گاهی اوقات دوستان و افراد خانواده و دیگران را میبینم که به نظر میرسد بدون هیچ فکری به راحتی بچه دار میشوند و اگر از انها پرسید دو دلیل معقولانه برای این کار بیاورند نمیتوانند، از طرفی من در این مواقع با خود گفتم من کی هستم که بخواهم در مورد آنها قضاوت کنم؟ ولی وقتی به این فکر میکنم که بچه دار شدن در چه شرایطی میتواند خوب و اخلاقی باشد و در چه شرایطی خود خواهانه میشود به چیزهایی در این مورد فکر کرد، به طور مثال اگر کسی خواست بچه دار شود از خود بپرسد که من چه فرصتی که خود نداشته ام را با به دنیا آوردن بچه به او میدهم؟ آیا جهانی که قرار از او در آن بزرگ شود جای درستی برای زندگی است یا او هم ممکن است مثل من حسرت یک زندگی بهتر در یک کشور آزادتر را بخورد؟ آیا زندگی من انقدر خوب و لذت بخش است که میخواهم آن را با بچه هایم شریک شوم یا بچه دار شدن اصلا به این دلایل احتیاجی ندارد؟ آیا کسی که بچه دار میشود باید بهتر شدن زندگی خودش را اولویت نخست قرار دهد یا زندگی کسی که به دنیا خواهد آمد؟ اگر به خاطر لذت بخش تر شدن و بهتر شدن زندگی خود این کار را میکند آیا کاری اخلاقی انجام داده؟ و سوالهایی از این دست، شما در مورد بچه دار شدن خیلی از افراد چه فکر میکنید؟ و آن را چه موقع عاقلانه و اخلاقی و چه موقع غیر اخلاقی میدانید؟
این داستان بچه دار شدن یا نشدن شبیه به یک پارادوکس فرگشتیه.اینجا دوستان هم گفتند استفاده از روشهای جلوگیری از بارداری یک چیز خاصه مختص انسانها،گویا البته شامپانزه ها هم برای ریلکس شدن و لذت بردن از سکس استفاده میکنند البته.
من تا اینجا که بهش فکر کردم اینرو بیشتر یکجور تصمیم درباره خوب و بد بودن زندگی میدونم.مثل مشعلیه که میدند دست شما و خاموش خواهد شد حالا شما میتونی این تجربه روشنایی رو با روشن کردن مشعل نفر بعدی زنده نگه داری یا نکنی.
بچه داشتن هم هم لذت داره هم سختی،از سختی زنان در زایمان بگیر تا ...
ولی خوب لذتش هم کم میتونه نباشه و برای افراد مسن زندگی و موفقیت بچشون براشون خیلی لذت بخشه.البته با وضع فعلی دنیا بیشتر از اینکه بحث ادامه نسل مطرح باشه تصمیم درباره ادامه ژنها یا حتی عقاید خودمون مطرحه در این انتخاب.من هم هنوز نمیدونم کدوم رو انتخاب خواهم کرد در آینده.
Russell نوشته: گویا البته شامپانزه ها هم برای ریلکس شدن و لذت بردن از سکس استفاده میکنند البته.
بونوبوها توانستهاند با استفاده از سکس ساختار اجتماعی خود را تغییر بدهند، به نحوی که مادهها با اتحاد با یکدیگر بر نرها غلبه میکنند. این پسرعموی ناخلف ما و شامپانزهها، تنها موجودی به جز انسان است که انواع بسیار متفاوتی از سکس را تجربه میکند :
مرد با مرد از طریق مقعد
مرد با مرد از طریق دهان
مرد با مرد از طریق مالیدن مقعدها به هم
مرد با زن از طریق مهبل
مرد با زن از طریق دهان
مرد با زن از طریق مقعد
زن با زن از طریق مالیدن مهبلها به هم
زن با زن از طریق مالیدن مقعدها به هم
زن با زن از طریق دهان
...
