دفترچه

نسخه‌ی کامل: دین از دید فرگشت
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3
Russell نوشته:
Michael Persinger, a professor of psychology at Laurentian University inCanada, published Neuropsychological Bases of God Beliefs in 1987. In it, heargued that a specific neurological condition known as temporal lobe epilepsyproduces psychological states that are similar to the religious experiencesof people like Joan of Arc and St. Paul on the road to Damascus. Temporallobe epilepsy is different from other forms of epilepsy in that temporal lobeepilepsy seizures do not involve convulsions, immobility, or loss of consciousness.Instead, a person having a temporal lobe epilepsy seizure noticesa change in sensory perception, often involving changes in smells, sounds,tastes, and phantom sensations in the skin. Some people also experiencecognitive changes such as déjà vu or jamais vu during a temporal lobe epilepticseizure, and a significant fraction of these people also experience aheightened sense of “religiosity,” including the sensation of an unseen,supernatural presence.Persinger developed a machine, often dubbed the “God helmet,” whichgenerates a weak magnetic field in and around the right temporal lobe ofthe brain of a person wearing it. Approximately 80 percent of people testedwith the “God helmet” sense the presence of an unseen figure nearby,48which they usually interpret as a supernatural entity, such as a God-like figureor the spirit of an absent or dead person. Persinger attributed thisresponse to the neurological “wiring” of the temporal lobes, which he suggestedis “wired” in many people to produce the sensations that most peopleassociate with religious experiences.Vilayanur S. Ramachandran has also linked temporal lobe epilepsy andother neurological effects to religious experiences. Ramachandran based hiswork on the previous research of Norman Geschwind, a clinical psychiatrist.Geschwind described a clinical syndrome (called Geschwind syndrome)characterized by hypergraphia (the tendency to write long, detailedarguments and descriptions, often on religious subjects), hyper-religiosity,fainting spells, mutism (the inability to speak in certain social situations),and pedantism (the tendency to discourse at length on obscure subjects,especially the definitions of words and the fine points of grammar).Geschwind hypothesized that this syndrome is a manifestation of one formof mild temporal lobe epilepsy and suggested that it might explain thebehavior of some hyper-religious historical figures.Ramachandran tested Geschwind’s hypothesis using a lie-detector-likedevice that measures the electrical conductivity of the skin as an indirectindication of emotional arousal. Ramachandran found that people with mildtemporal lobe epilepsy reacted differently to religious words than peoplewho did not have temporal lobe epilepsy. Specifically, Ramachandran foundthat people with temporal lobe epilepsy responded more strongly than nonepilepticsubjects to religious words, less strongly than non-epileptic subjectsto sexual words, and about the same as non-epileptic subjects to neutralwords.Jeffrey Saver and John Rabin also studied the relationship between temporallobe epilepsy and extended their findings to neurological states generatedby the limbic system of the brain and to the neurochemical states generatedby the ingestion of hallucinogenic drugs. They pointed out thatclose to a majority of Americans have reported having religious experiences,characterized by sensations that included the belief that a specificevent was “supposed to happen,” that they were aware of “the presenceof God,” that “God had answered their prayers,” that they were being protected(or at least watched) by an unseen presence (often characterized asthe spirit of an absent or dead person), that they felt the presence of a“sacred spirit in Nature” or an “evil presence” or a profound sensation of“unity with the cosmos.”
یه مستندی هست به نام Through the Wormhole اگه قسمت اول از فصل اولش رو نگاه کنین در موردش توضیح میده. زیرنویس فارسی هم داره برای اونایی که نمیفهمن
matmetal613 نوشته: یه مستندی هست به نام Through the Wormhole اگه قسمت اول از فصل اولش رو نگاه کنین در موردش توضیح میده. زیرنویس فارسی هم داره برای اونایی که نمیفهمن
آره متمتال جان من دیدم در لینک ویکیپدیاش که چندتا مستند هم دراینباره ساخته شده ولی خود این دستگاه و کارکردش هنوز محل بحث هست.اگر لینکش رو داری با زیرنویس یا بی زیرنویس بگذار اینجا لطفا 53
Russell نوشته: آره متمتال جان من دیدم در لینک ویکیپدیاش که چندتا مستند هم دراینباره ساخته شده ولی خود این دستگاه و کارکردش هنوز محل بحث هست.اگر لینکش رو داری با زیرنویس یا بی زیرنویس بگذار اینجا لطفا

