زمان هستند.
فکر کن خامنهای به پاسدار محافظش میگه ، مشتی دمت گرم یه ۵۰ تومن دستی داری به ما بدی ، به جون سید سر برج بهت پس میدم
iranbanoo نوشته: آخ آخ من او لحظه که گفت جججرتون میدیم انقدر نگران النگوهاش بودم....
نشکنن یه وقت....
از یک زن بعیده این حرف ایران بانو جان
David Hume نوشته: فکر کن خامنهای به پاسدار محافظش میگه ، مشتی دمت گرم یه ۵۰ تومن دستی داری به ما بدی ، به جون سید سر برج بهت پس میدم
الهی بمیرم واسش ! اگه شرایطش پیش بیاد برم شماره کارت بانکیش رو بگیرم یه 100 هزار تومنی براش واریز کنه یه موقع دستش تنگ نباشه ! آخه عاغا از بس خجالتی هست روش نمی شه به کسی بگه و مشکلات رو توی خودش می ریزه . اصلن اعصابم خراب شد وقتی از وضعیت اسفناک ایشون باخبر شدم !!
حالا هی مسخره کنید فکر کنید دروغ گفتم که آقا ساده زیست است و درآمند کمی دارد و ناچار است از محافظانش قرض کند:
[COPY]
معاش ایشان از کجا تأمین میشود؟
خانهای از قدیم در خیابان ایران داشتند که آن را اجاره دادهاند و همچنین از محل بخشی از هدایا و نذوراتی که برای شخص ایشان میآورند.
غالباً هم ایشان مقروض است. حتی گاهی از پاسدارهای شخصی خودشان قرض میکنند. گاهی که نذورات را برایشان میبرم، میبینم که مثلاً صدا میزنند: «آقا رضا! بیا قرضت را پس بگیر». نذورات برای ایشان زیاد میآید.
فرزندان ایشان هم طلبه هستند و ایشان شهریهای که به بقیه میدهند، به آنها هم میدهند. یک بار احساس کردم یکی از این بچهها گرفتار است. برای آقا پیغام دادم که احساس میکنم
بعضی از آقازادههای شما گاهی در سختی زندگی میکنند. گاهی پولهایی پیش من میآورند که وجوهات نیست و میشود به یک طلبه داد تا درس بخواند. اجازه بدهید گاهی از این پولها به آنها بدهم. فرموده بودند: «چنین کاری نکنید. لازم باشد خودم این کار را میکنم».
گاهی به اتاق شخصی ایشان رفتهام. تنها فرش خانه ایشان یک قالی تبریزی معمولی نخنماست که پرز بعضی جاهای آن هم رفته است.
ظاهراً آن هم جهیزیه خانم ایشان بوده است.
حاجخانم ما هم که به خانم ایشان رفت و آمد دارند، یک وقت میگفتند حتی چرخ گوشت خانه آقا هنوز از همان
چرخگوشتهای دستی قدیمی است. من چیزهایی را میشنوم که میگویم اگر زهد و تقوا و احتیاط در بیتالمال این است، پس جای ما قعر جهنم است و اصلاً ما چه میگوییم؟ ا
یشان خودکاری را که مال دفتر خودش هست، قبول نمیکند و میگوید اگر مال خودت بود قبول میکردم، ولی مال بیتالمال را قبول نمیکنم و آن وقت ما اینطور بیحساب و کتاب و گَل و گشاد خرج میکنیم و باکی هم نداریم. اگر این طور باشد، پس جای ما ته جهنم است! مگر اینکه خدا با کرم و لطف و بزرگواریش با ما رفتار کند. کار خیلی مشکل است.[/COPY]
:: پایگاه اطلاع رسانی رجا :: Rajanews.com
حضرت بقیّةالله ارواحنا فداه:
«اَلسّلامُ عَلى الْعَبّاسِ بنْ امیرِالمُؤْمِنینْ اَلْمُواسى اَخاهُ بِنَفْسِه اَلْاخِذُ لِغَدِهْ مِنْ اَمْسِهِ، الفادى لَهُ الْواقى.»[۱]
سلام بر عباس فرزند امیر مؤمنان، که جانش را در راه مواسات با برادرش تقدیم کرد، دنیایش را براى تحصیل آخرت صرف کرد و جانش را براى حفظ برادرش فدا کرد.
مدیر فروم یک چای دبش قند پهلو بیار. یک فاتحه برای فروم بخوانیم. گویا از قبرستان کفار ساکت تر شده.
نماز کفاره میخوانم رکعتی ۵۰۰۰ دلار.