دفترچه

نسخه‌ی کامل: واقعیت کعبه وعربستان چیست.
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6
shinbet نوشته: شهر باستانی حبرون را عرب‌ها الخلیل می‌گویند ، این شهر در کرانه غربی رود اردن هست و در سال ۱۹۹۹ نتانیاهو کنترل این شهر را به دولت خود گردان فلسطینی سپرد ، البته میتوانید به آنجا سفر کنید.

خوب هر وقت اسرائیلی های نازنین آن را پس گرفتند میرویم ، این فلسطینی ها خیلی مطمئن نیستند 1
sonixax نوشته: خوب هر وقت اسرائیلی های نازنین آن را پس گرفتند میرویم ، این فلسطینی ها خیلی مطمئن نیستند 1


نگران نباشید ، سربازان ارتش اسرائیل از آنجا حفاظت میکنند ، اسرائیل حضور نظامی در کرانه غربی دارد.
با سلام،

اگر بنا باشد که کتاب مقدس به عنوان یک منبع تاریخی مورد تایید باشد، کتاب مقدس اشاره هایی به حج و کعبه در عربستان دارد.

آیات متعدد کتاب مقدس را می توان اشاره به مکه و مسجد الحرام و مقام ابراهیم دانست.
اولا واژه “חג”(حج) یا “חגג”(حجج) در عبری وجود دارد و به معنی عید مذهبی، چرخیدن و طواف کردن و یک دور کامل است.
http://www.tyndalearchive.com/tabs/jastr...108768.gif
وازه های شماره H2282 و H2329 و H2328 استرانگ به این واژه و هم خانواده های آن تعلق دارد:
http://www.blueletterbible.org/lang/lexi...2282&t=KJV
http://www.blueletterbible.org/lang/lexi...2329&t=KJV
http://www.blueletterbible.org/lang/lexi...2328&t=KJV
این واژه به صورت متعدد در تورات به کار رفته است و منظور از آن مراسم خاص مذهبی در زمان مشخص از سال است.
در قرآن وجود این واژه در زمان موسی(ع) تایید شده است.(ثمانی حجج، قرآن ۲۸:۲۷)
گفته می شود وقتی هرود پادشاه یهودیه شد، صحن هیکل را توسعه داد تا حدود یک میلیون یهودی و غیر یهودی در آن به طواف بپردازند. و طواف آنان چرخش هفت بار به دور هیکل بود.
(see illustrations, and Jewish Antiquities, Book 15, Chapter 11, 382-387)
اول بار که این واژه در تورات به کار رفته است، این آیه است:
نقل قول:خروج ۱۰: ۹
موسی گفت: «با جوانان و پیران خود خواهیم رفت، باپسران و دختران، و گوسفندان و گاوان خودخواهیم رفت، زیرا که ما را عیدی(חג) برای خداونداست
یکی از آیاتی از کتاب مقدس که دال بر وجود سنت طواف در یهود است، این آیه است:
نقل قول:
مزمور ۲۶: ۶
دستهای خود را در صفامی شویم. مذبح تو را ‌ای خداوند طواف خواهم نمود. ۷ تا آواز حمد تو را بشنوانم و عجایب تو رااخبار نمایم.
پیش بینی وجود معبدی در مکه در این آیات توسط اشعیای نبی آمده شده است:
نقل قول:اشعیا ۱۹: ۱۹
در آن روز مذبحی برای خداوند در میان زمین مصر و ستونی نزد حدودش برای خداوندخواهد بود
توجه به این موضوع مهم است که در گذشته مرز و سر حد مصر با عربستان، سرزمین حجاز بوده است.
در آیات زیر ظاهرا به رمز به ارتباط وادی بکا(یا همان بکّه، مکّه) با مسکن، صحن، مذبح و خانه خداوند اشاره شده است:
نقل قول:مزمور ۸۴
ای یهوه صبایوت، چه دل پذیر است مسکنهای تو! ۲ جان من مشتاق بلکه کاهیده شده است برای صحنهای خداوند. دلم وجسدم برای خدای حی صیحه می‌زند. ۳ گنجشک نیز برای خود خانه‌ای پیدا کرده است و پرستوک برای خویشتن آشیانه‌ای تا بچه های خود را در آن بگذارد، در مذبح های تو‌ای یهوه صبایوت که پادشاه من و خدای من هستی. ۴ خوشابحال آنانی که در خانه تو ساکنند که تو رادائم تسبیح می‌خوانند، سلاه. ۵ خوشابحال مردمانی که قوت ایشان در تو است و طریق های تو در دلهای ایشان. ۶ چون از وادی بکا عبورمی کنند، آن را چشمه می‌سازند و باران آن را به برکات می‌پوشاند. ۷ از قوت تا قوت می‌خرامند وهر یک از ایشان در صهیون نزد خدا حاضرمی شوند.