یک دیدی که نسبت به بچه دار شدن هست هم اینه که
وجود یک بچه باعث محکم تر شدن روابط و شروع یک زندگی جدید بشه
به فرض مثال زن و شوهری که 7 سال بعد از ازدواج بچه ای نداشتند
با بچه دار شدن چند تا تیر رو همزمان شکلیک میکنن
یکی قوی تر شدن رابطه
دوم تنوع در روند زندگی حالا به خاطر وجود یک انسان جدید که به دنیا اورندگانش نقش جدید پدر و مادر رو بر عهده میگیرن
البته همیشه هم تیر ها به هدف نمیخوره
نظر من اینه که تفکر اکثریت این روز ها همین هست برای بچه دار شدن
Ouroboros نوشته: من خودم از طریق ویکیپدیا این باور را که بشر با سرعتی باورنکردنی مذهبیتر و احمقتر و فقیرتر میشود، چراکه هرچه ثروتمندتر، باهوشتر و سکولارتر باشید کمتر احتمال بچهدار شدن شما هست را تست کردم:
نرخ سراسری زاد و ولد
نرخ مرگ و میر نوزادها
تولید ناخالص ملی
لیست کشورها برمبنی IQ
نتیجه اینکه به نظر میرسد که این باور تا اندازهای حقیقت دارد، و کشورهای پیشرفته آمار زاد و ولد بسیار کمتری در قیاس با دیگر کشورها دارند. همینطور بالاترین کشورها در نرخ زاد و ولد، جزو بالاترین کشورها از نظر شمار نوزادان مرده هستند. علاوه بر این، گویا این فرضیه که آدمهای باهوش عموما میل کمتری نسبت به سکس دارند هر روز درحال تقویت شدن است[SUP](۱)[/SUP]. و همهی اینها را که جمع ببندیم، در خواهیم یافت که اساسا بیبرنامگی جزئی مهم و اساسی از بچهدار شدن است و آدم اهل برنامهریزی بسیار بعید است با سنجیدن همهی جوانب، زیر بار مسئولیت بسیار سنگین و کمرشکن بچهدار شدن برود.
۱)
تجربیات جنسی نوجوانان با تواناییهای شناختی اندک
نوجوانان باهوش سکس ندارند
اشخاص باهوش کمتر سکس پیشاز ازدواج دارند
رابطهی غیرمستقیم میل جنسی و هوش
این دو لینک پایانی از halafsigma.com گیرا بودند. روی هم رفته من به چیزی بنام اندازهگیری IQ آنچنان نمیباورم (
http://www.daftarche.com/%D8%AF%D8%A7%D9...#post13377), ولی فرجامیابیهای سایت نامبرده خوب بودند:
(1) Smarter people understand that sex carries the risk of disease, and smarter people have better impulse control, so they avoid this desirable but unhealthy activity.
(2) Smarter people have lower sex drives. (A strong possibility because, for married respondents, frequency of sex decreases with intelligence.)
(3) Smarter people are less desirable sexual partners, so they have less opportunity to have sex.
1. آدمهای باهوش از آسیبهای سکس آگاهتر بوده، و کنترل بیشتری هم روی هوسهای خود در برابر این انگیزه خواستنی ولی ناسالم دارند.
2. آدمهای باهوش رانه سکس پایینتری دارند، پس سکس کمتری دارند -> پیوند به لینک دوم میخورد.
3. آدمهای باهوش شریکهای جنسی کمتر خواستنیای هستند، از همینرو نیز دستیافت (opportunity) های کمتری دارند.
این ینمه پاد فرگشتی بنظر میرسه،اگر هوش مزیت فرگشتی داره،سکس بیشتر هم مزیت فرگشتی داره اینا باهم نباید تغییر کنند؟
Russell نوشته: این ینمه پاد فرگشتی بنظر میرسه،اگر هوش مزیت فرگشتی داره،سکس بیشتر هم مزیت فرگشتی داره اینا باهم نباید تغییر کنند؟
تا آنجاییکه من میبینم راسل جان، سکس رَندم در آدمی بسختی به بچه میرسد. چنانکه نگرهپردازی شده بود همین پنهان بودن فرایند تخمگذاری
خود یکی از ابزارهای پدافندین زن در برابر مرد و پیشگیری از بهرهکشی (+تجاوز) است، که مرد را به پیمانداری و وفاداری وامیدارد تا به بچه بیانجامد.