[h=1]دانلود مستند درون کرم چاله ها Through The Wormhole Season 1 Full episode BluRay 720p[/h][h=1]دانلود مستند درون کرم چاله ها Through The Wormhole Season 2 Full episode BluRay 720p[/h]
این یه لینک دیگه که چند تا اپیزود فصل سوم رو هم گذاشته اما ظاهرا زیرنویس نداره:

دانلود مستند Through the Wormhole
اینکه دینداری خاستگاه ژنتیکی داشته باشه کمی برای من عجیبه، تا جایی که من میدونم دین پاسخی بوده به سؤالات و مشکلاتی که بشر اولیه علم و توان کسب علم و توان حلشونو نداشته. شاید بشه اینطور دین رو به ژن ربط داد که بگیم بشر برای بقا باید بتونه واقعیت رو بفهمه، و طبیعت این تمایل به کشف حقیقت رو توی وجودش قرار داده، منتها چون بشر اولیه امکان فهم و پیش بینی طبیعت رو نداشته رو به خیالبافی اورده و دین رو ابداع کرده، ولی با همین منطق میشه خیلی یا شاید تمام آگاهی های بشر رو هم به ژن ربط داد. از طرف دیگه خیلی ها از دین به کفر و یا از کفر به دین گرایش پیدا میکنن، این رو ژنتیک چطوری میتونه توضیح بده؟
Philo گرامی

به نظر میرسه شما تلقی درستی از واژه ژنتیکی یا فرگشت ندارید..فرگشت فرایند هست و ژنتیک یا بهتره بگیم ژن محل ذخیره صفات!! انتخاب طبیعی بر مبنای میزان سازگاری صفات در جهت بقا هم قانون این فرایند هست..طبیعی هست که تنوع ژنی وجود داره که ناشی از جهش هست...حالا این دین داری از هر نوعش میتونسته شانس بقا رو از هر جهت در گذشته بیشتر کنه...حالا ماهیت خود دین ناشی از جهل بشر بوده چیزی رو عوض نمیکنه!!!

این تناقضی با حرف های شما نداره...یعنی قرار نیست تمام افراد مثل هم باشن در این فرایند.ضمن اینکه گاهی انسان میتونه بر خلاف فرگشت هم عمل کنه و شانس بقای خودش رو کم کنه!!
دوست گرامی کاملا به نکته ای که میفرمایید واقفم، ولی میدونیم که امروز این مفاهیم با هم گره خورده اند و در ارتباط با هم به کار میروند، جهش ژنتیکی رخ میده و طبیعت در مورد بقای ژن جهش یافته تصمیم میگیره، این میشه فرآیند فرگشت، من میگم که اگه قراره دین رو از دید فرگشتی نگاه کنیم باید نشون بدیم که در ژن بعضی از افراد بشر جهش هایی رخ داده که موجب دیندار شدنشون شده‎ ‎‎)‎یعنی باید خاستگاه ژنتیکی داشتن دینداری رو به عنوان پیشفرضمون ثابت کنیم)، و همینطور به انتقادهای من در پست قبلی ام پاسخ بده (نقد من میگه خاستگاه ژنتیکی داشتن دین یه فرض اضافیه)، بعد میتونیم بیایم در مورد دین یک قضاوت فرگشتی! کنیم.
Philo نوشته: من میگم که اگه قراره دین رو از دید فرگشتی نگاه کنیم باید نشون بدیم که در ژن بعضی از افراد بشر جهش هایی رخ داده که موجب دیندار شدنشون شده‎ ‎‎)‎یعنی باید خاستگاه ژنتیکی داشتن دینداری رو به عنوان پیشفرضمون ثابت کنیم)، و همینطور به انتقادهای من در پست قبلی ام پاسخ بده (نقد من میگه خاستگاه ژنتیکی داشتن دین یه فرض اضافیه)، بعد میتونیم بیایم در مورد دین یک قضاوت فرگشتی! کنیم.