پیش بینی تغییر قبله توسط خود عیسی مسیح در بدو بعثتش بیان می شود، همانطور که می دانید قبله یهودیان(اورشلیم) با قبله سامریان(سامره) متفاوت بود.
قسمتی از مکالمه عیسی با زنی سامری که در سامره اتفاق افتاده، چنین است:
نقل قول:یوحنا ۴: ۹
زن بدو گفت: «ای آقا می‌بینم که تو نبی هستی! ۲۰ پدران ما در این کوه(سامره) پرستش می‌کردند و شما می‌گویید که در اورشلیم جایی است که در آن عبادت باید نمود.» ۲۱ عیسی بدوگفت: «ای زن مرا تصدیق کن که ساعتی می‌آید که نه در این کوه و نه در اورشلیم پدر را پرستش خواهید کرد
همچنین واضح ترین اشاره به کعبه شاید آیات زیر از کتاب مکاشفات باشد.
ابتدا باید توجه کرد که مسیح به کلیسای فیلادلفیه در مورد بنا کردن ستونی در هیکل چنین وعده می دهد:
نقل قول:مکاشفات ۳: ۱۲
هر‌که غالب آید، او را در هیکل خدای خود ستونی خواهم ساخت و دیگر هرگزبیرون نخواهد رفت و نام خدای خود را و نام شهرخدای خود یعنی اورشلیم جدید را که از آسمان از جانب خدای من نازل می‌شود و نام جدید خود را بر وی خواهم نوشت.
و پس از آن، عمق معنای مکاشفه یوحنای نبی مشخص می گردد:
نقل قول:مکاشفات ۷: ۱۵
و بعد از این دیدم که اینک گروهی عظیم که هیچ‌کس ایشان را نتواند شمرد، از هر امت و قبیله و قوم و زبان در‌پیش تخت و در حضور بره به‌جامه های سفید آراسته و شاخه های نخل به‌دست گرفته، ایستاده‌اند ۱۰ و به آواز بلند نداکرده، می‌گویند: «نجات، خدای ما را که بر تخت نشسته است و بره را است.» ۱۱ و جمیع فرشتگان در گرد تخت و پیران و چهار حیوان ایستاده بودند. و در‌پیش تخت به روی درافتاده، خدا راسجده کردند ۱۲ و گفتند: «آمین! برکت و جلال وحکمت و سپاس و اکرام و قوت و توانایی، خدای ما را باد تا ابدالاباد. آمین.»
۱۳ و یکی از پیران متوجه شده، به من گفت: «این سفیدپوشان کیانند و از کجا آمده‌اند؟» ۱۴ من او را گفتم: «خداوندا تو می‌دانی!» مرا گفت: «ایشان کسانی می‌باشند که از عذاب سخت بیرون می‌آیند و لباس خود را به خون بره شست وشوکرده، سفید نموده‌اند. ۱۵ از این جهت پیش روی تخت خدایند و شبانه‌روز در هیکل او وی راخدمت می‌کنند و آن تخت‌نشین، خیمه خود را برایشان برپا خواهد داشت. ۱۶ و دیگر هرگز گرسنه و تشنه نخواهند شد و آفتاب و هیچ گرما بر ایشان نخواهد رسید. ۱۷ زیرا بره‌ای که در میان تخت است، شبان ایشان خواهد بود و به چشمه های آب حیات، ایشان را راهنمایی خواهد نمود؛ وخدا هر اشکی را از چشمان ایشان پاک خواهدکرد.»
شاید این تنها جایی از کتاب مقدس باشد که از حضور “امت ها” در هیکل خدا سخن گفته می شود.
پیش از این داود چنین می خواند:
نقل قول:مزمور ۷۹: ۱
ای خدا، امت‌ها به میراث تو داخل شده، هیکل قدس تو را بی‌عصمت ساختند. اورشلیم را خرابه‌ها نمودند
و از هتک حرمت هیکل توسط امت ها، شکوه می کند اما در آیات کتاب مکاشفات، تنها ۱۴۴ هزار نفر از بنی اسرائیل در مقابل گروهی عظیم که هیچ کس آنها را نتواند شمرد و با لباسی سفید که شبانه روز در هیکل خدا نام او را می خوانند و شاخه های نخل به دست دارند در حال خدمت خداوند هستند، که دقیق ترین اشاره ها به کعبه و حج مسلمانان در آن است.
همچنین شایان توجه است که مسیح امت ها(مهدی موعود)، خیمه خود را بر دوش این سفید پوشان(و نه بنی اسرائیل) استوار می کند.

