دفترچه

نسخه‌ی کامل: خطی از کتاب ها
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5

Sleeping Habits

I THINK, THEREFORE I THINK I'LL STAY IN BED :))

Scientists who hate to get up early can point to the sad fate of
Rene Descartes (1596-1650), the father of analytic geometry. Descartes
showed genius even as a schoolboy, when he succeeded in
convincing his Jesuit schoolmasters that he should never be asked to
get out of bed before 11. This custom he followed throughout a long
and busy military career, his superior officers being no more able than
his teachers to interfere with his peaceful morning habits. Descartes
later claimed that all his great scientific and philosophical works were
composed during the mornings he spent in bed. (So, no doubt, was his
treatise on the art of dueling, the only one of all his books that the
Catholic Church did not proscribe after his death.)
This happy life was changed in 1649, when Queen Christina of
Sweden invited him to Stockholm to instruct her in geometry. Unfortunately,
her royal schedule demanded that these teaching sessions
take place at 5 A.M. The shock of getting up so early and walking
through the frigid winter darkness to her palace gave him pneumonia,
and he died on February 11, 1650.


[عکس: 68.jpg]
"او(پدر روحانی) می گفت" پیروزی بدون خداوند بیهوده و وهم است و شکست با خداوند شکست نیست"...

ولی من فکر میکنم زمانی فرا می رسد که مبلغین نیز دست از این باور میکشند که خدا قرار است برنامه اش را تغییر دهد و پیروزی را نصیبشان کند، آن هم زمانی که دیگر چیزی نیست ارزش پیروز شدن را داشته باشد.
"
شکست ناخورده
ویلیام فالکنر
«هرچه فکر می‌کنم، ادامه دادن به این زندگی بیهوده است. من یک میکروب جامعه شده‌ام، یک وجود زیان‌آور. سربار دیگران. گاهی دیوانگی‌ام گل می‌کند، می‌خواهم بروم دور، خیلی دور، یک جایی که خودم را فراموش بکنم. فراموش بشوم. گم بشوم، نابود بشوم. می‌خواهم از خود بگریزم بروم خیلی دور، مثلا بروم در سیبریه، در خانه‌های چوبین زیر درخت‌های کاج، آسمان خاکستری، برف، برف انبوه میان موجیک‌ها، بروم زندگانی خودم را از سر بگیرم. یا، مثلا بروم به هندوستان، زیر خورشید تابان، جنگل‌های سر به هم کشیده، مابین مردمان عجیب و غریب، یک جایی بروم که کسی مرا نشناسد، کسی زبان من را نداند، می‌خواهم همه چیز را در خودم احساس بکنم. اما میبینم برای این کار درست نشده‌ام. نه، من لـش و تنبل هستم، اشتباهی به دنیا آمده‌ام. مثل چوب دو سر گهی، از اینجا مانده و از آنجا رانده. از همه‌ی نقشه‌های خودم چشم پوشیدم، از عشق، از شوق، از همه چیز کناره گرفتم، دیگر در جرگه‌ی مردگان به شمار می آیم.»

زنده به گور_صادق هدایت

Forever For All

A lengthy read, but it does definitely worth the time.

It's indeed a thoroughly well written and thought-provoking book, with lots of interesting and exciting ideas on different — sometimes peculiar — subjects, albeit scattered unevenly through the chapters.


[MENTION=285]Unknown[/MENTION]

The two major divisions of opinions are the reductionist and the nonreductionist views, as discussed by Derek Parfit in Reasons and Persons;[2] a short summary will be useful here. For a reductionist, the question of the survival or nonsurvival of P1 in P2 is reducible to certain other facts about P1 and P2 that can be described in an im-personal way. Such facts, for example, may include the different psychological and physical characteristics of both P1 and P2 and the process involved (if applicable) in the formation or development of P2 out of P1.
It should be clear that physical characteristics of a person can be described in an impersonal way, for example, by resorting to physics, if we think of a person as amounting to a collection of particles in ...


Interchangeability.
Two persons, I submit, should be considered one and the same if they can be said to experience the same events at the conscious level. Clearly this will happen if the two could be in the same quantum state, for then everything about them must be repeated as far as we know.



پیوند دگرگزین:
http://www.foreverforall.org/pdfs/foreverforall.pdf


پارسیگر


Applied more broadly, the general argument is that we deceive ourselves the
better to deceive others.

And there is an intimate association between our immune system and our
psyches, such that self-deception is often associated with major immune
effects, all of which must be calculated if we are to understand the full
biological effects of our mental lives (see Chapter 6). There is a whole world
of social psychology that shows how our minds bias information, from initial
avoidance, to false encoding, memory, and logic, to incorrect statements to
others—from one end to the other (see Chapter 7). Key mechanisms include
denial, projection, and perpetual efforts to reduce cognitive dissonance.

Perhaps worst of all—from an evolutionary perspective—there is now lower
negative biological feedback on those making bad decisions. You decide,
hundreds die—but do you also die or even suffer?

There are two great axes in human mental life: intelligence and
consciousness. You can be very bright but unconscious, or slow but
conscious, or any of the combinations in between. Of course, consciousness
comes in many forms and degrees. We can deny reality and then deny the
denial.


[عکس: 212.jpg]

The Folly of Fools - The Logic of Deceit and Self-deception in Human Life.pdf



تنها خاموش ترین سخنان طوفان انگیزند.دنیا به دست اندیشه هایی میگردد که نشسته بر بال کبوتران می ایند. نیچه
محکوم به مرگی یک ساعت پیش از مرگ می اندیشد که اگر مجبور می شد در بلندی برفراز صخره ای زندگی کند که آنقدر باریک باشد که فقط دو پایش بر روی آن جا بگیرد و در اطرافش پرتگاهها، اقیانوس و سیاهی ابدی، تنهایی ابدی وتوفان ابدی باشد و ناگزیر باشد به این وضع تمام عمر، برای هزار سال بایستد، باز هم ترجیح می داد زنده بماند تا اینکه فورا بمیرد! زیستن، زیستن و فقط زیستن، هر طور که باشد ، اما زنده ماندن و زیستن! عجب حقیقتی...
جنایت و مکافات- داستایوسکی
تنها آن که آدم می کشد از مقوله ئی ست
که من او را از قلمرو احساساتم اخراج می کنم
بیائید میهنمان را در رنج نیفکنیم
و به خون و سوگ ننشانیم.

و در برابر این همه است که شعر من
جاری می شود، در همه جا، چون باد.


شعر ; هرگز
سروده پابلو نرودا
قلب ، مهمانخانه نیست که آدم‌ ها بیایند
دو سه ساعت یا دو سه روز توی آن بمانند و بعد بروند
قلب ، لانه‌ ی گنجشک نیست که در بهار ساخته بشود
و در پاییز باد آن را با خودش ببرد
قلب؟ راستش نمی دانم چیست،
اما این را می دانم که فقط جای آدمهای خیلی خوب است!

یک عاشقانه آرام
نادر ابراهیمی
تو در مورد دلتنگی واقعی چیزی نمیدونی چون این تنها زمانی اتفاق می افته،
که کسی رو بیشتر از خودت دوست داشته باشی !

من او را دوست داشتم
آنا گاوالدا
صفحات: 1 2 3 4 5