البته این در حد نظریه هست و هنوز اثبات شده نیست.ولی منظور من یکی از دین که این اشکال ادیان ابراهیمی نیست.بیشتر تکیه روی عاملی برای وحدت افراد و در نتیجه بقای بیشتر هست...حالا سیر تکامل دین خودش جدا هست و بعد وارد شدن کلاسیک خدا و شکل انسانی گرفتن به خودش...
پس من فکر نمیکنم ژنی باشه که به فرض ندای درون انسان به سمت خدا باشه4!!

کتابی هم چند سال پیش نوشته شده در این زمینه که من نقدش رو خوندم فقط..

[h=1]The Faith Instinct: How Religion Evolved and Why It Endures[/h][h=1]The God Gene [/h] Book Review: The Faith Instinct: How Religion Evolved & Why It Endures
Philo نوشته: ...من میگم که اگه قراره دین رو از دید فرگشتی نگاه کنیم باید نشون بدیم که در ژن بعضی از افراد بشر جهش هایی رخ داده که موجب دیندار شدنشون شده


اگر هم فرگشتی در کار بوده باشد، بیشتر درباره گرایش است نه خود دین. برای نمونه "گرایش به ترسیدن از چیزهای ناشناخته و پناه بردن به گروه"

چنین گرایش بخوبی در ساختار دین جا میافتد: از چیزهای موهوم و بیرون از کنترل، بگوییم در گذشته زمین لرزه، آذرخش، آتشفشان و امروز مرگ،
ما به گروه پناه میبریم و زیر یک پرچم خودمان را آماده رویارویی میکنیم. دین نیز همین ابزار میشود که ما خودمان میسازیم برای خودمان که زیر آن احساس
امنیت و دلخوشی کنیم. در گذر زمان ولی از دین هم مانند هر چیز دیگری دسته‌ای پیدا شده‌اند که راه دُژسود (سوء استفاده) بردن را آموخته و از دیگران بهره‌کشی کرده‌اند.


بزرگترین ترس آدم امروزین هم "مرگ" است، خوشبختانه بسویی میرویم که مرگ هم کم کم به
تاریخ میپویندد و با فراهم شدن نامیرایی یا دست‌کم دراززیوی، این گرایش‌ها نیز ارزش خود را از دست میدهند.
Philo نوشته: جهش ژنتیکی رخ میده و طبیعت در مورد بقای ژن جهش یافته تصمیم میگیره، این میشه فرآیند فرگشت، من میگم که اگه قراره دین رو از دید فرگشتی نگاه کنیم باید نشون بدیم که در ژن بعضی از افراد بشر جهش هایی رخ داده که موجب دیندار شدنشون شده‎ ‎‎)‎یعنی باید خاستگاه ژنتیکی داشتن دینداری رو به عنوان پیشفرضمون ثابت کنیم)
فیلوی گرامی من این تاپیک رو که آغاز کردم برای هم اندیشی دراینباره بود و نقد آن وگرنه مدعی اثبات شدگیش نیستم.
اما برگردیم به خود بحث،جهش ژنتیکی را میانیم که اتفاق میافتد و اهمیتی ندارد اینجا.از مهمترین عوامل،زمان لازم برای فرگشت پیدا کردن هست که وجود داشته.حالا مطالب بیشتر رو میگذارم تا درباره تک تک اونها بحث کنیم،اتفاقا خوبه که شما بعنوان مخالف در بحث باشید تا بحث پیش بره،وگرنه من و مهربد و بگمانم آنارشی نظرمون به فرگشت یافتگی هست.
از آنجا که احادیث متعددی از امامان شیعه هست که سفارش می کردند برای آنها همسر و کنیزی بگیرند که غوزک پایش پرگوشت باشد الان باید سیدهای اصیل غوزک های پرگوشتی داشته باشند. (قوانین ژنتیک و فرگشت و ...)
صفحات: 1 2 3