با احترام فراوان
سپهر محمدی
با درود خدمت دوست خوبم جناب سپهر عزیز ، ورود شما را به این انجمن خوش آمد میگم.

در مورد این مطلب که بحث میکردیم شما دچار اشتباه شدید ، این نبوت‌ها و تفسیر‌هایی‌ که ارائه کردید را من می‌تونم جوری تفسیر کنم که ۱۸۰ درجه مخالف آن چیزی باشد که شما بیان کردید ، بحث این بود که اگر ابراهیم با اسماعیل به مکه رفته بود و آنجا کعبه را بنا کرده بود ، چنین چیزی در داستان ابراهیم در تورات آماده بود که نیامده است.1
با سلام بر جناب شینبت،

اولا دلیلی ندارد که هر چیزی که در تاریخ اتفاق افتاده است در کتاب مقدس آمده باشد،

ثانیا حضرت ابراهیم(ع) عادت داشت که به هر جا می رفت، مذبح و معبدی می ساخت.

به چند نمونه اشاره می کنم:
نقل قول:Genesis 12: 7
وخداوند بر ابرام ظاهر شده، گفت: «به ذریت تو این زمین را می‌بخشم.» و در آنجا مذبحی برای خداوند که بر وی ظاهر شد، بنا نمود.

Genesis 12: 8
پس، ازآنجا به کوهی که به شرقی بیت ئیل است، کوچ کرده، خیمه خود را برپا نمود. و بیت ئیل بطرف غربی و عای بطرف شرقی آن بود. و در آنجامذبحی برای خداوند بنا نمود و نام یهوه را خواند.

Genesis 13 : 18
و ابرام خیمه خودرا نقل کرده، روانه شد و در بلوطستان ممری که در حبرون است، ساکن گردید، و در آنجا مذبحی برای یهوه بنا نهاد.

Genesis 22 : 9
چون بدان مکانی که خدا بدو فرموده بود، رسیدند، ابراهیم در آنجا مذبح را بنا نمود، و هیزم را بر هم نهاد، و پسر خود، اسحاق را بسته، بالای هیزم، بر مذبح گذاشت.
پس بعید نیست در یکی از سفرهای خود به بیابان فاران، در عربستان و مکه یا همان بکه که در کتاب مقدس آمده است، و حضرت اسماعیل در آنجا سکنا داشت، نیز، مذبحی در آنجا بنا کرده باشد.

با احترام
سپهر محمدی
سپهر محمدی نوشته: با سلام بر جناب شینبت،

اولا دلیلی ندارد که هر چیزی که در تاریخ اتفاق افتاده است در کتاب مقدس آمده باشد،

ثانیا حضرت ابراهیم(ع) عادت داشت که به هر جا می رفت، مذبح و معبدی می ساخت.

به چند نمونه اشاره می کنم:
پس بعید نیست در یکی از سفرهای خود به بیابان فاران، در عربستان و مکه یا همان بکه که در کتاب مقدس آمده است، و حضرت اسماعیل در آنجا سکنا داشت، نیز، مذبحی در آنجا بنا کرده باشد.