از همینرو شمار شریکهای جنسی کمتر میتواند در این ریخت با هوش همپیوندی داشته باشد، چرا که هر دو بیشتر
به سوی رابطه گراییده و بجای هدر دادن انرژی خود کنار یکدیگر مانده و بچهها را بزرگ میکنند و ژن به ما میرسد.
سکس بیشتر براستی سود چندانی ندارد، آسیبهای زیادی (STDs, etc) هم دارد و روی هم رفته شانس بچهدار شدن آنچنان بالایی هم ندارد.
هر چند میاندیشم تنها راه درآوردن این داستان یک مانندسازی رایانهای است و بس.
mamad1 نوشته: یک دیدی که نسبت به بچه دار شدن هست هم اینه که
وجود یک بچه باعث محکم تر شدن روابط و شروع یک زندگی جدید بشه
به فرض مثال زن و شوهری که 7 سال بعد از ازدواج بچه ای نداشتند
با بچه دار شدن چند تا تیر رو همزمان شکلیک میکنن
یکی قوی تر شدن رابطه
دوم تنوع در روند زندگی حالا به خاطر وجود یک انسان جدید که به دنیا اورندگانش نقش جدید پدر و مادر رو بر عهده میگیرن
البته همیشه هم تیر ها به هدف نمیخوره
نظر من اینه که تفکر اکثریت این روز ها همین هست برای بچه دار شدن
اینها نکتههای خوبی هستند، بنگر من هم تنها کارکرد همسرگزینی بچهدار شدن است.
زادآوری تا آنجاییکه من هم دیدهام براستی به این چند تا کمک میکند:
قوی شدن رابطه
رنگ و رو دادن تازهای به روند زندگی؛ پدر و مادر بودن
+
پذیرفتهشدگی بالاتر همبودین (اجتماعی): خندهداره، ولی اگر کسی تنها و تنها برای خودش زندگی کند به او میگویند «خودشیفته»، ولی اگر یک جفت زن و
مرد تنها و تنها برای خودشان زندگی کنند میشوند «دلباخته» یا بهتر از آن «پرندههای عاشق» :e405:
آماجمندتر شدن زندگی؛ داشتن هدف و راستا که حس بیهودی و پوچی را بردارد.
...
Russell نوشته: این ینمه پاد فرگشتی بنظر میرسه،اگر هوش مزیت فرگشتی داره،سکس بیشتر هم مزیت فرگشتی داره اینا باهم نباید تغییر کنند؟
همانطورکه مهربد گفت سکس بیشتر مزیت فرگشتی خاصی برای انسان ندارد، چراکه ما از زمانی بسیار دور انتخاب «بهترین» والد ممکن برای فرزند احتمالی را به عنوان آماج غایی گزینش جنسی هدف گرفتهایم. با دشوار بودن روند بارداری و تولد و رشد کودک انسان به نظر میرسد که باید هم اینچنین میبوده.
Mehrbod نوشته: این دو لینک پایانی از halafsigma.com گیرا بودند. روی هم رفته من به چیزی بنام اندازهگیری IQ آنچنان نمیباورم (طبیعت انسان), ولی فرجامیابیهای سایت نامبرده خوب بودند:
به گمانم شما تعریفی متفاوت از هوش دارید،
چراکه همان فاکتورهایی که در یک تست استاندارد IQ مورد برسی قرار میگیرند به راستی برای یادگیری، شناخت و درک نقش و اهمیتی بنیادین دارند. برای مثال همان «بازشناخت آلگوها» جایگاهی حیاتی و تعیینکننده در فرگشت ما داشته و در یادگیری ادراکی(perceptual)بسیار مهم است. البته چنانکه بخواهیم آنرا دربست بپذیریم درست است، ولی همینطور دورادور توانایی درک نسبی مسائل مرتبط را به ما میدهد.