یک چیز رو باید در نظر بگیرید که احساس جنسی دخترها ۹ برابر پسرها هست ، این فکر را نکنید که دخترها به دنبال پایبندی هستند ، پسرها همش دست به بیضه منتظر!
David Hume نوشته: یک چیز رو باید در نظر بگیرید که احساس جنسی دخترها ۹ برابر پسرها هست ، این فکر را نکنید که دخترها به دنبال پایبندی هستند ، پسرها همش دست به بیضه منتظر!
نه نیست، خوشی ای که میبرند شاید باشد.
روی هم رفته دخترها کمابیش تنها با یکی هم دلبستگی پیدا کرده و پس از اعتماد سکس برایشان خوشیآور میشود، پسرها ولی نیاز به این چیزها ندارند.
one night stand برای پسرها نیست فقط ، بارها برای من پیش آماده است که خواستم بعد یک شب با یکی ادامه بدهم گفته است : It was just a one night stand
David Hume نوشته: one night stand برای پسرها نیست فقط ، بارها برای من پیش آماده است که خواستم بعد یک شب با یکی ادامه بدهم گفته است : It was just a one night stand
من در اینباره خواندهام که آنرا کارکرد فرهنگ امروز میدانند، نه یک چیز ذاتی. هم اینکه گویا برای دخترها فردای one night stand افسردهکننده است، برای ما نه.
این را دخترهای انجمن اگر آروینی چیزی داشتند میتوانند روشن کنند، هر چند خود این افسردگی میتواند دوباره فرهنگی باشد.
قضیه بیشتر لذت بردن زن ها از سکس هم فکر میکنم از اون افسانه ها باشه!! مثلا چه مقیاسی هست برای اندازه گیری؟ شما آمار بگیرید قطعا دخترا ترجیح میدهند یه رابطه عاطفی اول باشه بعد از اون سکس اما برای پسر ها در اون لحظه خاص این چیز ها خیلی مهم نیست...
Anarchy نوشته: قضیه بیشتر لذت بردن زن ها از سکس هم فکر میکنم از اون افسانه ها باشه!! مثلا چه مقیاسی هست برای اندازه گیری؟ شما آمار بگیرید قطعا دخترا ترجیح میدهند یه رابطه عاطفی اول باشه بعد از اون سکس اما برای پسر ها در اون لحظه خاص این چیز ها خیلی مهم نیست...
خوب به نگر میاید تن زنها سهشگر (sensor) های بیشتری برای خوشی در سکس دارد، ندارد؟
هم اینکه چون مانند مردها با همه نمیخواهند بخوابند، باز دور از باور نیست که بجای آن سکس با یکی خوشی بیشتری بدهد، هر چند همه اینها گمانهزنی بیشتر میخورد ...
تحقیقات گویا نشون داده مردها سکس رو فیزیکیتر لذت میبرند،برای زنها جنبه ذهنی و عاطفی و اینها مهمتره،البته برای مردها هم سکس با کسی که عاشقش هستند چند برابر لذت بخشتر هست.
و میتوانید قدری کتابهای فلسفی خوانده و چند نظرات و نوشته های چند فیلسوف و نویسنده شهیر را از بر کرده تا در مواقع لزوم با جملات روشنفکرانه خود دخترکان را تحت تاثیر قرار دهید.یا به قول شوپنهاور:درون کتابخانه خود کتابهای عظیم، چندجلدی و رنگارنگ قرار دهید تا دوست دختر خود را مجذوب خود کنید.از دیوید هیوم، لاک، هابز و راسل نقل قولها کنید و همیشه جملاتی از آنها در ذهن خود آماده داشته باشید.مهم نیست که معنای آنها را ندانید، فقط آنها را از بر باشید.مطمئنم که از قدرت این روش آگاهی دارید.
----------------------------
و من از اساس معتقدم اندیشه ها، کتاب ها و نوشته ها برای بسیاری از افراد صرفا یک کاربرد دارد :جلب توجه جنس مقابل.این هم نوعی سوداگری ست دیگر! نامش:"عشوه گری های روشنفکری".با این کار، عملا می توان اندیشه های درخشان دیگران را به نازلترین سطح ممکن کاربردشان رساند.وقتی مرد یا زنی را میبینیم که نام یا اندیشه های دیگران را اینچنین به عاریت گرفته و دستاویز عشوه گری ها و جلوه نمایی های خود میکنند، مدتی خواندن و نوشتن برایم سخت میشود.اتفاقی که با خواندن همین تاپیک نیز رخ داد.
اما پس از این بین دو وجه متناقض این قضیه گیر کرده ام : صداقتی که بسیاری از انسانها در مواجهه با نفس خود دارند ستودنی ست یا کاری که با تفکرات میکنند تنفر برانگیز است؟
Dariush نوشته: و من از اساس معتقدم اندیشه ها، کتاب ها و نوشته ها برای بسیاری از افراد صرفا یک کاربرد دارد :جلب توجه جنس مقابل.این هم نوعی سوداگری ست دیگر! نامش:"عشوه گری های روشنفکری".با این کار، عملا می توان اندیشه های درخشان دیگران را به نازلترین سطح ممکن کاربردشان رساند.وقتی مرد یا زنی را میبینیم که نام یا اندیشه های دیگران را اینچنین به عاریت گرفته و دستاویز عشوه گری ها و جلوه نمایی های خود میکنند، مدتی خواندن و نوشتن برایم سخت میشود.اتفاقی که با خواندن همین تاپیک نیز رخ داد.
میتوانیم یک گام هم فراتر رفته و بگوییم
همه کوششهای پسرها در راستای دانش و اندیشه تنها برای گرفتن نگر دخترهاست!
هرچند دور از باور میزند، ولی میتوان گفت غریزه سکس آن اندازه توانمند است که بسیاری از رفتارهای ما را زیرهنود (تحت تاثیر) خود ببرد.
Dariush نوشته: اما پس از این بین دو وجه متناقض این قضیه گیر کرده ام : صداقتی که بسیاری از انسانها در مواجهه با نفس خود دارند ستودنی ست یا کاری که با تفکرات میکنند تنفر برانگیز است؟
کدام روراستی؟
Mehrbod نوشته: میتوانیم یک گام هم فراتر رفته و بگوییم همه کوششهای پسرها در راستای دانش و اندیشه تنها برای گرفتن نگر دخترهاست!
هرچند دور از باور میزند، ولی میتوان گفت غریزه سکس آن اندازه توانمند است که بسیاری از رفتارهای ما را زیرهنود (تحت تاثیر) خود ببرد.
فرقی بین پسرها و دخترها نمیبینم.البته وقتی مردها را در این شکل میبینم، خشم بیشتری مرا در بر میگیرد.نمیدانم این کار چقدر در کشورهای دیگر رواج دارد، اما میدانم که در ایران در حد قابل توجهی وجود دارد.
Mehrbod نوشته: کدام روراستی؟
جمله سوالی بود.درواقع بعد ازلحاظ کردن آئین های نگارشی، این چنین میشود:
اما پس از این، بین دو وجه متناقض این قضیه گیر کرده ام :آیا باید صداقتی که بسیاری از انسانها در مواجهه با نفس خود دارند را ستود؟ یا کاری که با جریان اندیشه میکنند تنفر برانگیز است؟
در واقع نمیدانم اسمش صداقت است یا شیادی؟یعنی آیا میتوان از اندیشه ها نیز اینچنین در راستای اهداف "اراده حیات" بهره برداری کرد و کسی که این کار را انجام داد صداقت ورزیده است؟یا آن گزینه دوم؟.گزینه دوم به نظرم درست تر است.