با احترام
سپهر محمدی

ما نگفتیم هر اتفاق تاریخی‌ باید در تورات آماده باشد ، مثلا در مورد زرتشت چیزی در تورات نیست ، ولی‌ در مورد ابراهیم هست ، پس اگر بنا به اعتقاد شما ابراهیم و اسماعیل به مکه آمدند و کعبه را ساختند ، یعنی‌ به عبارتی بنیان گذار اسلام شدند ، باید در تورات این داستان وجود داشت که نیست ، بعد هم مذبح یک چند تا سنگ بود که روی هم میچیدند آنجا آتش روشن کنند قربانی سوختنی را بگذرانند ، این مساله چه ربطی‌ به بت خانه کعبه دارد؟ خلاصه مطلب اینکه دلیلی‌ تاریخی‌ از روی تورات نیست که ابراهیم به عربستان رفته باشد و کعبه بنا کرده باشد ، میتوانید حدس و گمان بزنید ولی‌ به قول غربی ها you can't make a case for it
دوست من،

اولا دین ابراهیم (اوینا) و بقیه انبیاء الهی، اسلام بود، البته نه اسلام اصطلاحی به معنی دین محمد بن عبدالله بلکه به معنی دین تسلیم در مقابل حق و حقیقت.

ثانیا بدون شک، متن کتاب مقدس، تایید می کند که ابراهیم به همراه اسماعیل به عربستان رفته است.

نقل قول:پیدایش 21:
18 برخیز و پسر را برداشته، او را به‌دست خود بگیر، زیرا که از او، امتی عظیم بوجودخواهم آورد.» 19 و خدا چشمان او را باز کرد تاچاه آبی دید. پس رفته، مشک را از آب پر کرد، وپسر را نوشانید. 20 و خدا با آن پسر می‌بود. و اونمو کرده، ساکن صحرا شد، و در تیراندازی بزرگ گردید. 21
و در صحرای فاران، ساکن شد. ومادرش زنی از زمین مصر برایش گرفت
و محل اسکان اسماعیل و صحرای فاران، هم از خود کتاب مقدس و هم از دیگر منابع ، قابل اثبات است که در عربستان بوده است!

اگر شکی داشتید آن را هم ارائه خواهم کرد!

با احترام فراوان
سپهر محمدی
جناب سپهر فاران یا پاران یک آبادی کشاورزی ۱۰۰ کیلومتری شمال شهر الیات در داخل خاک اسرائیل است و هیچ ربطی‌ به افسانه عربستان شما ندارد.1
http://en.wikipedia.org/wiki/Paran[COLOR="Silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 02:56 PM ---------- ارسال قبلی در 02:49 PM ----------

[/COLOR]پاران در نقشه گوگل
دوست من،

در ایران هم یک دهات هست که نامش اسرائیل است!

در جغرافیا و آن هم جغرافیای قدیم باید بسیار هوشیار بود! مسائل به همین سادگی نیست!

ایرانیان، شرق، که محل طلوع خورشید است را خراسان(یا خوراسان) می گفتند. بعدها منطقه شرقی ایران و افغانستان نامیده شد!

در متون قدیمی هر رودخانه بزرگی را "نیل" می گفتند!

باید برای درک اینکه بیابان فاران و محل اقامت اسماعیلیان کجاست به خود کتاب مقدس رجوع کرد:

نقل قول:پیدایش 25
17 و مدت زندگانی اسماعیل، صد و سی و هفت سال بود، که جان را سپرده، بمرد. و به قوم خودملحق گشت. 18
و ایشان از حویله تا شور، که مقابل مصر، به سمت آشور واقع است، ساکن بودند. و نصیب او در مقابل همه برادران او افتاد.
پس حویله تا شور، محل اسکان بنی اسماعیل بود.
قاموس کتاب مقدس در مورد حویله(Havilah) چنین می نگارد:

نقل قول:حویله همان بلادی می باشد که فیمابین خلیج فارس و بحر عمان واقع است.
منبع: قاموس کتاب مقدس
ترجمه و تالیف: مستر هاکس
چاپ اساطیر، صفحه 307
و شور هم که در همان آیه فوق توضیح داده شده است که در مقابل مصر به سمت آشور واقع است.

پس با بررسی نقشه، کاملا روشن می شود حویله تا شور که محل اسکان بنی اسماعیل بود، دقیقا آنچیزی است که ما امروز عربستان می دانیم:

[عکس: 19.jpg]


(نقشه فوق نقشه ضمیمه کتاب مقدس است و من تنها محل حویله و شور را در آن مشخص کرده ام)

نقشه فوق به روشنی نشان می دهد که حویله تا شور، همان عربستان است که بنی اسماعیل در آن ساکن بودند.

همچنین مراجعه به کتاب پنجاهه ها که جزء کتب مقدس برخی کلیساهاست و اخیرا در بحرالمیت نیز مجددا کشف شده است، و بدون شک کتابی تاریخی و معتبر است، روشن می کند که به بنی اسماعیل، عرب می گفتند:

نقل قول:Book of Jubilees 20:13 And Ishmael and his sons, and the sons of Keturah and their sons, went together and dwelt from Paran to the entering in of Babylon in all the land which is towards the East facing the desert. And these mingled with each other, and their name was called Arabs, and Ishmaelites.
این استدلالات از کتاب مقدس و منابع یهودی غیر از آن است که در معجم البلدان که یک کتاب جغرافیایی معتبر قدیم می باشد، فاران، همان مکه دانسته شده است.

با احترام فراوان
سپهر محمدی
سپهر محمدی نوشته: اگر بنا باشد که کتاب مقدس به عنوان یک منبع تاریخی مورد تایید باشد، کتاب مقدس اشاره هایی به حج و کعبه در عربستان دارد.

کتاب‌ِمقدس چه یک منبع تاریخی باشد و چه نباشد، هیچ توجیهی بر چنین نسبت‌دهی‌های نابخردانه و پر از مغلطه به آن نیست.

سپهر محمدی نوشته: آیات متعدد کتاب مقدس را می توان اشاره به مکه و مسجد الحرام و مقام ابراهیم دانست.
اولا واژه “חג”(حج) یا “חגג”(حجج) در عبری وجود دارد و به معنی عید مذهبی، چرخیدن و طواف کردن و یک دور کامل است.
http://www.tyndalearchive.com/tabs/j...rowP108768.gif
وازه های شماره H2282 و H2329 و H2328 استرانگ به این واژه و هم خانواده های آن تعلق دارد:
http://www.blueletterbible.org/lang/...gs=H2282&t=KJV
http://www.blueletterbible.org/lang/...gs=H2329&t=KJV
http://www.blueletterbible.org/lang/...gs=H2328&t=KJV
این واژه به صورت متعدد در تورات به کار رفته است و منظور از آن مراسم خاص مذهبی در زمان مشخص از سال است.
در قرآن وجود این واژه در زمان موسی(ع) تایید شده است.(ثمانی حجج، قرآن ۲۸:۲۷)
گفته می شود وقتی هرود پادشاه یهودیه شد، صحن هیکل را توسعه داد تا حدود یک میلیون یهودی و غیر یهودی در آن به طواف بپردازند. و طواف آنان چرخش هفت بار به دور هیکل بود.
(see illustrations, and Jewish Antiquities, Book 15, Chapter 11, 382-387)

این‌همه نشسته نوشته‌ که بگوید که دور یک چیزی گشتن (مثلاً دور یک مکان مقدس گشتن) در بین یهودیان هم شاید رایج بوده است. خب، چنین باشد، این چه ربطی به کعبه و طواف دور آن دارد؟ مگر کسی گفته است سایر اقوام سامی دور چیزی نمی‌گشتند؟

البته، هرودِ بزرگ هم خودْ عرب بوده است و بسیار بدنام و منفور در بین یهودیان.

Herod was born in southern Palestine; his father, Antipater, was
an Edomite (an Arab from the region between the Dead Sea and
the Gulf of Aqaba). Antipater was a man of great influence and
wealth, who increased both by marrying the daughter of a noble
from Petra (in southwestern Jordan), at that time the capital of
the rising Nabataean kingdom. Thus Herod was, although a

.practicing Jew, of Arab origin on both sides

from the Encyclopædia Britannica

تا جایی که من می‌دانم در این‌باره که مراسم حج، در شرع اسلام، یک مراسم "امضائی" هست (یعنی، قبل از اسلام در بین اعراب وجود داشته و پیامبر اسلام آن را با کمی تغییرات وارد شرع اسلام کرده) اتفاق‌نظر وجود دارد. پس، صرف این‌که مشابه یک چنین مراسم عبادی‌یی (بر فرض وجود) در بین سایر اقوام سامی هم به اشکال گوناگون و در عصر خاصّی شایع بوده باشد، ‌چیزی را به نفع الهی بودن این مراسم حج در شرع اسلام ثابت نمی‌کند. (اتفاقاً، در این‌صورت، بیشتر روشن می‌شویم که این مراسم حج در شرع اسلام منشاء واقعی‌اش در کجاها می‌تواند باشد.)

[ATTACH=CONFIG]79[/ATTACH]
Gesenius's Lexicon

سپهر محمدی نوشته: اول بار که این واژه در تورات به کار رفته است، این آیه است:

خروج ۱۰: ۹
موسی گفت: «با جوانان و پیران خود خواهیم رفت، باپسران و دختران، و گوسفندان و گاوان خودخواهیم رفت، زیرا که ما را عیدی(חג) برای خداونداست

چه کشف بزرگی!!! واژه‌ای که در این فراز به‌کار رفته است،‌ חָג هست (که ḥāg قرائت می‌شود) به معنای عید و مراسم بزرگ‌داشت و ... هست. آری، ممکن است این واژه از عبری (حالا یا مستقیماً یا از طریق سریانی) وارد قرآن یا زبان عربی شده باشد. [url=http://www.daftarche.com/][/url]

بسیاری از واژگان قرآن در اصل عربی نیستند و در اصل یونانی، سریانی یا عبری هستند که تحت‌تأثیر زبان اهل‌کتاب وارد قرآن شده‌اند (مانندِ خودِ واژه‌یِ «قرآن»). در این زمینه می‌توانید به کتابِ‌ بسیار مشهور آرتور جفری، با نام لغاتِ‌ بیگانه در قرآن، رجوع نمایید.

سپهر محمدی نوشته: پیش بینی وجود معبدی در مکه در این آیات توسط اشعیای نبی آمده شده است:

اشعیا ۱۹: ۱۹
در آن روز مذبحی برای خداوند در میان زمین مصر و ستونی نزد حدودش برای خداوندخواهد بود

اولاً طبق اعتقاد مشهور مسلمانان خانه کعبه توسطِ ابراهیم و پسرش اسمائیل ساخته شده است. پس،‌ در زمان اشعیا بایستی این بنا وجود داشته باشد. این در حالی است که از متن این نبوت چنین به نظر می‌آید که در زمان اشعیا چنین مذبحی وجود نداشته است و در آینده ساخته می‌شده است.

دوماً، این نبوت تأکید دارد که این بنا در «میان زمین مصر» ساخته خواهد شد. برای مطالعه‌ی معنای واژه‌ای که «در میان» ترجمه شده، می‌توانید به لینک مراجعه کنید:


آیا مکّه «در میان» سرزمین مصر واقع است؟

ایشان در آخر آمده چند فراز را که هیچ ربطی به مکّه و اسمائیل مطرود ندارند، همین‌طوری اشاره به کعبه دانسته است. این ادعاها انقدر بی‌بنیاد هستند که ما دیگر توضیحی راجع به آن‌ها نمی‌دهیم. یک نمونه را توجه کنید:

سپهر محمدی نوشته: همچنین واضح ترین اشاره به کعبه شاید آیات زیر از کتاب مکاشفات باشد.
ابتدا باید توجه کرد که مسیح به کلیسای فیلادلفیه در مورد بنا کردن ستونی در هیکل چنین وعده می دهد:

مکاشفات ۳: ۱۲
هر‌که غالب آید، او را در هیکل خدای خود ستونی خواهم ساخت و دیگر هرگزبیرون نخواهد رفت و نام خدای خود را و نام شهرخدای خود یعنی اورشلیم جدید را که از آسمان از جانب خدای من نازل می‌شود و نام جدید خود را بر وی خواهم نوشت.

توجّه شود به قیدِ «واضح‌ترین»!!!
صفحات: 1 2 3 4 5 6